اهمیت راهبردی گسترش ارتباطات گازی برای ایران
گروه انرژی| فرداد احمدی|
تا 30 سال پیش گاز طبیعی به عنوان یک حامل انرژی کمارزش برای صادرات تلقی میشد، اما این نگاه اکنون کاملا تغییر کرده و این حامل انرژی جایگاه ویژهای در اقتصاد و سیاست بینالمللی به خود اختصاص داده است. با وجود این، سهم صادرات گاز ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گازی جهان و سومین تولیدکننده این حامل انرژی بسیار کم است. ایران هماکنون به کشورهای ترکیه و عراق گاز صادر میکند، درحالی که موضوع صادرات گاز به هند از طریق خط لوله منتفی شده، صادرات به پاکستان در بلاتکلیفی 5 ساله به سر میبرد و صادرات به کشور عمان نیز پیشرفت مطلوبی نداشته است. همچنین در خصوص صادرات گاز ایران به اروپا چشمانداز قابل اتکایی پیش رو نیست و در کل میتوان نتیجه گرفت که ایران هر چه در توسعه تولید گاز موفق عمل کرده است، در خصوص صادرات این محصول که روز به روز به ارزش اقتصادی، سیاسی و استراتژیکی آن افزوده میشود، پیشرفت قابل قبولی نداشته است. از اینرو، روز دوشنبه، پیشنشست پنجمین همایش سالیانه اقتصاد مقاومتی با موضوع «بررسی موانع صادرات و ترانزیت گاز» به میزبانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برگزار شد تا صاحبنظران گاز و سیاست نظر خود را درباره این موضوع به اشتراک بگذارند. در این نشست محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز، با توجه به پیشبینیها نسبت به آینده گاز در افق 2040 جهان، لزوم تغییر راهبرد گازی ایران از صادرات توسط خط لوله به سمت صادرات LNG را متذکر شد که البته نرسی قربان، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران نیز موانع توسعه این صنعت را یادآور شد که مهمترین آن ضعف دانش مهندسی و تکنولوژی LNG در ایران است.
روز دوشنبه، پیش نشست پنجمین همایش سالیانه اقتصاد مقاومتی با موضوع «بررسی موانع صادرات و ترانزیت گاز» توسط شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برگزار شد. در این نشست عباس ملکی، محقق ارشد در پروژه سیاستگذاری انرژی، مرکز مطالعات بینالمللی در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی)، محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز، نرسی قربان، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، غلامحسین حسنتاش، عضو موسسه مطالعات بینالمللی انرژی و تعدادی از صاحبنظران و دستاندرکاران حوزه سیاست خارجی انرژی به ارایه نظر خود درباره دلایل موفق نبودن ایران در صادرات گاز پرداختند.
محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز در ابتدای صحبتهای خود در این برنامه عنوان کرد: «مولفههای اقتصادی جزو مولفههای پایدار برای قدرت و امنیت ملی هستند و اگر کشوری توسعه اقتصادی پیدا کند یا یک قدرت اقتصادی داشته باشد، مولفه پایدارتری نسبت به بقیه مولفههای قدرت و امنیت ملی خواهد داشت. البته زمانی که صحبت از مولفههای قدرت و امنیت ملی میشود مباحثی مثل جمعیت، علم، تکنولوژی، فرهنگ، حکمرانی، نظام و... مطرح میشود. ولی این موارد زمانی تبدیل به قدرت و امنیت ملی میشود که در GDP (تولید ناخالص ملی) یا داشتن سهم از تجارت بینالمللی تجلی پیدا کند. اگر شما علم زیادی تولید کنید، ولی علم شما باعث افزایش GDP و بزرگتر شدن اقتصاد شما نشود یا سهم شما از بازار جهانی افزایش پیدا نکند، آن علم به معنای افزایش قدرت ملی نیست. در رابطه با جمعیت جوان کشور نیز همین مسئله صادق است.»
عادلی ادامه داد: «در گذشته GDP ایران در منطقه اول بود. GDP ایران هم از ترکیه و هم از عربستان بالاتر بود، بنابراین مناسبات میان ما و این کشورها به شکل دیگری بود. اما اکنون ترکیه با یک فاصله 300 میلیارد دلاری و عربستان با فاصله 200 میلیارد دلاری از ایران، صاحب GDP اول و دوم منطقه هستند و ایران با فاصله زیاد از آنها سوم است.»
