بازار متشکل ارزی و چهار مساله مهم
جواد ذاکری دانا | کارشناس بازار ارز|
آنچه به عنوان بازار متشکل ارزی از آن نام برده میشود، آیا میتواند وضعیت قیمتگذاری ارز را سامان بخشد؟ اگر اینگونه است، در اجرای آن باید چه مواردی در نظر گرفته شود؟ امکانسنجی بازار متشکل ارزی از چهار جنبه میتواند ظرفیت این بازار در راهبری نرخ ارز را مشخص نماید. نخست اینکه دو رکن این بازار در سمت عرضه و تقاضا کدام است؟ آیا بازیگران این بازار محدود به صرافیها، بانکها و در سطح معاملات عمدهاند یا قرار است بازیگران خُرد نیز در آن مشارکت نمایند؟ در بحث تقاضا نیز باید واکاوی کرد که آیا تقاضاهای احتیاطی، سرمایهگذاری و حتی سفتهبازی نیز در سطوح بازیگران خرد برای این بازار در نظر گرفته میشود یا خیر؟ دوم اینکه بازار قرار است چه خدماتی با چه کیفیتی ارایه دهد و مکانیزم قیمتگذاری چگونه خواهد بود؟ آیا قرار است هجینگ (پوشش ریسک) اتفاق بیفتد و آیا یک واردکننده میتواند ریسک واردات خود در ماههای آتی را پوشش دهد یا خیر؟ در صورت هجینگ، آیا باید منتظر سرنوشت بازار آتی سکه برای این بازار فردایی هم بود یا خیر؟ لازم است مشخص شود بانک مرکزی که اکنون از طریق صرافیهای بانکی بازارسازی میکند، نحوه مداخله (CB Intervention) خود را چگونه در تعیین قیمت معاملات بازار متشکل ارزی تعریف کرده است. آیا میخواهد بر اساس واقعیتهای بنیادین (Fundamental) و بهصورت ارگانیک نرخگذاری صورت گیرد یا باید بر اساس «نیازهای بازارساز» این سیاستگذاری اتفاق بیفتد؟! نحوه تحویل ارز بهصورت نقدی چگونه خواهد بود؟ به حساب ارزی قابل برداشت واریز میشود یا امکان برداشت وجود ندارد؟ مدت زمان تحویل چقدر است و آیا قرار است محدوده سودی برای معاملات در نظر گرفته شود؟ محدودیت سقف تراکنشهای بانکی در این بازار چگونه تدبیر میشود بهنحوی که بازیگران از سرعت و نوسان به بهترین شکل استفاده نمایند؟ در بخش سوم این امکانسنجی، باید دید در کجا و با چه مکانیزمی معاملات صورت میپذیرد؟ میزان منابع از حیث تجهیزات و تعداد نیروی انسانی مورد نظر در این راستا چقدر است؟ نتیجه این بخش، آیا سنجش توان اپراتوری بازارساز با میزان حجم معاملات در نظر گرفته شده است؟ آیا به شبکه کارگزاری نیاز خواهد بود یا این سامانه در حد تعاملات نیما باقی خواهد ماند؟ در نهایت نیز باید به هزینه-فایده این بازار متشکل پرداخت. لازم است نقاط ضعف و قوت این بازار را با پاسخ به سوالات فوق دریافت نمود و مدنظر داشت که تهدیدات بازارهای دیگر همچون سکه و سرنوشت آتی سکه چگونه قرار است در این بازار مدیریت شود. ارجح است در مطالعات تطبیقی با بازارهای مشابه در سایر نقاط دنیا، به بهبود ساختار در نظر گرفته شده برای آن اندیشیده شود. آنچه مسلم است، هر کدام از سوالات فوق چنانچه پاسخی مبتنی بر ذات و ماهیت بازار «غیرمتشکل» ارزی نداشته باشد، منجر به شکست این طرح خواهد شد. در مهمترین بخش آن، چنانچه بازارساز چارهای برای تقاضاهای احتیاطی، سرمایهگذاری و حتی سفتهبازی در بازار اسکناس نیندیشد، وجود بازار متشکل ارزی فقط باعث خواهد شد یک نرخ ارز دیگر به سایر طبقهبندی نرخها افزوده شود: نرخ ارز کالاهای اساسی، نرخ بودجه، نرخ سامانه نیما، (نرخ بازار متشکل ارزی)، نرخ صرافیهای بانکی، نرخ بازار آزاد و ... . برای پوشش انواع تقاضا در این بازار، میتوان سیستم کارتهای هدیه ارزی را به پشتوانه ارزهای موجود در خارج از کشور نزد بانک مرکزی یا کارگزاران صرافیها، طراحی کرد، بطوری که این کارتها قابلیت خرید و فروش در بازار متشکل ارزی را داشته باشند تا بتوان تأثیر این بازار را جدیتر و کاربردیتر کرد.