هوش مصنوعی درخدمتتوسعه فینتک ها
سمیرا ابراهیمی|
اگر در بستر زمان به تحولاتی که در زمینه پول و صنعت بانکی اتفاق افتاده است، بنگریم، متوجه میشویم که بشر همواره درصدد پیشرفت در این زمینه بوده و هست. اختراع پول و جایگزینی آن در معاملات به جای مبادله کالا به کالا، حرکت از سوی سکههای گلی به فلزی و سپس اختراع کاغذ و تهیه اسکناس به جای سکههای فلزی شاهد این مدعی است. سپس تجارت بشری رونق گرفت و بانکها از دل نوآوری نیمکت نشینان فلورانس که حواله پول به تجار میدادند، ایجاد شدند. حال در دنیای امروز که هر لحظه هزاران تراکنش کوچک و بزرگ انجام میشود و هزاران میلیارد دلار در کسری از ثانیه از شرق به غرب میرود، تدوین استراتژی برای صنعت مالی اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند. اکنون صنعت مالی در تمام کشورها به اشخاص حقوقی و حقیقی خدمات مالی یا خدمات مربوط به داراییهای مالی را ارایه میکند و بهتر است بگوییم ایجاد هر کسب و کار کوچک و بزرگ، انجام هر معامله تجاری و خرید هر کالایی منوط به آن است یک از نهاد مالی اعم از بانک، بیمه، لیزینگها، سبدگردانی، کارگزاری یا حتی شرکت تامین سرمایه آن را پشتیبانی کند. از سوی دیگر دیده میشود که تکنولوژی در همه زمینههای فعالیتی انسانها در حل پیشرفت و عمده نیازها، با برنامههای تلفن همراه هوشمند، میتواند نیازهای افراد را رفق و فتق کند. این موضوع در زمینه مالی نیز جای خود را به درستی باز کرده و هوش مصنوعی، فناوریهای مبتنی بر بلاک چین، الگوریتمهای معاملاتی و ... به عنوان مفاهیم نوین در توسعه صنعت مالی بیان میشود. به عبارت واضحتر، هماکنون نهادهای مالی کشور با توجه به مدرن شدن دنیا و رشد سریع تکنولوژیهای صنعت مالی برای عقب نماندن از پیشرفت، باید در مسیر رشد قرار بگیرند و با پیشرفت تکنولوژی همگام شود. در واقع دنیای جدید با چند موتور محرک روبرو است که با سرعت فوقالعادهای آن را جلو میبرند. البته حضور فینتکها در ایران چندان هم عقب نیست. در واقع چندسالی است که استارت حضور آنها در عرضه اقتصادی کشور زده شده و در برخی از حوزهها مانند حوزههای پرداخت، پیشرفت قابل توجهی نیز نسبت به کشورهای همسایه و منطقه داشتهاند. در بخشهای دیگر که بنابر نیاز مخاطبان، تخصصیتر میشوند نیز فینتکهای تخصصی در حال فعالیت هستند و در این زمینه هرچند مشوقهایی از سوی نهادهای متولی بازار داند، اما با مشکلاتی نیز دست به گریبانند.
خیز فینتکها برای افزایش کیفیت خلق ارزش
محمد قاسمی، کارشناس حوزه تکنولوژیهای مالی در گفتوگو با «تعادل» ، در خصوص وضعیت فعلیاستارتآپهای تکنولوژی مالی در گفتوگو با «تعادل» گفت: اکنون تکنولوژی بازارهای مالی یکی از ترندهای اصلی سرمایهگذاری در کشورهای پیشرفته است. دلیل آن هم این است که اثرگذارترین بخش تکنولوژی مربوط به مردم، در بخش مالی است. به بیان سادهتر، نتیجه فعالیت و خدمات هر شرکت خدماتی یا فردی یا شغلی که صورت میگیرد، خلق ارزشی از جنس سرمایه است و فینتکها نیز در این حوزه کار میکنند. وی در ادامه افزود: در دسترسترین نوع آنها، فینتکهایی است که در بخش پرداخت کار میکنند. اما در بخش بازار سرمایه این حوزه هنوز شناخته شده نیست. زیرا بطور کلی بازار سرمایه، بازاری تخصصی است و قرار است غیرمتخصصین نیز از طریق استفاده از فینتکها وارد بازار شوند. در واقع یکی از راهکارها برای کسانی است که وقت زیادی برای مطالعه بازار ندارند. به این ترتیب راهحل ورود آنها به بازار به صورت مستقیم در یک الی دو سال آینده ارایه شود.
