آیا بغداد موفق به تمدید معافیت عراق از تحریمهای امریکا میشود؟!
عامر الفایز، عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق در گفتوگویی با خبرگزاری المعلومه که روز یکشنبه منتشر شد اعلام کرد که بغداد مصمم است یک هیات بلندپایه به ریاست برهم صالح، رییسجمهوری این کشور به واشنگتن بفرستد تا در رابطه با تمدید معافیت عراق از تحریمهای امریکا، آن هم تنها 4 روز بعد از سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به این کشور گفتوگو کند. دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مهم، گفتوگویی را با محمدصالح صدقیان، رییس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه ترتیب داده است که در ادامه میخوانید:
بعد از سفر پنج روزه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه به عراق اکنون خبرهای غیررسمی از سفر قریب الوقوع برهم صالح، رییسجمهور عراق در صدر هیاتی سیاسی برای پیگیری تمدید معافیت تحریمهای امریکا علیه ایران به ایالات متحده امریکا خبر میدهند. در این راستا شما تا چه اندازه سفر وزیر امور خارجه کشورمان را در انجام این اقدام و تصمیم بغداد سهیم میدانید و مهمتر از آن، رییسجمهوری عراق آیا در تمدید تعلیق و معافیت تحریمهای ایران از سوی کاخ سفید موفق خواهد بود؟
همانگونه که شما به درستی اشاره داشتید تاکنون خبر رسمی از دفتر ریاستجمهوری عراق یا دفتر نخست وزیری یا وزارت امور خارجه این کشور در خصوص سفر آقای برهم صالح به ایالات متحده و اهداف این سفر مطرح نشده است. اما به هر حال طبق اخبار غیر رسمی گویا برهم صالح، رییسجمهوری عراق برای تمدید تعلیق و معافیت تحریمی امریکا سعی دارد سفری را به ایالات متحده امریکا داشته باشد. البته ذکر چند نکته برای پاسخ دقیقتر به دو سوال مهم شما لازم و ضروری است؛ اول اینکه یقیناً سفر آقای محمدجواد ظریف به عراق سهم عمدهای در تحریک بغداد برای این اقدام داشته است. همانطور که بارها گفته شده کشور عراق و اقلیم کردستان از جهات گوناگون به ایران وابسته هستند، از مساله انرژی برق گرفته تا گاز طبیعی، نفت و حتی کالاهای اساسی و لوازم پزشکی. لذا در سایه امضای قراردادها و تفاهمنامههای دوجانبه اقتصادی و تجاری در جریان سفر آقای ظریف یقینا این احساس نیاز بهتر و بیشتر از جانب عراق احساس میشود. از این رو بغداد مصمم است تا به دنبال تمدید معافیتهای تحریمی ایالات متحده امریکا باشد.
در خصوص قسمت دوم سوال شما هم باید گفت که آقای برهم صالح در همین تقریبا چهار ماهی که به سمت ریاستجمهوری عراق منصوب شده ثابت کرده که از رییسجمهوری سابق این کشور یعنی آقای فواد معصوم به مراتب باهوشتر، فعالتر و البته مصممتر است. البته این سیاستمدار کرد در سایه سالها حضور در عرصه سیاست اقلیم کردستان عراق، معاونت آقای جلال طالبانی، رییسجمهوری فقید اسبق عراق و نیز حضور در دولتهای آقای ابراهیم جعفری و نوری مالکی تا به اندازهای صندلی خالی آقای طالبانی را که متاسفانه آقای فواد معصوم در دوران ریاستجمهوریش نتوانست پر کند، با حضورش پر کرده است. چرا که اکنون ریاستجمهوری عراق خود را در این چهار ماه به مراتب فعالتر از گذشته نشان داده است. علاوه بر این نکته آقای برهم صالح ارتباط بسیار تنگاتنگی با عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق نیز در این مدت برقرار کرده است و سعی کرده خلاءهای دولت را پر کند. به عبارت دیگر رییسجمهور عراق در حال حاضر یک ستون بسیار مهم برای نخست وزیر عراق و عامل دلگرمی جدی آقای عادل عبدالمهدی است، به گونهای که میتوان گفت نخستوزیر چشم امید خود را به برهم صالح در کارزار رقابتهای جریانهای عراق دوخته است. البته از آن سو هم انصافا آقای برهم صالح مدیریت قابل قبولی را برای کنترل شرایط داخلی و نیز مسائل بینالمللی داشته است، در حالی که انتظار میرفت آقای عادل عبدالمهدی سرعت و تحرک بیشتری را برای پیگیری اهداف و مناسبات دیپلماتیک و اقتصادی عراق داشته باشد و تاکنون هم به واسطه برخی مسائل نتوانسته کابینه خود را تکمیل کند که بار این کمکاریها را در حال حاضر رییسجمهوری عراق بر دوش میکشد.
