روزگار ناخوش تامین اجتماعی
مجید اعزازی|
دبیر گروه راه و شهرسازی|
1-آنگونه که کارشناسان رفاه و تامین اجتماعی میگویند، سازمان تامین اجتماعی روزگار ناخوشی را سپری میکند و با مسائل و مشکلاتی دست به گریبان است که در تحولات چند دهه اخیر ریشه دارد و حالا به شکل تنگنای مالی شدید، بروز و ظهور یافته است. افزون بر این، تحولات اقتصاد ایران از جمله نرخ بالای بیکاری و به شماره افتادن نفس تولید و اشتغال نیز به سود مکانیسم مشارکتی این سازمان در تامین منابع مالی و مصرف این منابع نیست. در این میان، فوت ناگهانی دکتر سید تقی نوربخش، مدیرعامل تامین اجتماعی و عبدالرحمان تاج الدین، معاون حقوقی و امور مجلس آن مرحوم، در پی یک تصادف جادهای در تاریخ 24 آبان سال جاری، شوک بزرگی به مجموعه سازمان تامین اجتماعی و شرکای اجتماعی این سازمان وارد کرده است. اگر چه چند روز پس از این حادثه، محمد شریعتمداری، وزیر جدید تعاون، کار و رفاه اجتماعی، طی حکمی انوشیروان بندپی را به عنوان سرپرست سازمان تامین اجتماعی انتخاب کرد که با توجه به محدودیتهای زمانی، اقدامی به جا و مناسب ارزیابی میشود، اما در عمل، به دلیل موقتی بودن این حکم، همچنان سایه ابرهای ابهام بر سر این سازمان اقتصادی- اجتماعی سنگینی میکند. اما مهمتر از تغییر و تحولات مدیریتی، آنچه تامین اجتماعی در این روزها بیش از پیش به آن نیازمند است، پایبندی به اصول علمی در مدیریت منابع تامین اجتماعی؛ تاکید بر انجام دقیق محاسبات بیمهای و حذف قوانین ناقض آن؛ تلاش برای دریافت مطالبات از دولت و برخی دستگاهها همچون شهرداری؛ شفافسازی امور مالی و سرمایهگذاریها و ارزشهایی از این دست است. البته در این میان، هدف کلانتر و والاتر اجرای دقیق قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی به عنوان نسخهای جامع برای حل مسائل رفاهی کشور را نباید از نظر دور داشت و به فراموشی سپرد.
2-در 5 آذر سال گذشته، یادداشتی با عنوان «پیش لرزههای گسل تامین اجتماعی» به قلم نگارنده در همین ستون درج شد. در آن یادداشت با ارایه آمارهایی درباره «شکاف نقدینگی از کل مصارف سازمان تامین اجتماعی» به بیان مشکلات این سازمان توسط دکتر نوربخش در جلسه غیرعلنی مجلس و هشدارهای آن مرحوم به نمایندگان مردم نیز اشاره شده بود. آنگونه که آمارها حکایت میکنند، از سال 1384 به بعد، «شکاف نقدینگی از کل مصارف سازمان تامین اجتماعی» روندی منفی در پیش گرفته است. در سال 1383، شاخص شکاف نقدینگی از کل مصارف این سازمان، مثبت 8 درصد بوده است. اما این شاخص، در سال 1384 به منفی 3 درصد تنزل یافته و با شیب به نسبت ملایمی در سال 1391 به منفی 8 درصد رسیده است. این روند منفی اما از سال 1392 به بعد دو رقمی شده و در سال 1393 به منفی 19درصد و در سال 1395 به منفی 23 درصد بالغ شده است.یکی از دلایل اساسی جهش شکاف نقدینگی از کل مصارف سازمان تامین اجتماعی طی سالهای اخیر، اجرای طرح تحول سلامت و افزایش هزینههای درمانی تامین اجتماعی به شمار میرود. در عین حال، مساله تنگنای مالی تامین اجتماعی ریشههای عمیقتر و موثرتر از طرح تحول سلامت یا عبور بدهیهای دولت به این سازمان از مرز 150هزار میلیارد تومان دارد که به برخی از آنها اشاره شد.
3-امروزه، در ایران و جهان، اهمیت سیستم تامین اجتماعی در معنای جامع آن و همچنین نقش این سیستم در بازتوزیع درآمدها و کاهش شکاف طبقاتی بر کسی پوشیده نیست. اگر چه ایران همچنان فاقد نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی است، اما سازمان تامین اجتماعی به عنوان متولی بیمه اجتماعی نیروی کار فعال در بخش خصوصی، نقشی اساسی در حمایت از نیروهای مولد در برابر ناملایمات زندگی از جمله بیکاری، بیماری، از کارافتادگی و ... بر عهده دارد به گونهای که هم اینک زندگی مادی حدود 3 میلیون مستمری بگیر و خانواده آنها وابسته به پایداری سازمان تامین اجتماعی است. همچنین 42 میلیون نفر از ایرانیان به عنوان بیمه شده اصلی یا تبعی تحت پوشش خدمات بیمهای و درمانی این سازمان قرار دارند. در چنین شرایطی، تداوم خدمترسانی به جامعه هدف سازمان تامین اجتماعی دارای اهمیت اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی است و به همین دلیل، امید میرود، مجموعه دولت، دستگاه قضا، مجلس، مدیران و کارکنان سازمان تامین اجتماعی با دقت و همت بیشتر در مسیر رفع موانع درونی و بیرونی گردش روان سیستم تامین اجتماعی گام بردارند و از وخیمتر شدن اوضاع آن جلوگیری کنند.