شبکه اجتماعی جای بحث تخصصی نظامی نیست

۱۳۹۷/۱۰/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۶۷۵۶
شبکه اجتماعی جای بحث تخصصی نظامی نیست

یک استاد علوم و فنون نظامی با اشاره به دلایل و شرایط طرح‌ریزی عملیات کربلای چهار و پنج و اینکه عملیات کربلای چهار ایذایی نبوده است بیان داشت در فضای مجازی نمی‌توان به شکلی کارشناسانه درباره این مسائل سخن گفت. سالگرد آغاز عملیات کربلای چهار با دو توئیت جنجالی از سوی «محسن رضایی» فرمانده سابق سپاه پاسداران همراه شد.  وی نوشت «با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم». وی در توئیت دیگری نیز اظهار کرد « عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشته‌های او.» هر چند محسن رضایی در برنامه‌ای تلویزیونی توضیحاتی را درباره این سخنان ارایه داد و گفت منظورش این بوده که عملیات کربلای چهار به فریبی برای برگزاری عملیات موفق کربلای پنج مبدل شد، اما انتقاداتی گسترده از سوی مردم پیامد دو توئیت جنجالی دبیر مجمع تشخیص بود.  در همین ارتباط، پژوهشگر ایرنا با امیرسرتیپ «مسعود بختیاری» از کارشناسان برجسته نظامی و استاد با سابقه دافوس کشور به گفت‌وگو پرداخت. بختیاری ضمن رد ایذایی بودن عملیات، به سوالاتی درباره چرایی، چگونگی و همچنین آثار و نتایج این دو عملیات پاسخ داد.

  عملیات کربلای 4 و کربلای 5 چرا برنامه‌ریزی و اجرا شد؟

عملیات کربلای 4، در تاریخ 5 دی ماه 1365 صورت پذیرفت و قرار بود طبق نقشه عملیاتی، خطوط دفاعی دشمن شکسته شود و نیروهای ایرانی جهت محاصره و تصرف بصره اقدام کنند. پس از عدم موفقیت این عملیات، عملیات کربلای 5 در تاریخ 19 دی 1365 آغاز شد.  در سطوح عالی فرماندهی نظام و با موافقت رهبر انقلاب، تصمیم بر آن شد که ایران با تصرف برخی مناطق کلیدی عراق، دست بالاتر را در جنگ به دست آورد و بتوان با این برگ برنده، عراق را تسلیم خواسته‌های ایران کرد. این طرح کلی مورد تصویب شورای عالی دفاع قرار گرفت.

بعد از عملیات «بیت المقدس»، بصره به عنوان هدف زمینی کلیدی مورد نظر برای به دست آوردن برتری مورد نظر، انتخاب شد. از آن زمان به بعد عملیات‌های پیاپی با هدف تصرف بصره شکل گرفت. عملیات «رمضان»، «محرم»، «مسلم ابن عقیل»، «والفجر مقدماتی»، «بدر»، «خیبر»، «والفجر 8»، «کربلای 4» و «کربلای 5»، طراحی و اجرا شدند تا ما به این هدف برسیم.

  در حالی که آقای رضایی از اصطلاح «عملیات برای فریب» استفاده کرد، بسیاری از جمله سردار «قاسم سلیمانی»، فرمانده سپاه قدس این عملیات را یک عملیات اصلی خواندند. از همین رو بحث بر سر فریب و ایذایی بودن یا اصلی بودن عملیات در محافل نظامی و سیاسی دوباره طرح شد. آیا عملیات کربلای 4 ایذایی بود؟

عملیات کربلای 4، یک عملیات اصلی و بزرگ بود. عملیات ایذایی اصلاً چنین شکلی ندارد. عملیاتی ایذایی یعنی با چند گلوله توپ یک نقطه را هدف قرار دهید تا دشمن گمراه شود و گمان کند که قرار است در محور مورد نظر، حملاتی صورت پذیرد. عملیاتی با چنین سطحی از نیرو و امکانات یک عملیات بزرگ و اصلی است. شکل، ماهیت، قصد و حجم نیروهای عمل‌کننده، همگی نشان‌دهنده اصلی بودن این عملیات   هستند.

