یکجانبهگرایی ابزار سلطه مالی امریکا را زیر سوال میبرد
رسانهای امریکایی پیشبینی کرد که به احتمال زیاد شاهد گسترش عملکرد کانال مالی اروپا که برای ایران ایجاد شده است خواهیم بود و این مساله سلطه امریکا بر نظام مالی جهانی را بهشدت کاهش خواهد داد.
فارس به نقل از واشنگتن پست، نوشت: ماه میسال گذشته میلادی امریکا تحریمهای اقتصادی علیه ایران را بازگرداند و این درحالی بود که متحدین اروپایی این کشور بهشدت با این اقدام مخالف بودند. امریکا بطور یکجانبه از توافق هستهای با ایران خارج شد و این درحالی بود که ایران توافق کرده بود در ازای لغو تحریمهای اقتصادی، از بخشی از برنامه هستهای خود چشمپوشی کند.
تحریمهای جدید امریکا نهتنها شرکتهای امریکایی بلکه شرکتهای اروپایی را نیز تحت تأثیر قرار داد و این در حالی بود که اروپا خواهان حفظ برجام بود. بالاخره اروپا کانال مالی واسط را بطور رسمی اجرایی کرد که این مساله امکان تعامل برخی شرکتهای اروپایی با ایران را فراهم میکند. این مساله میتواند عواقب بسیاری برای قدرت امریکا و اقتصاد جهانی در بر داشته باشد.
طی ۱۰ سال گذشته امریکا سلطه بلامنازعی بر نظام مالی جهانی داشت و این مساله امکان اعمال فشار بیش از حد توسط امریکا علیه کشورها و شرکتهای خارجی را فراهم کرد. درواقع منشأ این قدرت و سلطه امریکا امریکا از دو منبع بود؛ یکی نظام پرداخت دلار و دومی شبکه پیامرسان بین بانکی جهانی بنام سوئیفت.
شاهد آن هستیم که متحدین امریکا در حال مقابله با یکجانبهگرایی این کشور و ایجاد یک نهاد در این راستا هستند که این مساله میتواند شروعی بر ایجاد یک ساختار جایگزین علیه مبانی سلطه امریکا بر نظام مالی بینالمللی باشد. امریکا با سوءاستفاده و استفاده ابزاری و تسهیلاتی از شبکه غیر مستقل نظام مالی جهان بهشدت برای گسترش قدرت اقتصادی خود استفاده میکند. بسیاری از افراد تحریم را ابزار یک کشور برای محدود کردن دسترسی به بازار داخل، واردات و صادرات به اقتصادهای خود میدانند اما امریکا پس از ۱۱ سپتامبر فهمید که میتواند اقدامات بسیار بیشتری را در این زمینه اجرایی کند.
این کشور نهتنها دسترسی به بازار خود امریکا را محدود میکند، بلکه دسترسی به بازار متحدین خود را نیز محدود کرده و حتی میتواند یک کشور را بطور کامل از نظام مالی جهانی اخراج کند. درواقع امریکا امکان این اقدام را به دلیل نفوذی که در شبکه مالی جهانی دارد برای خود فراهم کرده است. دلار در مبادلات مالی بینالمللی نقشی شاخص و مسلط را ایفاد کرده و این بدان معناست که مبادلات مهم جهانی از طریق نظام پرداخت دلار که این نظام نیز زیرنظر نظام بانکی و مالی امریکاست انجام میشوند.
این مساله برای امریکا یک قدرت اعمال نفوذ خارجی بسیار بالا فراهم کرده است.
این کشور میتواند بانکهای خارجی را مجبور کند که به دستورات امریکا عمل کنند؛ چراکه اگر آنها دستورات کاخ سفید را اجرا نکنند، یا با جریمههای سنگین مواجه شده یا دسترسی آنها به نظام پرداخت دلار قطع میشود و این در حالی است که بانکهای خارجی بهشدت برای مبادلات خود به دلار و دسترسی به نظام پرداخت دلار نیاز دارند. همانگونه که وزیر خزانهداری سابق امریکا میگوید سیاستهای امنیت ملی امریکا و نظام بانکی جهانی به میزان قابل توجهی با هم گره خوردهاند و این بدان معناست که امریکا میتواند با استفاده از این بانکها بر کشورها و دیگر نقشآفرینان جهانی اعمال سلطه کرده و بدون آنها قدرت نفوذ امریکا بسیار کم خواهد بود.
