چرایی نبود شادمانی

۱۳۹۷/۱۲/۱۲ - ۰۰:۰۰:۲۴
کد خبر: ۱۴۰۶۷۶

شادمانی به عنوان یکی از احساسات ریشه ای مثبت و بسیار تاثیر گذار بر رفتار و حالات دیگر فرد، نقش تعیین کننده ای در تامین سلامت فرد و جامعه دارد. به نظر می رسد برخی عوامل محیطی، اجتماعی و فردی در این زمینه موثر باشند.

شادمانی به درجه یا میزانی اطلاق می شود که شخص به وسیله آن درباره مطلوب بودن کیفیت کلی زندگی خود قضات می کند. به عبارت دیگر شادمانی به این معناست که فرد به چه میزان زندگی خود را دوست دارد. بنابراین شادمانی هر چند با توجه به تعاریف به طور کلی یک احساس ذهنی و فردی است ولی نوسانات آن به شدت تحت تاثیر عوامل مستقیم و غیر مستقیم بیرونی است و جدا از آنها به هیچ وجه قابل تصور نیست.

شادمانی به عنوان یکی از احساسات ریشه ای مثبت و بسیار تاثیر گذار بر رفتار و حالات دیگر فرد، نقش تعیین کننده ای در تامین سلامت فرد و جامعه دارد. هر چند یکی از عوامل افزایش دهنده میزان شادمانی در سطح فردی و جمعی را، بالا بردن سطح کیفیت زندگی و توسعه در ابعاد مختلف آن می دانند، ولی این رابطه در جهت عکس آن نیز بطور کامل مصداق دارد.

شادمانی به دلیل اینکه همواره با خرسندی، خوش بینی و امید و اعتماد همراه است، می تواند به عنوان یک کاتالیزور، نقش شتاب دهنده ای در فرایند توسعه یک جامعه داشته باشد. همچنین در نقطه مقابل، نبود شادمانی در یک جامعه منجر به ایجاد فضای سرد و بسته ای خواهد شد که قادر به تامین حداقل انرژی لازم برای نوآوری و پیشرفت نخواهد بود.

بر اساس بررسی های وزارت اقتصاد، احساس خوشی داشتن یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی است که در میان مردمان استان های مختلف پژوهش شده است. در این پژوهش استان های گیلان، مازندران و کردستان در سال 96 بیشترین امتیاز را در احساس خوشی داشتن کسب کرده اند و استان های اصفهان، خراسان جنوبی و آذربایجان غربی نیز کمترین امتیاز را در این زمینه داشتند.

این در حالی است که در یک طرح پژوهش ملی که با نام بررسی میزان شادکامی و عوامل مرتبط با آن در افراد 20 تا 40 سال ایرانی انجام شد، میانگین نمرات شادکامی در استان های بوشهر، گیلان و زنجان از دیگر استان ها بیشتر تخمین زده شد. همچنین در تحلیل رگرسیون لجستیک بین شادکامی و متغیرهای سن، جنسیت، تعداد سال های تحصیل و محل سکونت (شهر و روستا) ارتباط معنی دار وجود نداشت. افرادی که سطح درآمد خود را بد/خیلی بد گزارش کرده بودند، میزان شادکامی کمتری نسبت به افرادی داشتند که سطح درآمد خود را خیلی خوب/خوب گزارش کرده بودند. همچنین شادکامی افراد بیکار کمتراز افراد شاغل بود.

بنابراین اگر شادی را نیز مانند بسیاری از پدیده های اجتماعی در یک جامعه معلولی از عوامل دیگر بدانیم باید به بسترها و زمینه های اجتماعی ایجاد کننده و موثر بر آن نیز توجه داشته باشیم. در این خصوص ایرنا با علی اکبر ارجمند نیا، رییس موسسه روان شناسی دانشگاه تهران گفت و گو کرده است.

او در خصوص ماهیت شادمانی گفت: شادمانی حالتی است که دو بعد دارد. از یک سو بخش عواطف و هیجانات را در برمی گیرد و از سوی دیگر بخش ذهنی را شامل می شود. افرادی که شاد هستند هم هیجانات و عواطف مثبتی از خود نشان می دهند و از زندگی لذت بهتری می برند و هم اینکه از نظر ذهنی افرادی هستند که احساس می کنند کنترل امور را در دست خود دارند و می توانند سرنوشت خود را تغییر دهند. چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت معتقد هستند که عوامل درونی تاثیر گذار است و نه عوامل بیرونی. این تعریف به طور نسبی بین محققان قابل قبول است.

ارجمندنیا در خصوص عوامل تاثیر گذار بر شادمانی گفت: عوامل تاثیر گذار به بحث شرایط زندگی افراد بر می گردد. بحث تربیتی که در افراد اعمال می شود به نگاهی که خود افراد به زندگی دارند و به خودشان دارند ناشی می شود. همچنین این عوامل می تواند ناشی از عوامل اجتماعی، خانوادگی، محیطی و... نیز باشد. وی افزود: معمولا سبک زندگی هایی که بسیار سختگیرانه هستند افرادی افسرده و ناراحت را پرورش می دهند. در واقع زندگی در این نوع خانواده ها سخت است و برنامه ای برای لذت بردن از زندگی وجود ندارد. معمولا این افراد بچه های شاد و سرزنده ای را تربیت نمی کنند. اجتماع هم اگر بتواند شرایط و محیط لازم برای رفاه افراد را فراهم کند و مقدماتی را برای زندگی افراد طراحی کند، افراد می توانند رضایت از زندگی بیشتری را دارا باشند. به عنوان مثال افراد شاغل شادی بیشتری از افراد بیکار دارند. نگرانی بابت شغل زمینه ناراحتی و افسردگی را فراهم می کند. او در خصوص علل شادمان نبودن مردم ایران گفت: آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد که مشخص کند مردم ایران نسبت به کشورهای دیگر افسرده تر هستند. ما نمی توانیم این امر را بطور قاطع مطرح نماییم که مردمی داریم که نسبت به کشورهای دیگر افسرده تر هستند. معمولا وقتی کشورها را بر اساس میزان شادکامی مورد مقایسه قرار می دهیم ایران نه ابتدای مسیر و نه در انتهای مسیر قرار دارد. یعنی نه این گونه است که بگوییم خیلی شادیم و نه اینگونه است که بگوییم خیلی ناراحت هستیم. ولی بطور کلی شرایط جوامع بر شادکامی و نشاط افراد تاثیر گذار هستند. مثلا در مورد شغل اگر بیکاری رواج داشته باشد طبیعی است که خلق افسرده بیشتر خواهد بود همچنین با توجه به تحولات اخیر می توانیم شاهد آن باشیم که بیکاریمان رو به افزایش است. نتیجه این عوامل نیز عدم وجود شادکامی است.

اودر خصوص تاثیر محیط جغرافیایی بر شادمانی افراد گفت: بله موقعیت های مکانی نیز تاثیر گذار هستند. بر اساس یافته های پژوهشی در مناطق ساحلی افسردگی بیشتر است چون به اندازه دیگر مناطق نور خورشید ندارند. در مناطق دیگر که آفتاب بیشتر

می تابد؛ شادکامی نیز بیشتر است.