تکالیف حقوقی پاکستان در تأمین امنیت مرزهای مشترک با ایران
شمس در مقالهای، ضمن بررسی معاهدات مرزی و مسوولیت دولتها در تأمین امنیت مرزی به معاهده مرزی ایران و پاکستان و تهدیدات مرزی مشترک، تکالیف حقوقی بینالمللی پاکستان در تأمین امنیت مرزهای مشترک با ایران را تبیین کرده است.
تلاش برای تأمین امنیت مرزها و مرزنشینان در راستای ایجاد امنیت ملّی و داخلی در کشور یکی از مهمترین وظایف و اهداف دولتها محسوب میشود امنیت مـرزهای شـرقی کشور به علت ویژگیهای خاص اقلیمی، مذهبی، قومی و جغرافیایی همواره برای کشور چالشآفرین بوده است و فقدان امکانات لازم بـرای پایش مـداوم مناطق استراتژیک، گستردگی مرزها، بیثباتی و عدم توجه دولتهای همسایه به موضوع امنیت مرز مشترک با ایران و وجود گروههای تکفیری تروریستی موجب ناامنی گسترده این منطقه از کشور گردیده است. اعدام سرکرده گروهک تروریستی جندالشیطان (عبدالمالک ریگی) در شرق کشور موجب شکلگیری گروههایی بهموازات گروهک تروریستی جندالشیطان گردید که اصلیترین آنها عبارتاند از: گروهک جیش العدل؛ گروههای جیش الفتاح و جیش الحسین و حرکت انصار ایران و سپاه صحابه ایران است. این گروهکها اکنون در مناطق مرزی کشورهای ایران، پاکستان و افغانستان، بهویژه ایالات بلوچستان پاکستان، حضور دارند و به ناامنی مناطق مرزی در شرق کشور، میپردازند. هجوم این گروهکهای تروریستی از سمت مرزهای غربی پاکستان بهسوی مرزهای شرقی ایران، ضمن ایجاد هزینه مالی ناشی از آسیب به مقر و برجکهای مرزبانی منطقه، با حمله به مراکز نظامی انتظامی ایران و ربایش مرزبانان همراه بوده است که هزینه و خطر جانی غیرقابل جبرانی را مرزبانان ایرانی داشته است. این قبیل اتفاقات موجب گردیده که ایجاد امنیت پایدار در مرزهای مشترک با پاکستان به دغدغهای برای امنیت ملی ایران، تبدیل شود. متأسفانه کشور پاکستان به علت مسائل امنیتی خود، بیشترین ظرفیت و تمرکز خود را در امور مرزی درگیر با هند و افغانستان کرده است. البته بهزعم برخی مقامات ایرانی، این کشور عمداً این کار را انجام نمیدهد، چنانکه در خصوص دستگیری و تحویل تروریستهایی که در خاک این کشور بر ضد نیروهای امنیتی و مرزبانی ایران اقدام میکنند، با ایران همکاری شایسته و بایستهای نمیکند. براین اساس ایران همواره پاکستان را به دلیل پناه دادن به گروههای تروریستی، موردانتقاد قرار داده است و به دلیل عدم توجه جدی این کشور در همکاری و از بین بردن این گروهکها، روابط دو کشور دچار فراز و نشیبهایی بوده است. درواقع اقدامات ضعیف پاکستان برای حفاظت از مرز مشترک ایران و پاکستان و ورود تروریستها از خاک این کشور به داخل مرز جمهوری اسلامی ایران سبب شد که تا مدتها بازارچههای مرزی از رونق بیافتند که این امر منجر به بیکاری افراد محلی شدند. این بازارچههای رسمی ازجمله بازارچه مرزی پیشین، میر جاوه و کوهک برای رفع محرومیت استان و ایجاد اشتغال برای مرزنشینان بودند. این بازارچهها در دادوستد میان کشور ایران و پاکستان و افغانستان، ایجاد اشتغال برای مردم بومی و بالا بردن درآمد آنان از طریق مبادله کالاها، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، حفظ ثبات و امنیت مرزی نقش اساسی داشته است. لذا با توجه به اهمیت برقراری امنیت در مرزهای شرقی کشور و وقوع حوادث و رویدادهای ناگوار امنیتی که همواره در این نقطه از خاک کشورمان رخ میدهد؛ لازم است که مطالعات راهبردی دقیقی در خصوص تکالیف حقوقی بینالمللی کشور پاکستان در تأمین امنیت مرزهای مشترک صورت پذیرد. براین اساس مقاله پیش رو، ضمن بررسی به معاهدات مرزی و مسوولیت دولتها در تأمین امنیت مرزی به معاهده مرزی ایران و پاکستان و تهدیدات مرزی مشترک پرداخته و در انتها، تکالیف حقوقی بینالمللی پاکستان در تأمین امنیت مرزهای مشترک با ایران را تبیین مینماید.