گذر معاملات اجتماعی از فینتکها
این کارشناس حوزه تکنولوژیهای مالی در ادامه به تشریح راهحل فینتکها برای راهگشایی افراد به منظور ورود به بازار سرمایه گفت: پارادایمی که پس از آموزش و فرهنگسازی میتواند مردم را به بازار سرمایه بیاورد، مفهوم معاملات اجتماعی است. مفهوم معاملات اجتماعی بر این اساس بنا شده است که افراد بتوانند بدون دانش اما با حق انتخاب وارد وادی معاملات شوند. در این صورت اتصالی که بین بازار پول و سرمایه میتواند ایجاد شود، مشکلات فینتکها را حل خواهد کرد، همچنین با تدوین راهحلهایی برای رمزگذاری کردن آنها از طریق زیرساخت بلاک چین و ارزهای رمزنگاریها میتواند به جذب سرمایه خارجی و توسعه د انش در این حوزه کمک کرده و به رشد سریع فینتکها نیز منجر خواهد شد. قاسمی خاطرنشان کرد: البته برای بهبود این موضوع به API از سیستم بانکی و بورسی نیاز داریم. هرچند در این مورد دیتاهای معاملاتی بورس مهمتر است. زیرا پول مشتریان از حساب بانکی به حساب کارگزاری میآید. در واقع الزامی به حساب بانکی نیست. در بخش بورس نیز دیگر مشکلی وجود ندارد. زمانی برای دریافت API بورسی با مشکل مواجه بودیم اما اکنون این مشکل تا حد زیادی حل شده است. قاسمی در ادامه اظهار کرد: آنچه اکنون کارکرد فینتکها را تحت تاثیر منفی قرار میدهد، مباحث مربوط به مقرراتگذاری و همچین جذب سرمایه است. بطور مثال معاملات الگوریتمی قبلا باز بود اما کنون الزاماتی گذاشته شده است که دست و پای سیستمهای معاملات الگوریتمی را میبندد. موضوع دیگر این است که استارتآپهای این حوزه را ملزم کردهاند که تبدیل به نهاد مالی شوند. در حالی که این موضوع برای خیل عظیمی از استارتآپها از نظر مالی، تخصصی و ارتباطی غیر ممکن است. وی افزود: برای تبدیل شدن به نهاد مالی حداقل 2 الی 3 میلیارد تومان سرمایه لازم است. پس از آن باید شرایطی همچون متراژ دفتر محل کار و تعدد نیروهای استخدام شده و امثالهم را داشته باشند و در واقع از چابکی مورد نیاز برای فعالیت استارتآپها میکاهد. بنابراین اکنون نیاز داریم که در بخش قوانین و مقررات مربط به فعالیت فینتکها در بازار سرمایه، جاده هموار شود. البته صحبتهایی با مقام ناظر داشتیم و راهحلهایی ارایه شده، اما هنوز نهایی نشده است.
مختصات وضعیت فینتکها
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به توصیف وضعیت فعلی فینتکها و جایگاه آنها در بازار پرداخت و گفت: اکنون فینتکهای بازار سرمایه در اول راه هستند. اگر بخواهیم از یک تا 20 به آنها نمره بدهیم، فعلا نمره آنها 5 است. 20 آنجایی است که تمام افرادی که در بازار سرمایه وارد میشوند، تنها فینتکها را ببینند و بشناسند، مدیریت دارایی خود را به آنها بسپارند و برای تصمیمات سرمایهگذاری خود از آنها استفاده کنند. در واقع سهم بازار 100 درصدی، نقطه تعالی حضور فینتکها در بازار سرمایه است.
پاشنه آشیل جذب سرمایهگذار
مدیرعامل شرکت سوشیانت همچنین به وضعیت سرمایهپذیری فینتکها اشاره کرد و گفت: هماکنون بزرگترین مشکل ما در ایران، هزینه بالای جذب سرمایه است که عواملی همچون تورم و مشکلات بانکی برای ورود سرمایه خارجی، باعث میشود که متقاعد کردن افراد برای ورود به حوزهای که سرمایهگذاری مدتدار حداقل 2 الی 3 سال دارد و پس از ان ممکن است بازده کسب کنند، سخت کند. این موضوع هزینه پول را برای استارتاپها بالابرده است. بنابراین جذب نقدینگی توسط بلاکچین میتواند کمک کند که افراد با سرمایه کم نیز سرمایه گذ اری کنند و استارتآپها موفق شوند. بنابراین اکنون نیاز است که برای بهبود وضعیت سرمایهگذاری، مربیان حرفهای وارد کار شوند و همچنین ارتباط با نهادهای مقررات گذار بالادستی، تسهیل شود.
