مهاجرت صغرای علما
انقلاب مشروطیت از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است که سرفصل جدیدی در تاریخ ایران گشود. با گسترش ظلم و فساد و اختناق، آیتالله طباطبایی و آیتالله بهبهانی از رهبران روحانی نهضت مشروطه، انجمنی متشکل از آزادیخواهان تشکیل دادند. در این میان چند حادثه باعث شد که حرکت مردم و شورش عمومی تسریع شود؛ یکی از این حوادث ماجرای موسیو نوژ بلژیکی بود که انتشار عکسی از او در لباس روحانیت در یک مجلس رقص و در حال کشیدن قلیان، خشم عمومی را برانگیخت. دیگری مساله بانک استقراضی روس بود که در میان ایجاد ساختمان آن، استخوانهای تازه مردگان کشف شد و روسها با بیاعتنایی، اجساد و استخوانها را به چاه ریختند. حادثه مهمتری که در واقع باعث آغاز نهضت بهطور جدی و فراگیر شد، مساله به چوب بستن بازرگانان بود؛ به این شرح که در جریان جنگ روس و ژاپن، قند گران شد. علاءالدوله حاکم تهران تعدادی از بازرگانان را که در اعتراض به اعمال موسیو نوژ تحصن کرده بودند به بهانه گران کردن قند به چوب بست. انتشار خبر تنبیه ناعادلانه تجار و بازرگانان در میان مردم، خشم آنها را برانگیخت و باعث شد مردم و روحانیون مبارز در مسجد شاه تجمع کرده تا جبران توهین وارد شده به تجار را از صدراعظم بخواهند. اما این تجمع با تبانی برخی افراد، به هم ریخت و مردم متفرق شدند. از اینرو در نهایت علما و در رأس آنها طباطبایی و بهبهانی، تصمیم گرفتند برای اعاده حقوق خود و مردم، برای چندی تهران را ترک کرده و به حضرت عبدالعظیم بروند.
این سفر که بیستودوم آذر 1284 شمسی صورت گرفت به مهاجرت صغری شهرت یافت و با حرکت 2هزار نفر از روحانیون آغاز شد. پس از چند روز، تعداد متحصنین افزایش پیدا کرد و از 10هزار نفر بیشتر شد. وعاظ و خطبا بر منبر رفته و از استبداد حکومت عینالدوله، صدراعظمِ وقت، سخن میگفتند و خواستار تشکیل عدالتخانه بودند. مظفرالدین شاه با مشاهده وخامت اوضاع، به فکر حل قضیه افتاد و سرانجام با خواسته آنها که تاسیس عدالتخانه در تمامی شهرهای ایران، اجرای قوانین اسلام در سراسر کشور، عزل موسیو نوژ رییس بلژیکی گمرک ایران و نیز عزل علاءالدوله حاکم تهران، موافقت کرد. این تحصن سرانجام بیستودوم دی 1284 شمسی به پایان رسید و با ادامه مبارزه از سوی علما و مردم، مظفرالدین شاه فرمان مشروطه را در چهاردهم مرداد ماه 1285 ش امضا کرد.