وی افزود: «اگر بپذیریم که GDP و سهم گرفتن از تجارت بینالملل مهم است، سوالی که مطرح میشود این است که منابع کشور را چگونه به این دو مورد تبدیل کنیم. یکی از بزرگترین منابع ایران گاز است.»
دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز در ادامه سخنان خود گفت: «در رابطه با نفت، کشوری که دارای سهمی از بازار بینالمللی باشد، قدرت استراتژیک بالایی خواهد داشت. در عرصه جهانی، گاز چنین جایگاهی نداشته است و به عنوان یک حامل انرژی داخلی تصور میشده است. هنوز هم از کل تولید گاز در جهان، 70 درصد در داخل کشورهای تولید کننده مصرف میشود. اما در 30 سال اخیر گاز به یک کالای استراتژیک بینالمللی تبدیل شد و اکنون کشورهایی که در بازار بینالمللی دارای سهم هستند، میتوانند بازیگری بینالمللی داشته باشند. روسیه نمونه بارز این مسئله است که تا چند سال پیش حدود 25 درصد گاز اروپا را تأمین میکرد و اکنون وابستگی گازی اروپا به روسیه حدود 38 درصد شده است.»
عادلی بیان کرد: «اکنون امریکا نیز سرمایهگذاری عظیمی را برای گاز انجام داده و از سال 2015 صادرات خود را شروع کرده و از سال 2017 شروع به سهمخواهی از بازارهای مختلف بینالمللی کرده است. بنابراین ما باید به گاز به مثابه کالای هم تجاری و هم استراتژیک توجه کنیم. اگر ایران ارتباطات گازی خود در منطقه را گسترش میداد، اکنون از نظر سیاسی نیز وضعیت دیگری داشت.»
وی افزود: «برای اینکه بتوانیم نگاه استراتژیک به گاز را تقویت کنیم، باید ابتدا از داخل شروع کنیم. مصرف گاز باید بهینه شود، یارانهها عقلانی شوند، کارایی و بهرهوری افزایش یابد و گاز باید برای صادرات اختصاص داده شود. موقیعت ایران در منطقه بسیار استثنایی است، چون همه کشورهای منطقه به جز قطر ظرف چند سال آینده واردکننده خالص گاز خواهند شد. بنابراین ما میمانیم و قطر و امریکا که شاید حتی نخستین صادرکننده گاز به منطقه ما شود که علاوه بر حضور نظامی، حضور گازی هم داشته باشد. یک روز وزیر انرژی قطر آمد و با پریشانحالی به من گفت که اماراتیها که از قطر گاز را 2 دلار میخرند، دارند از امریکا نیز محموله گازی به قیمت 7 دلار وارد میکنند. در نتیجه باید به صورت رقابتی در بازار تجاری منطقه و فرامنطقه ورود کنیم.»
عادلی چشمانداز گاز دنیا را متأثر از دو محرک جمعیت و GDP دانست و تصریح کرد: «تا سال 2040، جمعیت دنیا از 7.5 میلیارد به 9.2 میلیارد افزایش مییابد، GDP دنیا از 127 تریلیون دلار به 272 تریلیون دلار خواهد رسید. تقاضای گاز 46 درصد افزایش پیدا میکند که در جنوب آسیا از همه جا بیشتر خواهند بود. همچنین گاز در سبد انرژی جهانی از 22 درصد به 26 درصد افزایش مییابد و این در حالی است که سهم زغالسنگ از 27 درصد به 21 درصد و سهم نفت از 32 درصد به 29 درصد کاهش خواهد یافت. رشد تولید گاز 1.7 درصد در سال خواهد بود که رشد تولید خط لوله که اکنون 64 درصد است، به 55 درصد کاهش خواهد یافت و رشد LNG از 26 درصد به 45 درصد افزایش خواهد یافت.»
وی افزود: «در افریقا، شمال آسیا، خاورمیانه و امریکای شمالی اضافه تولید گاز دارند و در خود منطقه میتوانند تجارت گاز داشته باشند و در دو قسمت است که کسری وجود دارد. یکی جنوب آسیا با 510 BCM (بیلیون کوبیکمتر) و دیگری اروپا با 439 BCM است.»
دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز گفت: «ایران نیاز به 7.9 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای ایجاد ظرفیت جدید در حوزه گاز دارد که هزینههای نگهداشت ظرفیت فعلی در آن حساب نشده است. در منطقه خاورمیانه ایران و قطر از نظر ذخایر گازی از همه کشورها بالاتر هستند و پس از این دو کشور عربستان قرار دارد که البته چون مصرف گاز بالایی دارد، توانایی صادرات ندارد. تولید ایران 301 میلیارد متر مکعب و مصرف آن 217 میلیارد متر مکعب که اختلاف این دو عدد نشان دهنده توان صادراتی ایران است. قطر 171 میلیارد متر مکعب تولید میکند و 38 میلیارد متر مکعب مصرف میکند. تولید امارات 94 میلیارد متر مکعب و مصرف آن 71 میلیارد متر مکعب است و عربستان سعودی که 111 میلیارد متر مکعب تولید و 111 میلیارد متر مکعب مصرف میکند. بقیه کشورها میزان مصرف بالاتر از تولید دارند. از طرف دیگر، امریکای شمالی بالاترین سهم از تقاضای جهانی را دارد، ولی این سهم رشد نمیکند. در جنوب آسیا تقاضا افزایش چشمگیر خواهد یافت و در خاورمیانه سهم تقاضا عوض نخواهد شد و در افریقا نیز سهم تقاضا رشد خواهد کرد.»
ریشه عدم توفیق
وی در خصوص عدم موفقیت ایران در صادرات گاز عنوان کرد: «در خلال سالهای اخیر علت ناموفق بودن ما در صادرات گاز این بوده است که سیاست گسترش خط لوله را در پیش گرفتیم و برای گسترش خط لوله، خوشبینانه سرمایهگذاری مالی و زمانی بسیار زیادی انجام دادیم. فکر میکردیم که خط لوله پاکستان و هند جلو میرود و بعد از آن خط لوله اروپا هم پیش میرود و بعد از آن به عمان و جاهای دیگر هم میتوانیم خط لوله بکشیم. در صورتی که در خلال سالهای 2000 به بعد، روند رشد LNG در دنیا شروع و شکوفا شد و ما برای LNG ارزش زیادی قائل نشدیم.» عادلی بیان کرد: «اگر بخواهیم گاز را تبدیل به قدرت و امنیت ملی کنیم، باید به LNG اولویت 1 و 2 و 3 بدهیم. LNG بسیاری از مشکلات ژئوپلوتیک را دور میزند و ما حتی میتوانیم به پاکستان نیز با LNG گاز صادر کنیم. ما اکنون 18 میلیون تن ظرفیت زیرساخت واردات LNG در منطقه داریم. امارات، کویت و عمان در حال حاضر درحال واردات LNG هستند و جالب اینکه کویت از ترینیداد و توباکو که در امریکای مرکزی است، LNG وارد میکند.» وی در یاپان سخنان خود نتیجهگیری کرد که در آینده تقاضا برای گاز افزایش مییابد، قیمت گاز رشد خواهد کرد و سهم الانجی نیز بیشتر خواهد شد. همچنین تمایل کشورها به تجارت LNG بالا خواهد رفت، زیرا LNG مشکلات ژئوپلوتیک را دور میزند. در نهایت سهم بیشتر از LNG جهانی قدرت ایران را نیز بالا خواهد برد.
آیا میتوان LNG را توسعه داد
اما نرسی قربان، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در زمینه توانایی ایران در توسعه LNG، کمی با محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز اختلاف نظر داشت. قربان در خصوص بحث صادرات گاز به صورت LNG بیان کرد: «باید در نظر گرفت که به دلیل آنکه کشورهای کمی تکنولوژی این صنعت را در اختیار دارند و اکنون ایران در تحریمهای نفتی قرار دارد، امکان توسعه آن در حال حاضر وجود ندارد. همچنین سرمایه اولیه لازم برای توسعه LNG به قدری زیاد است که ما خودمان به تنهایی نمیتوانیم برای آن سرمایهگذاری کنیم. تنها راهی که برای توسعه LNG پیش روی ما قرار دارد، توسعه mini LNG است که خودمان تکنولوژی آن را توسعه دهیم. نرسی قربان در سخنان خود متذکر شد: «ایران 1 درصد جمعیت جهان و 1 درصد مساحت خشکی جهان را به خود اختصاص داده است، اما 18 درصد گاز جهان در این آب و خاک ذخیره شده است. ایران 5 برابر ذخایر امریکا گاز دارد، با این حال نصف امریکا گاز تولید میکند.»