  برآورد می‌شود که ایران در طی این عملیات حدود هزار شهید، مابین دو تا سه هزار مفقود و حدود یازده هزار اسیر داده است. این سوال همواره در اذهان وجود دارد که چرا با وجود ناموفق بودن این عملیات، عملیات کربلای 5 صورت پذیرفت؟ همچنین این پرسش مطرح می‌شود که با توجه به خطوط دفاعی پیچیده و درهم فشرده عراق، آیا امکان شکستن این خطوط برای ایران ممکن بود؟

انجام این عملیات‌های پیاپی، تصمیم شورای عالی دفاع بود. شما وقتی هدفی دارید که به آن نمی‌رسید، طبیعی است که باید تلاش مجدد کنید. اگر قرار بود یک عملیات شما را به هدف برساند، پس باید تمامی جنگ‌ها یک روزه تمام می‌شدند. در دوران دفاع مقدس نیز همین طور بود و هر بار تلاش می‌شد با رفع مشکلات عملیات‌های قبلی بتوان در عملیات بعدی به نتیجه رسید.  هیچ خط دفاعی در جهان نیست که قابل شکستن نباشد. منتها باید تجهیزات و تاکتیک لازم برای شکستن آن را فراهم کرد. در تمام طول جنگ‌ها نیز همین گونه بوده است.  اگر به تاریخ نبردها نگاه کنیم می‌بینیم که برای نمونه، استحکامات فرانسه در جنگ دوم در برابر آلمان بی‌نظیر بود اما آلمان از آن عبور کرد و وارد فرانسه شد.  در عملیات کربلای 4، نیروهای ما خطوط دفاعی دشمن را در مراحل اولیه شکستند اما نتوانستند مسیر خود را ادامه دهند. همین مواضع سنگین در کربلای 5 نیز شکست و نیروهای ما توانستند تا 10 کیلومتری بصره نیز پیشروی کنند.  نکته مهم این است که هزینه‌های لازم برای شکستن این خطوط تا چه اندازه هستند و در صورت شکستن این خطوط می‌توان به چه نتایجی رسید. اینها سوالات مهمی هستند که باید در زمان طراحی یک عملیات، به آنها پاسخ داد.

  ادعاهای فراوانی وجود دارد که عملیات کربلای 4، پیش از انجام آن، لو رفته و نیروهای عراقی از این عملیات مطلع بودند. آیا عملیات کربلای 4، از پیش لو رفته بود؟

بحث لو رفتن یک عملیات، بحثی کلی است. قبل از هر چیز باید گفت که لو رفتن یعنی چه؟ طبیعی است که دشمن حدس بزند احتمال انجام عملیاتی در آینده نزدیک وجود دارد و ممکن است در این باره اطلاعاتی نیز داشته باشد اما باید دید آیا چنین اطمینانی در فرمانده کل اجرا‌کننده عملیات وجود داشته است؟ شاید فرمانده چنین عقیده‌ای نداشته باشد. هر فرمانده‌ای پیش از عملیات و براساس برآوردهای خود به این نتیجه می‌رسد که عملیات تا چه اندازه غافلگیرانه است و براساس این یافته‌ها تصمیم برای اجرا یا عدم اجرای یک عملیات می‌رسد.  برخی این فرضیه را مطرح می‌کنند که امریکا از طریق ماهواره‌ها و هواپیماهای جاسوسی خود، از احتمال وقوع عملیات باخبر شده بود و این اطلاعات را در اختیار عراق گذاشته است.  نمی‌توان با اطمینان گفت که امریکا اطلاعات عملیات را به عراق داده باشد. اما همه می‌دانیم که امریکا در این جنگ در جبهه روبروی ما بود و با عراق نیز ارتباط داشت و حتی در پایان جنگ به کشتی‌های ایرانی در دریا حمله کرد.  امریکا هم امکان و هم اطلاعات لازم را می‌توانست از طریق ماهواره‌های و هواپیماهای جاسوسی خود به دست آورد و با احتمال بسیار زیاد می‌توان حدس زد که امریکا این اطلاعات را در اختیار عراق قرار داده باشد اما نمی‌توان با قطعیت در این مورد و درباره میزان یا شکل اطلاعات ارایه داده شده به عراق سخن گفت.

