2019 سال تصمیمات گریزناپذیر در خاورمیانه

۱۳۹۷/۱۰/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۶۸۳۸

تشدید سیاست‌های تهاجمی و رادیکال برخی بازیگران خاورمیانه سبب شد تا فهرست بحران‌های منطقه‌ای در سالی که گذشت طولانی‌تر شود؛ بحران‌هایی که سال نو را به دوره‌ای برای اتخاذ تصمیمات مهم، سرنوشت ساز و در عین حال گریزناپذیر مبدل کرده است.

به گزارش ایرنا، سال نو میلادی در شرایطی آغاز شده که خاورمیانه چونان سال‌های قبل در آتش التهاب، درگیری‌های نظامی و هراس از جولان تکفیر و تروریسم نمی‌سوزد اما هنوز زخمی بحران‌های چند ساله است و علاوه بر آن سیاست‌های تهاجمی برخی بازیگران تشدید تنش و ایجاد بحران‌هایی تازه را به دنبال داشته است.

از مهم‌ترین رخدادهای سال 2018 در خاورمیانه، تداوم و گسترش اختلافات عربستان و برخی همپیمانان ریاض با دوحه بود که خردادماه پارسال بحران دیپلماتیک حاشیه جنوبی خلیج فارس را رقم زد.

افزایش رقابت‌ها میان سران سعودی و قطر، تداوم اختلافات مرزی و تقابل منافع این دو در پرونده‌هایی چون سوریه، فعالیت اخوانی‌ها، مناسبات با ایران، پایگاه‌های نظامی خارجی در منطقه و... سبب شد تا دوحه در محاصره اقتصادی قرار گرفته و با تهدیداتی مکرر از سوی عربستان، امارات، مصر و بحرین روبرو شود.

این تحولات با پیامدهایی چون ایجاد انشقاق در پیمان‌های جمعی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همراه شد. در حالی که پاییز پارسال سران چهار کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس از حضور در اجلاس کویت و نشستن دور یک میز با حضور امیر قطر خودداری کردند، اجلاس سال 2018 شورای همکاری به عرصه‌ای برای تلافی امیر قطر مبدل شد و شیخ «تمیم بن حمد» دعوت پادشاه عربستان برای حضور در نشست ریاض را رد کرد.

دیگر بحران منطقه‌ای در ماجرای قتل «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار عربستانی منتقد در خاک ترکیه رقم خورد؛ رخدادی که اوایل پاییز به یک رسوایی برای هیات حاکمه عربستان مبدل شد و آشکار شدن نقش «محمد بن سلمان» ولیعهد در سلاخی خاشقچی وی را آماج شدیدترین انتقادات و واکنش‌های منفی دولت‌ها و افکار عمومی قرار داد.

ماجرای قتل خاشقچی از دید برخی ناظران با مخدوش کردن حیثیت ولیعهد چالش‌هایی را پیش روی بن سلمان برای نشستن کامل بر کرسی پادشاهی به وجود آورد و روابط عربستان با کشورهایی چون ترکیه و نیز قطر را با پیچیدگی و گره‌هایی مضاعف روبرو ساخت.

در سالی که گذشت فلسطین همچنان قلب تپنده تحولات منطقه و جهان اسلام بود. رییس‌جمهوری امریکا میانه ماه مه 2018 در هفتادمین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی موسوم به روز نکبت سفارت کشورش را با وجود مخالفت‌های جهانی و نقض معاهدات بین‌المللی به بیت المقدس انتقال داد.

سال 2018، دوره‌ای سرنوشت ساز برای کشورهایی چون عراق و لبنان بود که شاهد برگزاری انتخابات سراسری بودند. با وجود تلاش برخی بازیگران خارجی به ویژه سعودی‌ها برای اثرگذاری بر نتایج انتخابات و در نهایت رویکرد دولت‌های بغداد و بیروت، ماحصل تحولات سیاسی دو کشور عکس چیزی بود که سعودی‌ها انتظار می‌کشیدند.

تحول دیگری که در منطقه رقم خورد، ورود امریکا به فاز تازه اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران بود. ترامپ پس از خروج از توافق هسته‌ای، در سال 2018 دو دور تحریم اقتصادی را علیه ایران به اجرا درآورد تا با ایجاد تنگناهایی شدید در ارتباطات مالی و تجاری، تهران را به تسلیم در برابر خواسته‌های خود و در واقع منافع و اهداف منطقه‌ای متحدانی چون اسراییل و عربستان وادارد.

در تحلیل اقدامات واشنگتن در نقض پیمان برجامی، تحلیلگران جلب رضایت لابی‌های صهیونیستی و نیز عربستان به عنوان مشتری بزرگ تسلیحات و تجهیزات امریکایی را دو متغیر اساسی منطقه‌ای می‌دانند که سبب شده ترامپ و دستگاه سیاست خارجی او گستاخانه پیش شرط‌هایی دوازده گانه به خصوص توقف فعالیت‌های دفاعی موشکی ایران را پیش شرط مذاکره مجدد عنوان کند.

سال 2018 با گذر از این تحولات پایان یافته و دوره زمانی تازه‌ای فرارسیده است که از دید صاحبنظران مسائل منطقه باید آن را برهه تصمیم‌سازی‌های اساسی برخی رهبران و دولت‌های خاورمیانه برشمرد.

از دید ناظران یک تصمیم جدی متوجه ریاض و این پرسش مطرح است که سران سعودی چه زمانی به سیاست‌های تنش زا، مصیبت بار و تهاجمی خود پایان خواهند داد؟ خصوصا پس از دوره‌ای که رسوایی قتل خاشقچی فشارهایی سنگین را بر هیات حاکمه عربستان وارد ساخته و نتایج سیاست‌های مزبور به شکست‌های مکرر سعودی در جنگ یمن، تحولات سوریه، تغییر رفتار و مهار قطر، انتخابات عراق و لبنان و نیز هماوردی با ایران انجامیده است. البته تصمیم اخیر پادشاه در خانه تکانی سیاسی در کابینه سعودی به دیده گروهی از تحلیلگران پیامی برای تغییر است که می‌تواند در سیاست خارجی عربستان به وقوع بپیوندد.

علاوه بر آنچه گفته شد، در سال تازه رهبران بسیاری از کشورهای خاورمیانه همچنان با تصمیمات دشواری در زمینه حضور نظامی قدرت‌های فرامنطقه‌ای، چگونگی پاسخگویی به مطالبات سیاسی و مدنی برای جلوگیری از غافلگیری در حوادثی نظیر بهار عربی، تصمیم‌گیری‌های جمعی در زمینه اقتصاد انرژی و سرنوشت سازمان‌های منطقه‌ای و... مواجه خواهند بود.