معاهدات مرزی و مسوولیت دولتها در تأمین امنیت مرزی
آخرین حد قلمروی زمینی، هوایی، دریایی و تحت الارض هر کشور را مرز آن کشور مـیگویند. مرز خط فرضی و قراردادی است که بهمنظور تأمین حدود یک واحد سـیاسی (کشور) روی زمین و بر طبق اسـناد مـرزی و معاهدات دو یا چندجانبه تعیین میشود. امنیت مرزی نیز به معنی جلوگیری از هرگونه اعمال خلاف قانون در طول مرزهای یک کشور و قـانونی کـردن تردد اشخاص و حمل کالا با رعایت ضوابط قانونی و از طریق دروازههای مجاز مرزی است. یکی از مصادیق مهم بـرقراری امـنیت مـلی، امنیت مرزها است. مرزهای هـر کشـور به عنوان دروازههای ورود و خروج آن سرزمین عمل کرده و حدود اراضـی آن را مشـخص میکند. در میان کـشورهای جـهان برخی از کشورها به دلیل موقعیت حـساس ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در نـواحی مـرزی از حـساسیت بالاتری برخوردارند که این امر بـاعـث شــده تا توجه بیشتری از جانب دولت مرکزی به این نواحی معطوف شود تا با مراقبتهای لازم از مرزهای خود، امنیت مطلوب در مرز و بـه دنبال آن در داخل کشور آرامـش بـرقرار شـود. در میان گونههای مختلف مرز، مرز بینالملل، بـه علـت اینکه در آن امکان بـروز اخـتلاف و منازعه سیاسی وجـود دارد، از اهمیـت بیشـتری برخـوردار اسـت؛ چراکه هر کشوری سعی در انـبساط فـضایی – جـغرافیایی قلمرو ژئوپلیتیکی خود و پیش روی مرزهای ژئوپلیتیکی خود داشته اسـت و سـعی میکند قلمـرو ژئـوپلیتیکی رقـبـای خــود را محـدود نمایـد؛ ازاینروی قلمروهـای ژئـوپلیتیکی ناپایـدار هسـتند و بـرخلاف جغرافیـای سیاسی یـا مسـاحت کشـورها و مرزهـای سـیاسـی کــه معمولاً ثابـت بـوده و ازنظر حقـوق بینالملل تعریفشده میباشند، قلمروهـای مرزهـای ژئـوپلیتیکی مـورد منازعـه نــا ثـابـت میباشند. با تشکیل سازمان ملل و تأکید این سازمان بینالمللی بــر حـفظ تـمامیت ارضی کشورها، اهمیت معاهدات مـرزی بـین کشـورها درصـحنه بینالمللی دوچندان شد. قبل از جنگ جـهانی اول، کـشورها بـر اسـاس منـافع خـود مبـادرت بـه تـدوین معاهدات بین خود میکردند و حتی بـعضی از مـواقع کشورهای قدرتمند، خواستههای خـود را با استفاده از قدرت خود به کشورهای ضعیفتر تحمیـل میکردند. مـعاهـدات ازلحــاظ شکل و محتوی بین کشورها متفاوت بود و اصول و قواعـد بینالمللی تدوینشده جـهـت انعقاد