از طرف دیگر برهم صالح به عنوان رییسجمهوری عراق مناسبات بسیار خوبی با ایران داشته و از آن سو نیز از نفوذ قابل قبولی در میان کشورهای عربی برخوردار است. البته به موازات این نفوذ، مقبولیتی هم در میان کشورهای اروپایی و امریکا دارد. در این راستا تیم فعالی هم در دفتر ریاستجمهوری عراق مشغول به کار شده و مضافا اینکه هماهنگی خوبی هم میان برهم صالح با آقای محمدعلی حکیم، وزیر امور خارجه عراق در 7 سفری خارجی که داشتهاند پیدا شده است، چون در این سفرها وزیر امور خارجه نیز همراه آقای برهم صالح بوده و در این مدت این دو نفر تقریباً با یکدیگر هماهنگ شدهاند، در صورتی که این هماهنگی میبایست میان محمدعلی حکیم با آقای عادل عبدالمهدی صورت میگرفت. این امتیازها به رییسجمهور عراق این فرصت را میدهد که بتواند به اهداف خود در سفر احتمالی به ایالات متحده امریکا برای تمدید معافیتهای تحریمی ایران موفق ظاهر شود. خصوصا اینکه بغداد پیشتر هم توانسته بود با پایان فرصت 45 روزه در سایه تلاشهای خود معافیتهای تحریمی را 90 روز دیگر هم تمدید کند. اما قطعا این دور مساله قدری پیچدهتر خواهد بود، چون برنامه جدی از جانب کاخ سفید برای افزایش فشار ایران در حال انجام است.
از نگاه شما وزیر امور خارجه عراق میتواند با تحرک دیپلماتیک در تمدید معافیتهای تحریمی در سفر به امریکا به رییسجمهوری عراق کمک کند؟
آقای محمدعلی حکیم با فضای اجتماعی، سیاسی و آکادمیک امریکا آشنایی دارد، چون در آنجا تحصیل کرده است. نکته مهم به این مساله باز میگردد که در ساختار پارلمانی عراق، رییسجمهوری این کشور یک جایگاه پروتکلی دیپلماتیک دارد و از توان اجرایی بالایی برخوردار نیست، اما به نظر میرسد که در سایه نفوذ آقای برهم صالح و توان دیپلماتیک محمدعلی حکیم میتوان امیدوار بود که بغداد به تمدید معافیتهای تحریمی دست پیدا کند، اگر چه تمدید دایمی معافیتهای تحریمی کمی دور از ذهن است.
شما به توان دیپلماتیک آقای محمد علی حکیم، وزیر امور خارجه عراق و نیز نفوذ آقای برهم صالح، رییسجمهوری این کشور اشاره داشتید که میتواند برگ برنده سفر احتمالی مقامات عراقی به امریکا باشد. اما از آن سو بسیاری از کارشناسان معتقدند که واشنگتن و شخص دونالد ترامپ به دنبال از بین بردن سیاست و راهبرد موازنه قوای بغداد در تنش تهران - واشنگتن است که در طول 16 سال گذشته از جانب عراق پی گرفته شده است. در سایه این مساله وزیر امور خارجه، رییسجمهوری و نخست وزیر عراق چه واکنشی در قبال این سیاست و برنامه کاخ سفید خواهند داشت؟
نکتهای که در سوال به آن اشاره داشتید کاملا صحیح است. دونالد ترامپ در دو سال پایانی دوران ریاستجمهوری خود به دنبال به هم زدن راهبردی است که عراق جدید از سال ۲۰۰۳ تاکنون در پیش گرفته است. اما مساله مهم اینجاست که عراق در طول این 16 سال از یک خلأ رنج برده است و این خلأ موجب شده که اکنون امریکا به دنبال به هم زدن راهبرد موازنه قوای عراق در تقابل تهران - واشنگتن باشد.