علاوه بر این امریکا و متحدین این کشور از سوئیفت هم مانند یک سلاح استفاده کرده اند؛ چراکه این سیستم نقش بسیار مهمی در مبادلات مالی بینالمللی ایفا میکند. یکی از فشارها، قطع شدن دسترسی ایران به سوئیفت به دستور اتحادیه اروپا و امریکا بود و این مساله بازگشت پول کالاهای صادراتی ایران به داخل این کشور را بسیار سخت کرده بود. موسسه سوئیفت در بلژیک واقع شده، اما تعداد زیادی از اعضای هیاتمدیره آن تحت نفوذ امریکا هستند. سوئیفت به همراه نظام پرداخت دلار ابزار بسیار قدرتمندی است و برای امریکا و متحدین این کشور در راستای رسیدن به اهداف امنیتی آنها فراهم کرده است.
دیگر کشورها نظیر روسیه و چین نیز نگران استفاده از این ابزار علیه خود هستند. قبلا امریکا حساب ویژهای روی حمایت متحدین اروپایی خود باز کرده بود و این مساله بسیار مهم بود؛ چراکه این شرکای اروپایی نقش بسیار مهمی در نظام مالی جهانی بازی میکنند. لندن یکی از مراکز مالی بینالمللی محسوب میشود و در عین حال پاریس و فرانکفورت نیز نقش بسزایی در این زمینه ایفا میکنند و درواقع اتحادیه اروپا توانسته است تأثیر خود بر نظام مالی جهانی را گسترش دهد. حالا امریکا به عمد در حال اقدام علیه این شرکای اروپایی است و این کشورها را تهدید کرده است در صورتی که در برابر دستورات امریکا علیه ایران تسلیم نشوند، اقداماتی را علیه آنها به اجرا میگذارد. امریکا تهدید کرده است در صورتی که سوئیفت در منزوی کردن ایران از نظام مالی جهانی همکاری نکند، علیه این موسسه اقدام میکند.
در عین حال، یکجانبهگرایی امریکا، اروپاییها را به سمت ایجاد یک شبکه پرداخت جدید مستقل از امریکا سوق داده است. این مساله به آنها کمک میکند تا در برابر فشارهای امریکا علیه ایران مقاومت کرده و در بلندمدت نیز میتواند زمینه ایجاد یک ساختار مالی جدید مستقل از امریکا را که بتواند قدرت اقتصادی امریکا را کنار بزند، فراهم کند.
درواقع داستان پسزمینه ایجاد نهادواسط مالی توسط فرانسه، آلمان و انگلیس و دیگر اعضای اتحادیه اروپا هم همین است.این واسط، یک نظام جایگزین برای شرکتهای اروپایی در راستای تعاملی مالی با ایران فراهم کرده و آنها را در برابر تحریمهای امریکا مصون میکند. میتوان گفت که به احتمال زیاد این ساختار مالی مستقل از امریکا رشد خواهد کرد.
دویچهوله، رسانه معتبر آلمان، میگوید: در ابتدا اروپاییها میخواهند از این کانال مالی برای فروش محصولات غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی به ایران استفاده کنند و این احتمال وجود دارد که این شبکه گسترش یابد.
پرواضح است که برخی سیاستمداران اروپایی از جمله وزیر امور خارجه آلمان در کنار بسیاری از سیاستمداران فرانسوی به دنبال ایجاد یک ساختار جایگزین نظامهای پرداختی کنونی خارج از کنترل امریکا هستند و شاید این مساله و ایجاد شبکه مالی برای ایران به ایجاد یک شبکه جامع مستقل برای اروپاییها در راستای تعاملات مالی خارج از حوزه امریکا منجر شود.
امریکاییها نگران هستند که نهاد واسط مالی گسترش یافته و دیگر مبادلات تجاری را در بر گیرد.جرت بلنک، مقام سابق امریکایی که اتفاقا نقش بسزایی در توافق هستهای داشته است، میگوید: این مساله یک خطر جدی در میان مدت و بلندمدت علیه سلطه اقتصادی امریکا بر جهان ایجاد خواهد کرد.نهاد واسط مالی، امکان ایجاد یک زیرساخت بانکی برای اروپا فراهم میکند که میتواند با مستقل شدن از امریکا، نفوذ قابل توجه امریکا در نظام بانکی جهانی که حتی برای کوچکترین نقل و انتقالات آنها را به امریکا وابسته کرده است، بهشدت کاهش دهد.
مدتهاست که امریکا از عدم استقلال اروپاییها در حوزه بانکی به نفع خود و به عنوان یک سلاح بهره میبرد.
مقامات بلندپایه امریکایی مدتهاست که نگران هستند اگر امریکا از این نفوذ خود با دقت استفاده نکند و از این نفوذ به صورتی خصمانه بهره ببرد، کشورهای دیگر را به سمت مقابله با آن سوق خواهد داد و این کشورها به سمت ایجاد جایگزین برای خود به جای ساختارهای تحت نفوذ امریکا خواهند رفت. میتوان ادعا کرد با توجه به آنچه گفته شد، این نگرانی آنها منطقی بوده است.