هیدرولوژی اجتماعی، حلقه مفقوده سدسازی در ایران

۱۳۹۸/۰۲/۰۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۳۳۷۶
هیدرولوژی اجتماعی، حلقه مفقوده سدسازی در ایران

گروه انرژی| فرداد احمدی|

در میان قیل‌وقال به راه افتاده میان مهندسان و متخصصان محیط زیست بر سر حکم به اعدام رویکردهای مهندسی ساخت سد یا نشاندن این رویکردها بر تخت سلطنت مطلقه تصمیم‌گیری، برخی حقایق عینی را نمی‌توان کتمان کرد. از طرفی سد در کنترل سیلاب و ذخیره آب برای فصول مورد نیاز و تولید برق کارکرد مثبتی دارد و از طرف دیگر مردم محلی از آبگیری برخی از سدها، نارضایتی ابراز می‌کنند و به ویژه در سال‌های اخیر کل »سدسازی» با مخالفت‌هایی روبرو شد. اما نقطه تعادل در این ماجرا کجاست؟ آناهیتا جباری، کارشناس منابع آب معتقد است که در رژیم مطالعاتی فعلی احداث سازه‌های آبی، عنصر انسانی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و این امر موجب افزایش پیش‌بینی‌نشده هزینه‌های اجتماعی این پروژه‌ها شده است. وی با معرفی بحث «هیدرولوژی اجتماعی»، نظام تازه‌نفسی در مطالعات هیدرولوژی آب دنیا را معرفی می‌کند.به گفته این دانش‌آموخته حوزه منابع آب، این نظام مطالعاتی، با پیش کشیدن «تئوری بازی» در مطالعات هیدرولوژی تلاش می‌کند با در نظر گرفتن عنصر انسان، محاسبات مهندسی را از رویکرد کاملأ سازه‌ای خارج کرده؛ انسان، محیط زیست و مولفه‌های سازه‌ای را با هم نگریسته و سپس اقدام کند.

آیا سد شر است یا نیک؟ این پرسشی است که این روزها نقل مجالس مهندسی آب و محیط زیست شده است و هر طرف با ادله به دفاع از موضع خود می‌پردازد، بی‌آنکه تمایلی به تفهم سخنان طرف مقابل داشته باشد. فارغ از این هیاهوها، «روزنامه تعادل» تلاش دارد مولفه سومی را وارد کارزار کند که حلقه مفقوده پروژه‌های آبی ایران است: در نظر گرفتن عامل «انسان ». از این‌رو «تعادل» گفت‌وگویی را با موضوع «هیدرولوژی آب» با آناهیتا جباری، دانش‌آموخته حوزه منابع آب انجام داده است. فایده یا ضرر سدسازی، نخستین مساله‌ایست که جباری به آن می‌پردازد.  این کارشناس منابع آب در این باره می‌گوید: «هر سدی شرایط خاص خودش را دارد و من قبول ندارم که همه سدهای ایران به جا و درست ساخته شده است، اما نبودن سدها را هم قبول ندارم. ایرانیان در بحث‌های مهندسی دچار دوگانگی می‌شوند، بدین معنی که یا به کل وجود چیزی را منکر می‌شوند یا کاملأ آن را قبول می‌کنند. در صورتی که باید ببینیم هر سازه‌ای که ساخته می‌شود چه خوبی‌ها و چه بدی‌هایی دارد و از سازه‌های ناموفق درس بگیریم تا در پروژه‌های آتی آن اشتباهات را تکرار نکنیم. به عنوان مثال، در سیل اخیر سد دز نقش بسیار زیادی در کنترل سیلاب‌ها داشت.» جباری درباره نقش مولفه‌های محیط زیستی در محاسبه پروژه‌های آبی اظهار می‌کند: «مساله آب موضوعی نیست که بتوان یک‌جانبه به آن نگریست، به عنوان مثال، در موضوع چاه‌های غیرمجاز، تعداد زیاد چاه‌ها در حال خسارت زدن به محیط زیست است، اما اگر مسوولان بروند و تمامی چاه‌های غیرمجاز برخی مناطق را مسدود کنند، مردم محلی از معاش بازمی‌مانند و موج مهاجرت از روستاهایی که زندگی می‌کردند به شهرها شکل می‌گیرد. بنابراین بهتر است که مهندسی را به سمتی پیش ببریم که تمامی مولفه‌ها را در نظر بگیرد و مهندسی باید کمی نرم‌تر با موضوعات برخورد کند و از حالت کاملأ سازه‌ای بیرون بیاید.»