آن خلأ چیست؟
این خلأ به نبود راهبرد ملی و یک نقشه و برنامه راه در خصوص مناسبات خارجی و دیپلماسی عراق در قبال پیشبرد سیاست موازنه قوا باز میگردد. به عبارت دیگر اگرچه عراق در این سالها سیاست موازنه قوا را به صورت کجدار و مریز ادامه داده، اما هیچ برنامهریزی مشخصی برای بلندمدت نداشته و بغداد سعی کرده که به فراخور زمان و در حد تاکتیک رضایت همزمان تهران و واشنگتن را کسب کند که با تغییر دولتها در عراق این مساله موازنه قوا دچار افت و خیزهای جدی هم شده است. لذا در سایه این نکات عراق تاکنون نتوانسته است به یک سیاست، راهبرد منظم موازنه قوا در بستر نقشه راهی دقیق دست پیدا کند. از این رو متاسفانه راهبرد موازنه قوا بیش از آنکه بر اساس نقشه راه پی گرفته شود، توسط اقدامات و تصمیمهای شخصیتها و مقامات به جلو رفته است. همین خلأ هم سبب شد تا فرصت سوزیهای بیشماری از سوی عراق صورت بگیرد که اگر این فرصت سوزیها صورت نمیگرفت، امروز عراق به راحتی میتوانست راهبرد موازنه قوای خود را میان تهران و واشنگتن عملیاتی کند تا دیگر نیازی به سفر آقای برهم صالح به امریکا نباشد. مثلاً برگزاری کنفرانس سران عرب در عراق، انجام بخشی از مذاکرات ایران با 1+5 در بغداد یا میزبانی دو دوره نشست و مذاکره ایران با امریکا در عراق، آن هم پیش از سال 2016 و اجرایی شدن برجام و دیگر جلسات و مذاکرات به میزبانی عراق همگی فرصتهایی بودند که میتوانست جایگاه و نفوذ عراق را در سیاست خارجی مناسبات جهانی پررنگتر کند. اما به واسطه نبود همان نقشه راه، هرکدام از نخست وزیران و روسای جمهور عراق بر اساس نگاه خود دست به اقداماتی زدند که در نهایت هم به فرصت و بستری برای عراق تبدیل نشد. مثلا آقای نوری مالکی، نخست وزیر اسبق تصمیم به برگزاری نشستی میان ایران و امریکا به میزبانی عراق گرفت که در نهایت هم ابتر ماند. این واقعیتها نشان میدهد که اگر عراق امروز با چالش بسیار مهمی به نام به هم خوردن راهبرد موازنه قوایش از سوی ترامپ مواجه است، ناشی از اشتباهاتی است که در ۱۶ سال گذشته مرتکب شده است.
در مجموع تا زمانی که عراق به یک نقشه راه در قبال پیگیری راهبرد موازنه قوا دست پیدا نکند با این چالش روبه رو خواهد بود. به نظر من باید نخست وزیر، رییسجمهور، وزیر امور خارجه، وزیر کشور و مسوولان دستگاههای نظامی و امنیتی عراقی برای ترسیم مسیر درست در خصوص مدیریت تنش امریکا و ایران در زمین عراق دست پیدا کنند. در این راستا بارها مقامات عراقی به صراحت عنوان داشتهاند که با وجود نیاز مبرم و اساسی این کشور به گاز، نفت، انرژی برق و کالاهای اساسی ایران و نیز حمایتهای جدی جمهوری اسلامی ایران در افزایش امنیت عراق، نمیتوان سیطره و نفوذ امریکا در عراق را نادیده گرفت. لذا دولت بغداد همواره سعی کرده است که عراق به زمین سوخته تنش ایران و امریکا بدل نشود. اتفاقا این سفر آقای برهم صالح، اگر محقق شود، میتواند بستر مناسبی برای پیگیری این مهم باشد.
به موازات سفر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به عراق شاهد حضور عبدالله دوم، پادشاه اردن در بغداد، آن هم پس از وقفهای ده ساله هستیم. از آن سو سفر ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه نیز به عراق در همین مدت صورت گرفته است که در این سفر علاوه بر مساله اعطای کمک یک میلیارد دلاری به بازسازی عراق از جانب فرانسه، خبرهایی درباره سفر قریبالوقوع امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه را هم به عراق مطرح کرد. از سوی دیگر آنکارا نیز به دنبال ایجاد بسترهای لازم برای سفر رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه است. از نگاه شما در سایه این ترافیک دیپلماتیک و سیاسی در عراق، بغداد در فصلی تازه به دنبال ترسیم همان نقشه راه است؟
در پاسخ به این سوال مهم شما باید گفت که اکنون دو نگاه به عراق وجود دارد؛ نگاه اول به سیاستهای جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید باز میگردد. در این خصوص پس از مواضع دونالد ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی امریکا از سوریه و استقرار آن در عراق که با نگاه جان بولتون همخوانی دارد، وی (بولتون) بر آن است تا در عراق، سوریه و لبنان برنامههای جدی برای ایجاد فاصله میانه تهران با دمشق، بغداد و بیروت شکل دهد. در سایه همین مساله شاهد سفر آقای جان بولتون به خاورمیانه و آقای مایک پمپئو به بغداد و برخی کشورهای دیگر عربی منطقه غرب آسیا بودیم. اما نگاه دوم معطوف بر این واقعیت است که با نابودی داعش و تروریسم در عراق، اکنون این کشور فصلی تازه را در مناسبات دیپلماتیک، سیاسی و نیز بازسازی خود و شکوفایی اقتصادی باز کرده است. لذا با درک این واقعیتها، کشورهای جهان به دنبال افزایش میزان مناسبات خود با عراق هستند. اما فارغ از اینکه کدام یک از این سناریوها منطبق بر واقعیت است، باید عنوان کرد برهم صالح، عادل عبدالمهدی و نیز آقای محمدعلی حکیم و دیگر مقامات و مسوولان توان ترسیم یک نقشه راه برای عراق نوین را خواهند داشت تا بتوان برای اولینبار انتظار داشت که عراق شاهد بازگشتی قدرتمندانه به عرصه سیاست و اقتصاد جهانی است. حال باید دید که مقامات عراقی در این مسیر تا چه اندازه موفق خواهند بود؟!