  برخی در سال‌های اخیر این فرضیه را مطرح می‌کنند که ارتش در این عملیات همکاری مناسب با سپاه پاسداران را انجام نداده است و حتی گروهی تلاش کردند تا در میان این دو نیرو اختلاف افکنی کنند. آیا ارتش در این عملیات کم کاری صورت داده بود؟

باید در پاسخ به چنین گمانه‌ها و نظریاتی گفت نیروهای ارتش در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی سپاه مستقر نبودند که در مورد ورود به عملیات اقدامی صورت دهند. نیروهای ارتش در آن زمان در منطقه سومار و نفت شهر مستقر بودند و قرار بود پس از گسترش عملیات، در صبح روز بعد، از خطوط خود به سمت خطوط نیروهای عراقی پیشروی کنند.  با توجه به نیاز نیروهای سپاه به تجهیزاتی برای انجام این عملیات، ارتش تمام امکانات لازم و پیش بینی شده برای انجام موفق عملیات را در اختیار نیروهای سپاه قرار داده بود. همچنین قرار بود وقتی عملیات پیش رفت، ارتش در منطقه خود عمل کند. اما عملیات تنها 4-5 ساعت طول کشید و فرصتی برای انجام عملیات توسط ارتش پیش نیامد. در واقع پیش از آنکه زمان آغاز عملیات از سوی نیروهای ارتش برسد، عملیات از سوی فرماندهان متوقف شد.

  گفته می‌شود «یک پیروزی بزرگ برای آغاز مذاکره» ایده‌ای بود که به انجام عملیات پیاپی نظامی، از جمله کربلای 4 و 5 و با هدف تصرف بصره منجر شد. حال امروز این سوال مطرح است که آیا با انجام چنین عملیاتی و در صورت تصرف بصره، می‌شد با قطعیت سخن از پایان جنگ گفت؟

نمی‌توان با قاطعیت گفت که با تصرف بصره عراق تسلیم می‌شد یا با ما مذاکره می‌کرد. هرگز چنین تضمینی وجود نداشت.  به یاد داشته باشیم که صدام سال‌ها بعد و در جنگ دوم خلیج فارس، حتی زمانی که امریکا بغداد را گرفت و وارد کاخ‌های او شد نیز خود را تسلیم نکرد و حاضر به مذاکره نشد.  به یاد بیاوریم که تصرف فاو هم یک پیروزی بزرگ بود اما عراق باز هم تسلیم نشد. برای مقایسه در نظر بگیریم زمانی که عراق خرمشهر را گرفت، ما هم تسلیم نشدیم. هرگز کشوری که شهر مهمی در دست دشمن خود دارد، به سادگی حاضر به مذاکره و دادن امتیاز نخواهد شد و تلاش می‌کند جنگ را ادامه دهد تا مناطق تصرف شده خود را بازپس گیرد.  تیم‌های فوتبال تلاش می‌کنند به سمت دروازه حریف پیش بروند و گل بزنند. ایده هر تیمی این است که با حمله و گل زدن بازی را ببرد اما زدن یک گل تضمینی برای پیروزی نیست. ممکن است حریف در ادامه بازی، گل خورده را جبران کند و حتی گل‌های بیشتری را نیز به تیم مقابل بزند. هر فوتبالیست و مربی فوتبالی می‌داند که با زدن یک گل، بازی به پایان نمی‌رسد.

  مباحثی که اخیرا در فضای مجازی مطرح شد آیا می‌تواند به آشکار شدن ابعاد گوناگون تاریخ دفاع مقدس کمک کند؟

مدتی است بحث‌هایی در فضای مجازی درباره دوران دفاع مقدس، عملیات‌ها و تاکتیک‌های نظامی صورت می‌پذیرد. انجام چنین بحث‌هایی است که اغلب نیز غیرکارشناسانه هستند، کمک به بررسی تخصصی دفاع مقدس نخواهد کرد.  سخن گفتن غیرکارشناسانه در مورد عملیات‌های کربلای 4 و کربلای 5 مدتی است که در فضای مجازی تکرار شده است و به اندازه کافی در این باره نظر داده شده است؛ نظراتی که بسیاری از آنها توسط افراد غیر متخصص و غیر نظامی بیان شده و گاهی نیز از روی احساس یا بی‌دقتی طرح می‌شوند.

بحث درباره عملیات‌های نظامی، بحثی تخصصی است و عملیات نظامی بایستی در فضای کارشناسانه و حرفه‌ای مورد نقد و بررسی قرار گیرند و نمی‌توان به این سادگی در مورد تاکتیک‌های نظامی و هدایت نیروها در میدان نبرد سخن گفت.