معاهدات وجود نداشت. معاهدات مرزی نـیز بهمانند سایر معاهدات به همـین منـوال و بر اسـاس مـنافع هر کشوری تنظیم میشد. معاهدات مرزی جزو معاهدات قانونی- قـراردادی است که ازلحـاظ مـوضـوع، شمولیت عـام دارد و کشـورهایی نیـز کــه حـتـی طـرف ایـن مـعاهده مـحسوب نمیشوند، بایـد بـه آن احتـرام گذاشـته و مفـاد ایـن مـعاهـدات را رعـایـت نمایند. آثار این معاهدات بسیار گستردهتر هست و از تفاهمهای دوجانبـه فراتـر میرود. مـعاهدات مرزی، حق عینی و یا یک وضعیت خاصی را کــه عینیـت خـارجی دارنـد، بـرقـرار میسازند و بـه همـین دلیـل بـرای کشـورهای ثـالـث لازم الرعـایـه است. وضعیتهای استقراریافته، تنها منافع کشورهای متعاهـد را دربـر نمیگیرد، بلکـه ابـعـاد ایـن وضعیتها آنقدر گسترده اسـت کـه بـر منافع کشورهای دیگـر نـیز تأثیر میگذارد و به هـمین دلیل مـوجد حق و تکلیـف بـرای کشـورهای ثالـث است. معاهـدات مـرزی، سـرزمینی، بیطرفی، غیرنظامی کردن برخی از مـناطق مـانند قطب جنوبی و معاهدات ایجادکننده یک وضعیت یـا نـهاد بینالمللی جـدید ازجـمله مـعاهدات عینـی محسـوب میشوند. تـعهـداتی کـه معاهـدات مرزی ایجاد مینماید، از نوع تعهدات عام الشـمول هست؛ بـدین معنـی کـه بـرای تـمـام کـشورهای عضو جامعه بینالمللی ایجاد تـعهد مینماید و بـه هـمین جـهت به آن تعهـدات عــام الشـمول میگویند بنابراین با نظر به اینکه تأمین امنیت مرزها، از موضوعات مهم و کاربردی در مبحث ژئوپلیتیک هست، داشـتن مـرزهای مـطمئن و امن در اجرای سیاست حسن همجواری و اعمال حاکمیت دولت در هر کـشوری نقش کلیدی و هدایتکننده داشته و از کاربرد وسیعی برخوردار هست. لذا یکی از موضوعاتی که همراه با مرز مطرح میگردد، مساله امـنیت و البته راههای وصول به آن است، ازاینجهت موضوع مسوولیت بینالمللی دولتها در تأمین امنیت مرزها به عنوان تعهدی بینالمللی، موردتوجه قرار میگیرد.
معاهده مرزی ایران و پاکستان و تهدیدات مرزی مشترک
ایران با پاکـستان بیش از نهصد کـیلومتر مرز مشترک دارد، آغاز مرز از سهنقطه پاکستان، ایران و افغانستان را به هم متصل میسازد. این خط مرزی تا جنوب ایران امتداد دارد و درنهایت به آبهای خلیج عمان میرسد. استان بلوچستان در پاکستان تنها استانی است که با ایران هممرز است. استان هممرز ایران با پاکستان هم سیستان و بلوچستان است.
