نوآوری بلاکچین در مقابل سوییفت؛ آغازی بر سقوط یک سلطه
در سال 1973 و با هدف تسریع و تسهیل روابط بین بانکی جامعه ارتباطات مالی بینبانکی جهانی موسوم به سوئیفت برای نقل و انتقال پیام بین بانکهای کشورهای مختلف ایجاد شد. سامانه سوئیفت بستری است که بانکهای مختلف در جهان اطلاعات و پیامهای خود را درباره نقل و انتقال پول از طریق آن جابهجا میکنند. این سامانه توسط هزاران موسسه مالی و بانکی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته و سالانه حدود 1.8 میلیارد پیام یا به عبارت دیگر روزانه 5 میلیون پیام از طریق آن بین بانکها مخابره میشود.
نظام ترجمه پیامهای سوئیفت بخشهای مختلفی دارد، سوئیفت شبکه نقل و انتقال داده و نرمافزار مربوط به خود را دارد که به بانکها امکان اتصال به شبکه آن را فراهم کرده و از طریق الگوریتم مختص خود به هر مشترک یک کد منحصربهفرد سوئیفت اختصاص میدهد. در واقع همین کد سوئیفت بانکی است که از طریق آن میتوان بطور دقیق فرستنده وگیرنده پیام را تشخیص داد و به همین ترتیب انتقال پیام را در سریعترین زمان ممکن انجام داد.
در بستر سوئیفت احتمال بروز خطا به حداقل رسیده چرا که هر مشترک کد مخصوص به خود را دارد و تمام اطلاعات مربوط به مشترک از طریق کد آن قابل استحصال است. در صورتی که یک بانک بخواهد یک پیام یا تأییدیه انجام یک تراکنش بانکی را به یک بانک دیگر ارسال کند باید یک پیام آماده کند، این پیام را از طریق یک سامانه رمزنگاری که توسط سوئیفت ایجاد شده رمزنگاری کرده و از طریق پایانه خود به بانک دیگر ارسال کند. بانک مقصد پیام را دریافت کرده، آن را رمزگشایی کرده و بر اساس آن اقدام میکند.
در قالب سوئیفت اطلاعات حسابهای معاملاتی نیز مخابره میشود و در صورتی که یک پرداخت بدون ارایه جزییات انجام شود این پرداخت مورد بررسی قرار میگیرد. به کمک پیامهای مخابره شده در سامانه سوئیفت سازمانها و اشخاص حقیقی میتوانند پول خود را به هر ارزی که میخواهند جابهجا کنند.
بلاک چین معادلات بازی را تغییر میدهد
به گزارش فارس به نقل از آیهدل، هدف از متحد شدن در قالب یک نظام پرداخت مستقل این بود که امکان نقل و انتقال پولها از یک بانک به بانک دیگر ایمن و سریع و بدون توجه به مرزهای فیزیکی و دیگر موانع فراهم شود. تا پیش از این سوئیفت رقیبی نداشت اما با ظهور «فناوری دفتر کل توزیع شده، DLT»، شرایط برای سوئیفت تغییر کرد و فناوری بلاکچین امکان ارایه خدمات در نقل و انتقال پیامهای بینبانکی در حوزه بینالملل را فراهم کرد. در عین حال استفاده از DLT این روند را ارزانتر، سریعتر و با فناوری بهتر کرد و پیچیدگی آن را کاهش داد.
در بستر این استارتآپ چندین محصول نیز توسعه یافته که آنها چندین زیربستر نیز توسعه یافته که از جمله آنها میتوان به ایکسویا، ایکسرپید و ایکسکارنت اشاره کرد که هر یک از آنها توانایی رقابت جدی با سوئیفت را دارند.
در حقیقت عملاً سوئیفت در برابر چنین ساختاری از نظر فنی منسوخ شده است. پیادهسازی موثر نیازهای بینالمللی نیازمند به روزرسانی مرتب ابزارها دارد. سوال اینجاست که جایگزینها برای سوئیفت چه سامانههایی هستند.
ریپل
در گام نخست باید از یک استارتآپ در سانفرانسیسکو شروع کنیم چرا که این پروژه اصلیترین رقیب سامانه سوئیفت در جهان محسوب میشود. ریپل در حقیقت به نقاط ضعف سامانه سوئیفت پرداخته است. سوئیفت یک سامانه کند و تنبل است و نقل و انتقال پیام در قالب آن 3 تا 5 روز طول میکشد. در عصر فناوری اطلاعات زمان 3 تا 5 روز زمان بسیار طولانی به حساب میآید، از طرف دیگر نقل و انتقال پیام از طریق سوئیفت پرهزینه است و حدود 5 درصد پیامها در قالب آن نیز با خطا مواجه میشوند.