وی در توضیح ضرورت نگاه چندجانبه به مساله آب، «تئوری بازی» را مطرح کرده و در خصوص آن می‌گوید: «در «تئوری بازی» سود و زیان اقدامات بطور کامل در نظر گرفته شده و بعد حرکتی انجام داده می‌شود. مثلا درباره ساخت سد، اگر در فرایند تصمیم‌گیری منافع و مضرات احداث با هم دیده شود، تئوری‌های بازی برای تصمیم‌گیری ارایه می‌شود که بهترین نتیجه در مدل‌های بهینه‌سازی گرفته شود. در ایران به این مدل‌ها «مدل‌های بهینه‌سازی» گفته می‌شود، اما «تئوری بازی» عنوان بهتری است.»

این کارشناس منابع آب درباره اینکه چه مولفه‌هایی برای محاسبه احداث سدها مورد نظر قرار می‌گیرند، می‌گوید: «چند سالی است که بحثی به نام «هیدرولوژی اجتماعی» مطرح است. اما متأسفانه در ایران خیلی مد نظر قرار نمی‌گیرد. در هیدرولوژی سنتی و محاسبات قدیمی، یک چرخه آبی بسته در نظر گرفته می‌شد و محاسبات انجام می‌شد. اکنون در هیدرولوژی اجتماعی، انسان را به عنوان یک عنصر پویا وارد محاسبات چرخه آبی می‌کنند و تأثیراتی که انسان بر چرخه آبی می‌گذارد و تأثیراتی که می‌پذیرد را در محاسبات وارد می‌کنند و به طبع یکی از مواردی که برای انسان بسیار مهم است، بحث محیط زیست است. محیط زیست امروزه یکی از مهم‌ترین مولفه‌های حساسیت‌زا برای مردم شده است.» وی ادامه می‌دهد: «در مکان‌یابی سدهایی که سطح نارضایتی را در مناطقی افزایش داده‌اند، برخی مسائل مانند گونه‌های زیستی که از ساخت سد تاثیر می‌گیرند دیده نشده است. اما باید در نظر داشت که باید خوبی‌ها و بدی‌های پروژه‌ها را با هم سنجید و سپس اقدام کرد. همچنین باید در نظر داشت که هیچ چیز بیش از جان انسان مهم نیست و زمانی حادثه‌ای پیش می‌آید، آن پروژه‌ای که بتواند از تلفات جانی انسان‌ها بکاهد، حتی اگر اندک کاستی‌هایی داشته باشد، باز هم قابل دفاع است.»

اما «هیدرولوژی اجتماعی» در کجای این داستان قرار می‌گیرد و چه کمکی را فراهم خواهد کرد؟جباری عنوان می‌کند: «هیدرولوژی اجتماعی نوعی بسیار قوی از هیدرولوژی است که عمر آن نهایتأ به 15 سال در جهان می‌رسد. پیش از این هیدرولوژی سنتی جای خود را به مدیریت یکپارچه منابع آب (IWRM) داد و اکنون مفهوم مدیریت یکپارچه منابع آب دارد جای خود را به آرامی به هیدرولوژی اجتماعی می‌دهد. با توجه به مقالات علمی چاپ شده در ایران، این موضوع هنوز در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است؛ البته بنده از پروژه‌هایی که در بدنه سازمان‌ها انجام شده خبر ندارم.» او ادامه می‌دهد: «هیدرولوژی اجتماعی ترکیبی از علم هیدرولوژی با علوم اجتماعی و روان‌شناسی است. این رویکرد برای نخستین‌بار نقش انسان را در طبیعت که امر بسیار مهمی است، در نظر می‌گیرد. به عنوان مثال، یک پروژه در استرالیا مورد بررسی قرار گرفته بود و روند مهاجرت ساکنان حاشیه یک رود از بالادست به پایین‌دست را در طول 110 سال مورد بررسی قرار داده بودند. نگارندگان به این نتیجه رسیده بودند که اگر سناریوهای هیدرولوژی را تنها بر مبنای علوم محض روی کاغذ و علوم آبی بیان کنیم، به نتیجه درستی نمی‌رسیم و مولفه انسان را باید حتما در نظر بگیریم.»