قانون مربوط به قرارداد مرزی ایران و پاکستان، مصوب 26 تیرماه 1337 است. این قرارداد مرزی ایران و پاکستان که مشتمل بر یک مقدمه و دوازده ماده و سه نامه متبادله است، در تاریخ هفدهم بهمنماه 1336 در تهران به امضاء نمایندگان مختار دولتین رسیده است تصویب و به دولت اجازه مبادله اسناد مصوب آن را میدهد. در چارچوب توافقنامه مشترک مرزی ایران و پاکستان، بر اساس پروتکل 21 آذرماه 1366 دو کشور ایران و پاکستان باهم توافق کردهاند که درزمینه مسائل امنیتی، اقتصادی و مرزی با تشکیل اجلاس مرزی همکاریهای دوجانبه داشته باشند. باوجود معاهده مرزی میان دو کشور و انجام جلسات مرزی در سالهای مختلف میان ایران و پاکستان، امنیت مرزهای مشترک، دستخوش تهدیدات مختلفی بوده است. براین اساس ازجمله مسائلی که بر امنیت مـرزهای مشترک ایران و پاکستان اثرگذار است، میتوان به چند مورداشاره داشت:
الف) پدیده اشرار سیاسی و بروز ناامنی از نوع تروریسم در مرزهای شرقی
تا قـبل از گـسترش حضور نیروهای فرا منطقهای در مرزهای ایران ازجمله در افغانستان و پاکستان، غالب اشرار فعال در مناطق مرزی شرق ایران اشراری بودند کـه درزمینه قاچاق مواد مخدر، اخاذی و زورگیری فعالیت داشتند. با مداخلات خارجی و حضور قدرتهای فرا منطقهای بعد از ١١ سپتامبر در مرزهای ایران و گسترش فناوری ارتباطات و اطـلاعات، شـاهد سـیاسی شدن هویتهای قومی -مذهبی هستی و شکلگیری اشراری از جنس قومی مذهبی بودهایم که ظهور جریان ریگی و گروهکهای مشابه آن مصداق این اشرار هست که همواره در طول سالهای اخیر مشکلاتی را برای امنیتی مرزی ایران به وجـود آورد.
ب) بیثباتی و درگیری در کشور همسایه و تأثیر آن بر کـارکرد امـنیتی مرز
بیثباتی در یک کـشور، حـداقل از دو بعد تأثیر مهمی بر کارکرد مـرزها ازنظر امنیتی دارد:
١. هرگونه بیثباتی سیاسی در یک کشور ضمن ایجاد بحران در امور داخلی کـشور مـزبور باعث سرایت بحران و پیامدهای مخرب آن بـه کشورهای مجاور بهویژه مـناطق مـرزی خواهد شد.
٢. بیثباتی سیاسی و تـغییر پیدرپی حـکومت، منجر به عدم ثبات در وضع و اجرای قوانین و مقررات میشود. بدیهی است عدم ثـبات قـوانین و برخوردهای چندگانه در مورد فعالیتها و مـقررات مـوجود در مناطق مرزی، بـاعث عـدم توسعه پایدار در این مناطق میگردد.
ج) تردد غیرمجاز اتباع خارجه و عدم نظارت
و کنترل موثر بر آن
نبود سـامانه نـظارتی کـارآمد در این زمینه باعث گردیده ناامنی در ابعاد مختلف عـمومی، روانـی و اقـتصادی براین مـناطق سایه افکند.
ه) تبلیغ و ترویج سلفیگری
این پدیده بیشتر ریشه منطقهای دارد که سه کشور عربستان، پاکستان و امارات بزرگترین حامیان مالی و فکری این جریان میباشند و مناطق شرق کشور نیز با توجه بـه بافت قومی، مذهبی و جغرافیایی از ظرفیت بالایی در این زمینه برخوردار است.
و) قـاچاق مواد مخدر
قاچاق یک اقتصاد موازی در بلوچستان و یک تجارت مغلوب نشدنی است که دهههاست با حمایت برخی از شخصیتهای مهم حکومتی و قومی در ایالت بلوچستان صورت میگیرد. قاچاق انسان، اسلحه، مواد مخدر و تجارت کالای قاچاق در مرزهای ایران- پاکستان و پاکستان- افغانستان رواج دارد. در مقاطعی حدود ١٥٠ گروه از قاچاقچیان مواد مخدر و سلاح و قاچاقچی انسان در بلوچستان و در امتداد این مرزها فعالیت داشتهاند. این ناحیه به عنوان مثلث طلایی قاچاق مواد مخدر جنوب آسیا از دهه هفتاد میلادی شناختهشده است. لذا یکی از موانع امنیت پایدار در مناطق مرزی شرق کشور گسترش قاچاق انواع مواد مخدر با توجه بـه آمـارهای قابلملاحظه کشفیات در این مناطق است.