ریپل میتواند قواعد بازی را با ارایه خدمات سریع و ارزانتر قالب سامانه پرداخت بینالمللی فراهم کرده و خدمات نقل و انتقال پیام بین بانکی را در چند ثانیه انجام دهند. هزینه انتقال پیام در قالب آن نیز بسیار کمتر از سوئیفت است، در بستر این استارتآپ چندین محصول نیز توسعه یافته که آنها چندین زیربستر نیز توسعه یافته که از جمله آنها میتوان به ایکسویا، ایکسرپید و ایکسکارنت اشاره کرد که هر یک از آنها توانایی رقابت جدی با سوئیفت را دارند.
از طرف دیگر بانکهای بزرگ بینالمللی نیز روز به روز تمایل بیشتری به استفاده از ریپل پیدا میکنند. ایکسکارنت سامانه زیرمجموعه ریپل است که برای نقلوانتقال سریع و بهینه پول بین بانکها با استفاده از شبکه ریپلنتکه شبکه مبتنی بر فناوری بلاکچین ریپل محسوب میشود طراحی شده است. از طریق این سامانه بانکها میتوانند پول را در حسابهای خارجی و برونمرزی جابهجا کنند.
شرکتها و بانکهایی که هماکنون از این سامانه مبتنی بر فناوری بلاک چین استفاده میکنند مدعی هستند که این سامانه هم سریعتر و هم ایمنتر از سوئیفت است. سامانه ایکسرپید نیز برای بانکها جذاب بوده است اما در این زمینه یک مشکل وجود دارد و آن نوسان قیمت ارز مجازی ریپل است. این استارتآپ بلاکچین از ارز مجازی ریپل به عنوان واسطه ارزی استفاده میکند. با این حال سامانه ریپل بطور رسمی اعلام کرده است که تمام شرکتهایی که در طرح آزمایشی استفاده از ایکسرپید حضورداشتند توانستهاند 40 تا 70 درصد هزینههای خود را کاهش دهند. در عین حال جابهجایی پول یا پیام در قالب این سامانه تنها 2 دقیقه طول کشیده است و از طرف دیگر موسسات مالی نیز با استفاده از ریپل از شر پیچیدگیهای سوئیفت خلاص شدند.
هزینه انتقال پیام در قالب ریپل و بلاکچین نیز بسیار کمتر از سوییفت است
برد گارلینگهوس مدیرعامل ریپل میگوید، اگر چه مقامات سوئیفت مدعی هستند که فناوری بلاکچین در نقل و انتقال پیام و پرداخت بینمرزی ارزشی ندارد تاکنون بیش از یکصد بانک به سامانه ریپل متصل شدند.
وی گفت: خیلی نگذشته است که مقامات سوئیفت گفتهاند که آنها نگرانی توسعه فناوری بلاکچین به عنوان راهکاری برای نقلوانتقال پیامهای بینبانکی نیستند هماکنون ما بیش از یکصد بانک را داریم که به ما متصل شده و خلاف ادعای سوئیفت را ثابت کردند.
بانک مرکزی ارزهای مجازی
بانک مرکزی کانادا، سنگاپور و انگلیس اخیراً ایجاد بانک مرکزی ارزهای مجازی را به عنوان راهکاری برای حل مشکلات نظام بینالمللی پرداخت کنونی معرفی کردهاند در گزارش این سه بانک آمده است که عبور از کانالهای کنونی بانکداری در پرداختهای بینالمللی و رسیدن به کانالهای جدید میتواند مشکل دسترسیهای ضعیف، وجود استانداردهای گوناگون و حضور واسطههای متعدد را حل کند. در این گزارش آمده است؛ ایجاد بانک مرکزی ارزهای مجازی که میتواند در حوزههای خرد و کلان ارزهای مجازی حضور داشته و مزایای زیادی را فراهم میکند که از جمله آنها میتوان به دسترسی 24 ساعته، ناشناس ماندن و از بین بردن ریسک اعتباری طرف مقابل برای مشترکین اشاره کرد.
پیشنهاد ایجاد بانک مرکزی ارزهای مجازی
در نخستین مدل استفاده از بانک مرکزی ارزهای مجازی، ارز مجازی مخصوص یک کشور در قالب آن مورد استفاده قرار میگیرد و بانکهای مرکزی دیگر کشورها نیز باید با ایجاد کیف پول مجازی برای استفاده از ارز مذکور خدماترسانی کند اما در مدل دوم ایجاد یک بانک مرکزی ارز مجازی فراگیر پیشنهاد شده است که به یک کشور محدود نمیشود، در چنین ساختاری هر بانک مرکزی باید چندین نوع ارز مجازی را به رسمیت شناخته و به آنها خدماترسانی کند، این مساله به بانکها این امکان را میدهد تا بر اساس قوانین چندین کیف پول مجازی را بطور همزمان داشته باشند.