پیشتر رحیم میدانی معاون وزیر نیرو در گفت‌وگو با «تعادل» از تجربه اتفاقی مشابه در ایران صحبت کرده و گفته بود که در رودخانه کشکان استان لرستان، پس از ساختن سد، مردمی در بالادست با قرار دادن پمپ آب در مخزن سد، تمامی آب موجود را به زمین‌های کشاورزی خود سرازیر می‌کردند و آبی به پایین‌دست نمی‌رسید.

بنا به گفته‌های آناهیتا جباری، هیدرولوژی اجتماعی، با وارد کردن مولفه انسانی به مطالعات هیدرولوژی تلاش می‌کند، پیش از احداث سازه‌ها احتمال رخدادهایی همانند آنچه در بالاتر گفته شد را پیش‌بینی کرده و از قبل نسبت به آن چاره‌اندیشی کند. جباری در توضیح «هیدرولوژی اجتماعی» اضافه می‌کند: «انسان فاکتورهای فراوانی دارد. شرایط مالی، شرایط روحی، فرهنگ آبا و اجدادی و مواردی از این دست بر نگرش و رفتار بشر اثرگذار هستند و یکی از اتفاقاتی که علاقه نداریم رخ دهد، مهاجرت شدید از روستا به شهرها است. برای ایجاد ثبات جمعیتی در روستاها باید کشاورزی حفظ شود و برای حفظ کشاورزی محیط زیست در حال قربانی شدن است.»

او در ادامه عنوان می‌کند: « مطالعاتی موفق خواهند بود که با درنظر گرفتن این تناقض، بهترین راه‌حل‌ها را برای ایجاد کمترین ضرر و زیان در هر دو جانب ارایه دهد. بنابراین بهترین راه این است که از مدل‌های سنتی کمی فاصله بگیریم و طراحی‌ها را به گونه‌ای اجرا کنیم که چه محیط زیست و چه انسان کمترین صدمه را متحمل شوند و بیشترین سود را ببرند.»

 به گفته جباری «یکی از مشکلات ایران ناهمزمانی بارش‌ها با فصل نیاز به آب است. بارش‌ها اغلب در فصول غیرکاشت و سردتر سال رخ می‌دهند. این ناهمزمانی باعث می‌شود که ایران به منابع ذخیره آب نیاز پیدا کند و در کل داشتن سد برای اقلیم ایران را ضروری می‌سازد. اما باید اشاره کرد که بخش کشاورزی باید مدرن شود و هدررفت آب در این بخش باید کاهش پیدا کند».

 


برش

  آناهیتا جباری، کارشناس منابع آب :

هیدرولوژی اجتماعی نوعی بسیار قوی از هیدرولوژی است که عمر آن نهایتأ به 15 سال در جهان می‌رسد. پیش از این هیدرولوژی سنتی جای خود را به مدیریت یکپارچه منابع آب (IWRM) داد و اکنون مفهوم مدیریت یکپارچه منابع آب دارد جای خود را به آرامی به هیدرولوژی اجتماعی می‌دهد.

با توجه به مقالات علمی چاپ شده در ایران، این موضوع هنوز در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است؛ البته بنده از پروژه‌هایی که در بدنه سازمان‌ها انجام شده خبر ندارم ...هیدرولوژی اجتماعی ترکیبی از علم هیدرولوژی با علوم اجتماعی و روان‌شناسی است. این رویکرد برای نخستین‌بار نقش انسان را در طبیعت که امر بسیار مهمی است، در نظر می‌گیرد.