سیاستهای شهر سالم
یحیی ساداتی|
کارشناس شهری و مهندس معماری|
از آنجا که بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای رو به توسعه طی دهههای اخیر فاقد مدیریت کارآمد بودهاند، تخریب محیطهای شهری و افزایش نابرابریهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاسی وسیع بین ساکنان این نقاط صورت گرفته است. به همین خاطر، بسیاری از شهرهای کشورهای جهان سوم از دهه 1970 به بعد با فقر شهری مواجه شدهاند. همین امر باعث شده است تا سطح زندگی و استانداردهای مربوط به محیط زیست نیز در بسیاری از شهرها با مشکل مواجه شود.
به دنبال ظهور چنین پدیدهای، موسسات تحقیقاتی، بخشهای بهداشتی، شهرداریها و ... از سال 1993 به بعد به بررسی اینگونه مسائل مربوط به بهداشت شهری پرداختهاند. بطور کلی این قبیل مسائل و سناریویی از این نوع، یعنی کمبودهای بهداشتی و محیطی مربوط به شهرها تحت عنوان «شبکه بهداشت و محیط شهرها» در ابتدای قرن 21 در دستور کار بسیاری از دولتهای جهان سوم قرار گرفته است. وظیفه عمده این شبکه بررسی و شناخت تأثیر مسائل اجتماعی، بهداشتی و محیطی بر فقرای شهری با تأکید بر گروههای آسیب پذیر نظیر زنان، بچهها، جوانان و کارگران بوده است. این شبکه با این هدف فعالیت خود را آغاز کرد تا استراتژیهای یکپارچه برای بهبود وضعیت زندگی این گروهها و دستیابی به شهرهای سالم ایجاد کند. به همین دلیل مدیران و محققان مربوط به شبکه بهداشت و محیط شهرها مدافع تلفیق مجدد تئوری و عمل شناخته شدهاند.
مفهوم شهرهای سالم عمدتاً از رهنمودها و توصیههای سازمان بهداشت جهانی (WHO) نشأت جهانی میگیرد. در عین حال، متعاقبا بسیاری دیگر از افراد، موسسات و شبکههای اجتماعی - بهداشتی در تقویت و تداوم آن نقش داشتهاند. جنبش شهرهای سالم گرچه بدواً در جوامع صنعتی آغاز شد، لیکن به تدریج کشورهای رو به توسعه نیز از آن استقبال کردهاند. بنابراین، حرکت یاد شده امروزه در شمال و جنوب مطرح و به آن پرداخته میشود.
منظور از «جنبش شهرهای سالم» ایجاد یک نوع رابطه بین شرایط زندگی شهری و بهداشت است و در برگیرنده روابط زیر است:
- شهرها زمینهساز توسعه استراتژیهایی هستند که از آن طریق بهداشت را میتوان ارتقا داد و روابط و کنشهای انسانی را بهبود بخشید.
- شهرها دارای ظرفیت بینظیری هستند و از آن طریق است که انسانهای سالم و مولد را میتوان به وجود آورد؛ یعنی با توجه به ارزشهای موجود در جامعه و اصلاح و ترمیم آنها، شهرهای سالم را میتوان پایهگذاری کرد. خود شهر سالم نیز ظرفیتهای انسانی را تقویت میکند.
در تبیین نظریه بهداشت عمومی، پروفسور مک کئون اینگونه عقیده دارد که عامل مهم بهبود بهداشت و سلامت در انگلستان و دیگر نقاط در قرنهای نوزدهم و بیستم صرفاً تکنولوژی و مراقبتهای پزشکی پیشرفته نبوده است، بلکه عوامل اجتماعی، محیطی، تحولات اقتصادی، محدود کردن بعد خانواده، افزایش و بهبود مواد غذایی، محیط سالمتر فیزیکی و معیارهایی از این نوع موجبات گسترش سلامت و بهداشت شهری را فراهم آوردهاند. بر اساس نظریههای شهرهای سالم، سیاستهای بهداشتی در افزایش آگاهی، تحریک و مشارکت جامعه، گسترش نقش دولتهای محلی و شهرداریها در سطح شهرها، عمل میکند. از این رو، شهرهای سالم در قالب مفاهیم و معیارهای فوق معنا و مفهوم پیدا میکند.
امروزه دولتها اغلب سیاستهای شهری و بهداشتی را با یکدیگر پیوند دادهاند، در حالی که در گذشته این دو موضوع همراه با سیاستهای خاص خود از یکدیگر جدا بودند. از این رو، طرحهای شهرهای سالم امروزه حرکت خود را به سوی رویکردی فراگیر با در نظر گرفتن سیاستهای بهداشتی درون شهرها آغاز کردهاند. اثر جدید دیگری از «ژوزفای شر» موسوم به «طراحی شهر سالم، 2005»، نیز سیاستهای سالمسازی شهری یکپارچه را مورد تأکید قرار داده است. در این اثر، اینگونه آمده است که رابطهای پیچیده بین محیط طبیعی، محیط ساخته شده و سلامت انسان وجود دارد. از این رو، ارتباط هماهنگ بین عوامل مختلف فیزیکی، زیستی، شیمیایی، اجتماعی - اقتصادی و روانی باید به وجود آید و مجموعه این عوامل است که سلامت را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین، در طراحی و توسعه شهرها و برای راه یافتن به شهرهایی سالم پیامدهای مربوط به موارد فوق باید منظور شود.
ایده پیش گرفتن پروژه شهرهای سالم برای اولینبار در سال 1984 در شهر تورنتو (کانادا) پدیدار شد، صرفاً به این خاطر که این شهر قبلاً نیز شهرت قابل توجهی به لحاظ کیفیت بالای بهداشت و سلامت شهری داشته است. در معرفی شهر سالم تورنتو و به تعبیر سازمان بهداشت جهانی شهر سالم شهری است که بطور دایم سیاستهای عمومی خود را توسعه میدهد و آنگونه محیط فیزیکی و اجتماعی را ایجاد میکند که طی آن مردم همدیگر را حمایت میکنند، کنش متقابل دارند و با توان کامل وظایف خود را اجرا میکنند. در کانادا به دنبال اعلام تورنتو به عنوان شهر سالم شهرهای دیگری نیز در این کشور از جمله کبک، شروبروک و مونترال پروژه شهرهای سالم را از اواخر دهه 1980 پیش گرفتهاند. در کبک شبکه شهرها و روستاهای سالم آنگونه موفق بوده است که کشورهای برزیل، کلمبیا، مکزیک و سنگال با آن شهر ارتباط برقرار کردهاند. صرفاً بدان منظور که از تجارب آن بهرهگیری کنند.یکی از اهداف عمده و جهانی شهرهای سالم برقراری ارتباط این شهرها با سایر کشورها و شهرهاست تا انتقال تجارب صورت گیرد.