نسل سوم بلاکچین و رمز ارزها
زهرا لطیفی|
نسل سوم بلاکچین بر اساس تکنولوژی DAG و بدون اتکا به ماینرها، برای مرتفع کردن بعضی از مسائل دو نسل قبلی در حال ظهور است. اگر چه استفاده از بلاکچین خصوصی و سازمانی برای استفاده از مزایای بلاکچین و در عین حال حفاظت از امنیت دادهها و حریم شخصی ضروری است. اما این به معنای غیرمتمرکز بودن و عدم وجود مکانیسم اجماع نیست.
مهمترین ویژگی بلاکچین غیرمتمرکز بودن و پیادهسازی مکانیسم اجماع است. در بلاکچین خصوصی فقط اعضای دارای مجوز میتوانند در شبکه و مکانیسم اجرا مشارکت داشته باشند و غیرمتمرکز بودن، همچنان پابرجاست. پیادهسازی یک سیستم متمرکز بدون اجماع، همان مبحث لیستهای مرتبط
(Linked List) در ساختار دادهها است که درسال ۱۹۵۵ مطرح شده است و همه دانشجویان مهندسی نرم افزار در درس ساختمان دادهها با آن آشنا شدهاند. لیستهای مرتبط یک ساختار داده است که متشکل از مجموعهای از گرهها است که با هم یک توالی را نشان میدهند. در ابتداییترین فرم، هر گره حاوی دادهها و یک مرجع (به عبارت دیگر، یک لینک) به گره بعدی در دنباله است و دارای نقاط ضعفی از قبیل زمان دسترسی خطی است. در این حالت دسترسی سریعتر، مانند دسترسی تصادفی، امکانپذیر نیست و آرایهها نسبت به لیستهای مرتبط در این مورد محل ذخیرهسازی بهتری هستند.
بنابراین بلاکچین بدون اجماع معنی ندارد. اما بلاکچینهای نسل سوم بدون اتکا به ماینرها مطرح شدهاند. نسل اول بلاکچین با بیت کوین و رمز ارزها مطرح شد و در نسل دوم اتریوم و قرارداد هوشمند مطرح شد. اما اهدافی چون مقیاسپذیری بالا، قابلیت همکاری، پایداری، حریم خصوصی و خود حاکمیتی مطرح است که نسل یک و دو هیچکدام به تنهایی تمام چهار ویژگی فوق را پوشش نمیدهند. به همین دلیل نسل سوم با نوآوریهای خود، برای ترکیب این ویژگیها در حال ظهور است، تا بتواند با خواستههای در حال تغییر این فضا، سازگار باشد. در نسل سوم بلاکچین، ارتباط بین بلاکچینهای مختلف جهت مبادله جریان اطلاعات مطرح است و لایههای مختلف برای مدیریت توافقات، انجام تراکنشها و ارتباط با دیگر بلاکچینها تعریف میشوند. در این نسل عملکرد لایهای به افزایش امنیت و کاهش سرعت بلاکچین کمک میکند. بنابراین ارتباط بلاکچینهای سازمانی یا خصوصی مطرح میشود.
نسل سوم بلاکچین مانند ARK، Lisk، Bitshares و Steem ضمن حل مشکل قابلیت همکاری و مقیاس پذیرش، خود حاکمیتی را نیز افزایش میدهند. در مقابل بلاکچینهای نسل دوم مانند اتریوم که راهحلها و پیشنهاداتِ پروژههای جانبی مانند
Sharding، Plasma و شبکه رایدن را جهت حل مشکلات نسل یک ارایه میکنند، برخی از پروژههای بلاکچین نسل سوم، مانند کاردانو و EOS از زاویهای دیگر به توسعه و حل مسائل و مشکلات موجود در پلتفرمهای فعلی میپردازند. کاردانو از پروتکل Ouroboros POS استفاده میکند که ادعا میشود تنها پروتکل اثبات سهام با امنیت ریاضی ثابت شده است. کاردانو در دو لایه توسعه یافته است. لایه تسویه ([۱]CSL) و لایه رایانشی (CCL[۲]) . لایه تسویه به عنوان تراز دفترکل عمل کرده و با هدف بهبود مقیاسپذیری به وجود آمده است و با استفاده از یک الگوریتم اثبات سهام، موجب ایجاد بلاکهای جدید و تایید تراکنشها شده و مسوولیت انتقال ارزش و تعادل حسابداری را دارد. لایه رایانشی از لایه تسویه جدا شده و شامل اطلاعاتی در مورد محاسبات و چگونگی انجام تراکنش است و مسوول قراردادهای هوشمند و کنترل قانونی است. این تفکیک باعث افزایش حریم خصوصی، انعظافپذیری بیشتر قراردادهای هوشمند در پلتفرم و امکان سفارشیسازی قراردادها میشود.
COTI نیز از نسل سوم بلاکچین است که بر اساس پروتکل گراف غیردوار جهتدار DAG[۳] عمل میکند و منابع مالی کاربر را در کیفهای آفلاین (سرد) ذخیره میکند، که در برابر حملات سایبری مصونیت بیشتری دارند. COTI قادر به پردازش ۱۰ هزار تراکنش در ثانیه است که این رقم با تعداد تراکنشهای بیتکوین و اتریوم که این نرخ به ترتیب، ۳ الی ۵ تراکنش در ثانیه و ۱۵ تراکنش در ثانیه است غیرقابل مقایسه است. بنابراین انتظار میرود استفاده از رمزارزها بهشدت افزایش یابد.
بهطور خلاصه میتوان گفت بلاکچین نسل سوم بر اساس تکنولوژی DAG در حال گسترش است که برای نگهداری شبکه به ماینرها متکی نیست و در تلاش برای بهبود مقیاسپذیری، پایداری، حریم خصوصی، خود حاکمیتی و قابلیت همکاری است.