پیدا و پنهان بازار متشکل ارزی

۱۳۹۸/۰۲/۰۸ - ۰۰:۰۹:۵۰
کد خبر: ۱۴۳۲۵۸

 محمد گلشاهی|

کارشناس اقتصادی|

افزایش شفافیت و حذف منافع شبکه دلالان و رانت‌جویان ارزی از دستاوردهای اصلی تشکیل بازار متشکل است که باید آغاز آن را به فال نیک گرفت. سال گذشته در چنین ایامی و در نخستین روزهای سال بود که با بالا گرفتن التهابات در بازار ارز، دلار ۴۲۰۰ تومانی متولد شد و پس از آن بود که بازارهای مختلف و به عبارتی نرخ‌های مختلف برای دلار یک به یک متولد شدند و بازار نابسامان ارزی کشور را آشفته‌تر کردند. اما بازار ارز، سال ۱۳۹۸ را با شمارش معکوس جهت شروع به کار «بازار متشکل ارزی» آغاز نمود و همه منتظر هستند تا ببینند آیا این راهکار جدید می‌تواند از پیچیدگی‌های قیمت دلار در کشور بکاهد یا خیر. اگر بخواهیم خلاصه‌وار آنچه از صحبت‌های رییس کل بانک مرکزی و برخی دست‌اندرکاران ارزی کشور از گوشه و کنار شنیده می‌شود را فهرست کنیم به موارد زیر خواهیم رسید:  بازار متشکل ارزی به عنوان یک بازار برخط و شفاف مکانی برای مبادله نقدی ارزها در بستر الکترونیکی است. از اهداف آن علاوه بر شفافیت یافتن مبادلات، کشف نرخ بر اساس چارچوب‌های مشخص و عمق بخشیدن به بازار است تا از میزان نوسان به خصوص نوسان هیجانی بازار کاسته شود. به عبارت بهتر بازاری تشکیل شده است که صرافان منتخب به عنوان کارگزاران آن بنا بر عرضه و تقاضای ثبت شده اقدام به کشف قیمت نموده و به هر میزان که نیاز برای اسکناس دلار یا سایر ارزها چه در سطح خرد و چه کلان باشد در همان روز نیاز خود را تامین ‌نمایند. عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان در این بازار مشخص هستند و این امکان برای بسیاری از صادرکنندگان و دارندگان ارز فراهم شده است که ارز خود را در این بازار به فروش برسانند. بانک مرکزی نیز می‌تواند بدون نگرانی به مدیریت بازار ارز بپردازد و هرگاه که نوسان در بازار شدت گرفت به‌واسطه این شبکه صرافان بازار را مدیریت نماید و از تبعات و مشکلات قضایی در امان باشد. در واقع هدف اصلی اولیه این بازار تحت کنترل درآوردن بازار اسکناس ارزهای خارجی است که اگرچه حجم به مراتب کمتری از بازار را شامل می‌شود اما عامل اصلی تعیین قیمت بازار آزاد ارز همین قیمت خرید بازار اسکناس است که در نتیجه نوسان شدید ارزی نیز از آن سرچشمه می‌گیرد. در واقع همه موارد بیان شده در بالا خلاصه‌ای است از آنچه قرار است انجام شود که شاید باید خیلی پیش از اینها اتفاق می‌افتاد؛ اما سوال این است که آیا عواملی وجود دارد تا آنچه مسوولان دولت و بانک مرکزی در سر دارند به درستی و بطور کامل محقق نشود؟ تجارب گذشته به خوبی نشان داده که بخشی از مشکلات به‌واسطه ساختار اقتصاد کشور به وجود آمده است و به عبارت دیگر، ریشه ساختاری دارد. بطور نمونه در حال حاضر میزان قاچاق کالا در کشور رقم بسیار قابل توجهی است و مطمئنا این بازار مخالف شفاف‌شدن روابط خود است؛ بنابراین سعی می‌نماید تا تقاضای خود را به بازارهای موازی به خصوص بازار آزاد سوق دهد تا هیچ نشانی از خود بر جای نگذارد. همچنین یکی دیگر از مشکلات، مساله مالیاتی این بازار است. در واقع اگر اطمینانی از جهت میزان مالیات دریافتی از این بازار اعلام نشود فعالان بازار حتی فعالان مجاز تمایل می‌یابند که همچنان از همان شیوه‌های قدیمی برای دریافت ارز استفاده نمایند تا شیوه‌ای که درآینده مجبور به پاسخگویی در رابطه با عملکرد آن یا نشان‌دهنده حجم تجارت آنان برای اداره مالیات باشد. همچنین بسیاری از دارندگان ارز نیز در صورتی که قیمت این بازار تفاوت معناداری با قیمت سایر بازارها که در اینجا منظور همان بازار آزاد است داشته باشد حاضر به ارایه اسکناس‌های خود نخواهند بود. به علاوه آنکه شبکه وسیعی از دلالان در خارج از کشور وجود دارند که در این سال‌ها سودهای کلانی را به‌واسطه این قیمت‌سازی به جیب زده‌اند. بسیاری از این شبکه‌ها با مدیریت سایت‌هایی که اقدام به اعلام قیمت می‌کردند بازار را تحت تأثیر خود قرار می‌دادند. بنابراین اشتباه است اگر فکرکنیم که این شبکه فساد به راحتی عرصه را به یک رقیب داخلی واگذار نماید. باید در نظر داشت که بازار متشکل ارزی یک ضرورت برای اقتصاد کشور است که می‌بایست خیلی زودتر از اینها آغاز به کار می‌نمود؛ با این حال چون قدمی رو به جلو برای اقتصاد کشور محسوب می‌شود باید آغاز به کار آن را به فال نیک گرفت.