مدل سوم نیز ایجاد یک بانک مرکزی ارز مجازی مستقل است که همه ارزهای ملی کشورها را به رسمیت بشناسد. مشکل اینجاست که ایجاد یک ارز مجازی جهانی میتواند مورد سوءاستفاده کشورها از نظر ارزش قرار گرفته و از طرف دیگر سرعت توسعه این مدلها نیز پایین است.
باید گفت برای اینکه ریپل بتواند از سوئیفت سبقت بگیرد باید بارها ارتقا پیدا کند نکته دیگر اینکه هیچ کس نمیتواند جلوی سوئیفت در استفاده از فناوری بلاکچین را نیز بگیرد. بر همین اساس اخیراً شایعهای درباره همکاری سوئیفت با ریپل برای استفاده از فناوری ارز مجازی در نقل و انتقال پیام منتشر شده است که البته این مساله از سوی سوئیفت تکذیب شده است.
همکاری سوییفت هند با یک شرکت برای توسعه شبکه بلاکچین
چند روز پیش نیز شبکه سوئیفت هند با یک شرکت توسعهدهنده فناوری بلاکچین قراردادی را برای ایجاد یک پروژه آزمایشی برای نقل و انتقال پیام بست. شرکت مذکور با نام مونتاگو قرار است فناوری بلاک چین را با قالب سوئیفت ادغام کند و بانکها میتوانند از شبکه ایجاد شده برای نیازهای صنعتی با ایمنی کافی و مدیریت استفاده کنند. سوئیفت هند قرار است نقل و انتقال پیام و پرداخت را فراهم کرده و مونتاگو نیز قصد دارد راهکاری برای فعالیتهای خلاف قانون ایجاد کند.
سوال اینجاست که کدام طرف پیشتاز میشود
تقابل سوئیفت و ریپل همواره خارج از قالب فناوری بوده است. بازار بینالمللی همواره بستری برای تقابل بازیگران مختلف در راستای کنترل جریانهای مالی بینالمللی بوده است. از طرف دیگر سامانه سوئیفت همواره مکانیزمی برای اعمال قدرت محسوب شده و میشود. قطع دسترسی بانکها به سوئیفت راهی است که قدرتها برای اثرگذاری در کل اقتصاد کشورهای دیگر استفاده میکنند. بانکهای مرکزی، دولتها و انحصارطلبها به احتمال زیاد نخواهند گذاشت که این اهرم از دست آنها خارج شوند بنابراین آنها در برابر اقدام بانکها در گذر از سوئیفت و استفاده از ریپل مقاومت خواهند کرد. مشکل آنها این است که سامانه بلاکچین امکان کنترل شبکه برای دولتها و بانکهای مرکزی به انحصارطلبها را در اتصال یا قطع دسترسی اقتصاد کشورها به این سامانه را فراهم نمیکند بنابراین توسعه فناوری بلاکچین در رقابت با سوئیفت این خطر را برای بانکهای بزرگ و دولتها دارد که آنها قدرت خود در اعمال نفوذ در سوئیفت را که هماکنون دارند در تعامل با بلاک چین و ریپل از دست میدهند. آنها سالهاست که از چنین دسترسی و قدرتی برای اعمال فشار علیه کشورها استفاده کردهاند بنابراین آنها در گذار از سوئیفت به سمت فناوری بلاکچین شدیداً مقاومت خواهند کرد. وینرایمیکرز مدیر بخش بازارهای بانکی سوئیفت میگوید با کمک ریپل با فناوری بلاکچین، پیامهای پرداخت بین بانکها واقعاً قابل ارسال هستند اما تبادل دادههای خصوصی باید تا حد ممکن محرمانه بمانند و فقط سوئیفت است که میتواند این کار را به خوبی انجام دهد. آیا ریپل میتواند جایگزین سوئیفت شود؟ و آیا بانکها به سمت ایجاد یک شبکه بلاکچین مختص خود خواهند رفت؟ تصمیمگیری در این باره دست چه کسی است؟ اینها سوالهایی است که گذر زمان به آنها پاسخ خواهد داد. چیزی که میتوان ادعا کرد این است که بطور قطع کشمکش در این زمینه آغاز شده است.