وی افزود: «در منطقه مهمترین رقیب گازی ایران کشور قطر است. ما میتوانیم اقداماتی را در حوزه گاز انجام دهیم که قطر قادر به انجام آنها نیست. در درجه نخست ما میبایست در مصرف داخلی گاز را جایگزین نفت میکردیم که در این مسیر قدم برداشتیم و موفق نیز بودهایم. اقدام دوم تزریق گاز به ذخایر نفتی است که میزان تولید نفت را بالا میبرد، ضمن اینکه 70 درصد گاز تزریقی نیز به همراه نفت بیرون میآید و قابل مصرف است و از دست نمیرود. در این زمینه تاکنون 30 میلیارد متر مکعب تزریق انجام شده است که میتوانست 4 برابر این میزان باشد. ما میتوانستیم گاز پارس جنوبی را استخراج و به ذخایر نفت خود منتقل کنیم تا در بهرهبرداری از پارس جنوبی از قطر جا نمانیم. این کار را قطر نمیتوانست انجام دهد.»
قربان اقدام سوم را توسعه صنایع گازی دانست و گفت: «هنوز هم فضای زیادی برای این توسعه وجود دارد و میتواند اشتغالزایی کند. صادرات گاز به صورت LNG و خط لوله اقدام چهارمی است که میتوانیم انجام دهیم.»
وی در پایان سخنان خود نکتهای درباره قرارداد کرسنت اضافه کرد و گفت: «باید تأکید کرد که این قرارداد با همه ایراداتی که داشته است، برای ما لازمالاجرا بود و اگر ما این قرارداد را اجرا میکردیم، میتوانستیم بعد از چند سال با حکمیت مبلع قرارداد را بالا ببریم و ضمنأ امارات از نظر سیاسی به ما وابستگی پیدا میکرد و روابطمان به این شکلی که اکنون هست پیش نمیرفت.»
فرصتهایی که مثل گاز سوختند
غلامحسین حسنتاش، عضو موسسه مطالعات بینالمللی انرژی یکی دیگر از سخنرانان جلسه بررسی موانع صادرات و ترانزیت گاز بود. حسنتاش با یادآوری اینکه چالشهای گازی ایران از 20 سال پیش تاکنون هیچ تغییری نکرده است، اظهار کرد: «من بیست سال پیش مقالهای در رابطه با چالشهای پیش روی انرژی و نفت و گاز در ایران نوشتم که متاسفانه بعد از 20 سال همه آن چالشها به قوت خود باقی هستند. مهمترین آنها این است که ما در بخش انرژی دستگاه حکمرانی نداریم و به تبع آن سیاستهای بخش انرژیمان هم روشن نیست. در نتیجه، پتانسیلهای صادراتی مشخص نیست و در نهایت نمیتوانیم دیپلماسی انرژی تعریف کنیم. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که اگر ما تعامل درستی با نظام بینالملل نداشته باشیم، اجازه توسعه اقتصادی نمیدهند.»
وی افزود: «اکنون ما بازار اروپا را عملا از دست دادهایم، زیرا آنها برنامههای بلندمدت خود را در حوزه مصرف گاز بستهاند و حداقل تا سال 2030 سهمی از گاز ایران را در برنامه خود در نظر نگرفتهاند. ما با پاکستان قرارداد داریم، ولی پس از گذشت سالها هنوز تعیین تکلیف نشده است. بالاخره قرارداد پاکستان باید تعیین تکلیف شود. یکی از فرصتهای پیش روی ما توسعه پایگاه های mini LNG است تا به پاکستان صادر شود، چون بیشتر خودروهای پاکستان CNG هستند. همچنین صادرات گاز به عمان را لازم است جدیتر دنبال کنیم.»
حسنتاش نیز نتوانست از موضوع قرارداد کرسنت گذر کند و به آن نپردازد. وی در این خصوص گفت: «من بارها گفتهام که این قرارداد بسیار بد بوده است، اما به هر حال یک قرارداد بینالمللی است و باید اجرا شود. از طرف دیگر، عدم پایبندی ما به کرسنت باعث شده است که عمان نیز زیاد با ما همکاری نمیکند.»
خط لوله تاپی آخرین موضوع مورد اشاره حسنتاش بود. وی در خصوص این پروژه گفت: «درخصوص خط لوله تاپی نیز باید اضافه کرد که خوب بود که ما وارد مشارکت با طرفهای قرارداد میشدیم و از موضع مشارکتجویانه برخورد کنیم. ولی متاسفانه این فرصت نیز از دست رفت و عربستان سعودی آمد و ما را راه نخواهند داد.»