نتیجهگیری
امروزه مرزها بـرای دولتها، ازلحاظ امنیتی، اهـمیت ویـژه داشته و ایجاد امنیت در مـرزها، ضروری به نظر میرسد، چراکه امنیت مرزها بهمثابه آینه تمام نمای امنیت درونی کشورها است و بسیار تأثیرپذیر از اوضاع داخلی کشورهاست. امنیت داخلی هر کشوری نیز به میزان زیادی به امنیت از جانب مرزها بستگی دارد.
در موضوع امنیت مرزی دو کشور ایران و پاکستان آنچه مشخص است، مرزهای ایران برای کشور پاکستان، همواره مرزهایی امن و باثبات بوده است، اما در مقابل، بیتوجهیهای دولت پاکستان به مساله تأمین امنیت مرزهای مشترک با ایران موجب رفتوآمد تروریستها در مناطق مرزی شرقی و ناامنی گسترده این مرز برای ایران گردیده است. درواقع ازآنجاکه پاکستان بهخوبی میداند که هیچ تهدیدی از جانب مرزهای ایران به این کشور اعمال نخواهد شد، به همین منظور کنترل تجهیزاتی خاصی را در مناطق غربی خود برخلاف مناطق شرقی مشترک با هند مستقر نکرده است؛ این عامل سبب شده است تا فضا برای جولان و هجوم تروریستها به مرزهای ایران باز شود. مساله تأسفانگیز آنجاست که پاکستان در مقابل هجوم تروریستهایی که از خاک این کشور بر ضد نیروهای انتظامی و مرزبانی ایران، اقدام و فعالیت میکنند، عکسالعمل مناسبی نشان نمیدهد و یا اینکه برخورد ضعیف و مبهمی انجام میدهد، چنانچه مرزهای درونی این کشور به پایگاهی ثابت برای طراحی حملات گروههای تروریستی علیه ایران، تبدیلشده است. ازآنجاکه وجود امنیت پایدار در مرزهای مشترک امری بدیهی است و مطابق پروتکلهای بینالمللی مربوط به مرزها اصلی پذیرفتهشده است و هیچگونه تعبیر و یا تفسیر دیگری در این زمینه نمیتوان ارایه کرد. آنچه ایران میتواند از مقامهای مسوول پاکستانی درخواست نماید، عمل به مسوولیت تأمین امنیت مرزی، به عنوان تکلیفی حقوقی و بینالمللی برای این کشور است. درواقع بر دولت پاکستان، تکلیف و الزام است که مطابق پروتکلهای مرزی و امنیتی بینالمللی در قبال چنین رویدادهایی که بارها علیه تمامیت ارضی و نیروهای مرزبانی ایران تکرار شده است، پاسخگو و مسوول باشند. لازم است که به مسوولان لشگری و کشوری پاکستان گوشزد گردد که این کشور برمبنای تکلیف حقوقی و بینالمللی و بر اساس توافقات انجامشده بین دو کشور درزمینه قرارداد مرزی، موظف و متعهد است که در ایجاد امنیت مرزی با جمهوری اسلامی ایران اهتمام ورزد و به همین منظور لازم و ضروری است که این کشور، یگانهای انتظامی و مرزبانی بیشتری را در مرزهای مشترک با ایران مستقر نموده تا ورود و خروج در این منطقه کنترل گردیده و نهایتاً امنیت مرزی افزایش یابد که در غیر این صورت ایران میتواند در خصوص عدم انجام تکالیف حقوقی، بینالمللی و تعهدات مرزی، از این کشور شکایت نماید.