ثبات ارزی را دریابید

۱۳۹۷/۱۰/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۵۹۹۶
ثبات ارزی را دریابید

فراز جبلی|

مشاور سردبیر|

این روزها دولتمردان و تیم اقتصادی دولت خوشحال هستند که موفق شده‌اند نرخ ارز را کاهش دهند. دلاری که نرخ 18 هزار تومان را چند ماه قبل لمس کرد اکنون در حدود 10 هزار تومان آرام گرفته است. دولت حرف از کاهش بیشتر نرخ ارز می‌زند اما بعضی از کارشناسان و فعالان اقتصادی با دیده تردید به این مساله می‌نگرند. برای بسیاری سوال است که آیا واقعا بحث حباب در نرخ ارز صحیح بود و این حباب از بین رفته است (یا در حال از بین رفتن است) یا اینکه دولت به صورت دستوری این نرخ را کاهش داده است. حتی بسیاری این سوال را مطرح می‌کنند که نرخ واقعی ارز در حال حاضر چقدر است؟ پاسخ به این سوال بسیار سخت است چون واقعیت‌های اقتصاد ایران با فروض معمول علم اقتصاد نمی‌خواند. در یک اقتصاد آزاد قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شد اما در ایران ما با اقتصادی روبرو هستیم که بیش از 70 درصد عرضه ارز توسط دولت صورت می‌پذیرد و حتی اگر بحث عدم بازگشت ارز صادراتی را که توسط دولتمردان بارها مطرح شد را قبول کنیم این سهم به 80 درصد هم نزدیک می‌شود. از سوی دیگر حداقل نیمی از مصرف ارز توسط دولت صورت می‌پذیرد. بازاری را تصور کنید که عرضه‌کننده و تقاضا‌کننده عمده بازار یک نفر خاص است و بقیه سهم‌های اندکی دارند. آیا در این شرایط چیزی به نام قیمت معنی پیدا می‌کند؟ همین شرایط باعث می‌شود که دولت تعیین‌کننده اصلی نرخ ارز باشد اما سیستم اقتصادی به گونه‌ای نیست که قیمت دیکته شده توسط دولت الزاما در اقتصاد ایران جواب دهد. مصارف ارزی کشور متفاوت است و اهدافی که هر بخش اقتصاد دنبال می‌کند با یکدیگر فرق دارد. در یک اقتصاد آزاد یک نرخ مشخص که در بازار تعیین می‌شد برای ارز بر اساس عرضه و تقاضا به دست می‌آمد و همین نرخ در همه بخش‌ها استفاده می‌شد و اقتصاد خود را با آن وفق می‌داد. اما در اقتصاد ایران به خاطر شرایط خاص اقتصاد تلاش داریم مشکلات را با نرخ‌های مختلف ارز حل کنیم. برای واردات مواد اولیه و ضروری یک نرخ تعیین می‌شود که به تورم دامن نزند و برای واردات کالاهای لوکس یک نرخ دیگر. برای صادرات موادی که آنها را خام می‌دانیم یک نرخ می‌گیریم و برای صادرات صنایعی که می‌خواهیم حمایت کنیم یا بنگاه‌هایی که سهم کمتری در نرخ ارز دارند یک نرخ دیگر. معضلات این نوع اقتصاد مختلط را هم پذیرفته‌ایم که انواع فساد و مشکل است. کار به جایی رسیده است که حتی دولتمردان نمی‌توانند امروز به این سوال پاسخ دهند که همین امروز قیمت ارز چند است؟ در گزارش‌های کارشناسی دولتی برای شناسایی قیمت روز ارز، برای دلار 4200 تومانی یک سهم (حدود 70 درصد)، برای ارز نیمایی سهمی دیگر (حدود 25 درصد) و برای ارز آزاد سهمی حدود 5 درصد در نظر می‌گیرند و بر اساس نرخ امروز ارز را محاسبه می‌کنند که حتی همین تحلیل هم دچار مشکلاتی عدیده است و بسیاری از واقعیت‌ها در داخل آن گم شده است. دولت در بودجه نرخ دلار را در حدود 5 هزار و 200 تومان در نظر گرفته است که طبیعتا جایگزین دلار 4200 تومانی می‌شود اما درباره وضعیت بقیه ارزها کمتر صحبتی به میان آمده است. اتفاقا برخلاف نظر اکثر دولتمردان با وجود سهم اندک ارز آزاد در سبد مصرف به ویژه از جنبه واردات این ارز آزاد است که سیگنال‌های مهم اقتصادی را به فعالان می‌دهد. حال برای بسیاری از فعالان اقتصادی سوال است که واقعا سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ زیرا دولت هر سال در بودجه‌ای برنامه سال بعد خود را اعلام می‌کند و فعالان اقتصادی نیز همین کار را در بنگاه خود انجام می‌دهند اما شرایط امسال به گونه‌ای است که کمتر کسی پیش بینی از وضعیت آینده برای برنامه‌ریزی سال 98 دارد. لذا به نظر می‌آید که بانک مرکزی بهتر است هر چه سریعتر نسبت به آرام کردن جو روانی دلار در بازار – و اگر آرام شده است نسبت به تثبیت این آرامش – اقدامات موثری صورت دهد.