ضرورت احیای پیوستار آموزش، پژوهش
و نوآوری
بابک نجار اعرابی، عضو هیات علمی دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی در ادامه به بیان آنچه که اکنون دانشجویان نیاز دارند تا بتوانند فینتکهای موفقتری را روانه بازار کنند، پرداخت و به «تعادل» گفت: اولین و ضروریترین اقدامی که در این حوزه میتواند به بهبود وضعیت فینتکها کمک کند، ، ایجاد پیوستگی بین محیط آموزشی و بازار هدف است. وی در ادامه افزود: هماکنون فعالیتی که در دانشگاه انجام میشود، نه تنها برای فینتکها، بلکه برای صنایعی که در حوزه هایتک فعالیت دارند، تاثیر مثبت داشته و میتواند علاوه بر منابع انسانی تحصیلکرده خروجی از دانشگاه، به ارایه API دانشگاه به عنوان منبعی که مورد نیاز آنهاست، بپردازد. در واقع یک نوع پیوستار آموزش، پژوهش و نوآوری ایجاد کردیم که طبق آن صنایع باید به صورت ارگانیک وارد دانشگاهها شوند و از دورههای لیسانس و سپس کارشناسی ارشد و دکترا، مستقیما در خلق ایده دخالت کنند. دخالت آنها به این ترتیب است که مسائل خود را مطرح کنند و همچنین در ایدههای نوآوری دانشگاهها تاثیرگذار باشند. لازم به ذکر است تاثیرگذاری این اتفاق زمانی رخ میدهد که این ارتباط از سنین پایین که خلاقیت دانشجویان بیشتر است، آنها را درگیر کند. اعرابی در ادامه افزود: بطور متناسب در ادامه باید این موضوع در تمام سیستم آموزشی و پژوهشی ما جای بگیرد. همین سوالاتی که اکنون در فینتکها و رگ تکها وجود دارد، میتواند تبدیل به پروژههای کارشناسی ارشد تبدیل شود که این پروژهها تبدیل به حل معضلات موجو د در یک صنعت خاص شود. باید توجه داشت که این موضوع محقق نمیشود مگر آنکه آن صنعت در دانشگاه حضور داشته باشد و پروپوزالهای مروبط به این پروژهها با همکاری فعالان بخش صنعت نوشته شود. از سوی دیگر در کلاس درس نیز پیوستار آموزش، پژوهش و نوآوری دیده شود که از آنجا شروع شود و به جلو بیاید. بطور کلی، راه حال اساسی برای حل مشکلات خلأ دانشی در حوزه توسعه فینتکها همین است. این استاد دانشگاه در ادامه با نگاهی کلان در خصوص تاثیرات ارتباط پیوسته صنعت و دانشگاه گفت: این موضوع در ادامه باعث میشود که جامعه بیشتری از دانشجویانی که فارغالتحصیل میشوند، احساس کنند میتوانند در ایران بمانند و با رشد خلاقیت خود در صورتی که امکان بروز داشته باشند، ارضای حرفهای و مالی شوند.
نگاهی بر اقدامات انجام شده
مرکز نوآوری دانشگاه تهران اخیرا برای تحقق اهداف دستیابی به پیوستار آموزش، پژوهش و نوآوری مزین به نام دکتر کارولوکس راهاندازی شده است. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و همچنین چند شرکت فعال نیز برای ارتباط بیشتر صنعت و دانشگاه به این مرکز ورود پیدا کرده و پشتیبانی میکنند. اعرابی با اشاره به فرصتهایی که امکان بروز در این مرکز را دارند، گفت: بنابراین فعالان صنعت در ابتدا باید برای تدوین نوع درست ایدهها به دانشگاه بیایند تا در جریان مربیگری که صنعتیها انجام میدهند، ایدههای بچهها در دانشگاه شکل بگیرد و سپس مراحل آمادهسازی برای به نتیجه رسیدن ایده و تولید محصول انجام شود.
چرا برخی از فینتکها شکست میخورند؟
اعرابی در ادامه به دلایل شکست سرمایهگذاران فینتکی اشاره کرده و گفت: در همهجای دنیا، به سرمایهگذاری در حوزه استارتآپی، سرمایهگذاری پرریسک گفته میشود. در واقع زمانی که سرمایهگذار روی 10 استارتآپ سرمایهگذاری میکند، قرار نیست تمام آنها به نتیجه برسد. آماری که بطور معمول بیان میشود، حاکی از نرخ موفقیت 10 درصدی است. حال آنکه برای ورود افراد به حوزه سرمایهگذاری در این حوزه، فرهنگسازی ریسک انجام شود و همچنین صاحبان استارتآپها به لحاظ ذهنی آماده شده باشند که قرار نیست لزوما تمام ایدههای آنها به نتیجه برسد و در صورت شکست بتوانند سریعا به سمت یک ایده و استارتآپ دیگر منتقل شوند، تا حد زیادی مشکل ورود سرمایه به این بخش از اقتصاد کشور که روزانه در حال رشد است، حل میشود. وی افزود: موضوع دیگر این است که اگر قبل از سرمایهگذاری در این حوزه، ارتباط تنگاتنگ بین صنعت و دانشگاه ایجاد شود و استارتآپهای فینتک و رگ تک با توجه به نیاز واقعی صنعت و بازار، شکل بگیرند، میتوان این هزینه ریسک را از 10 درصد تا 30 درصد هم بالا برد. بنابراین سرمایهگذار و فعالان استارتآپها باید درک واقعی از انچه رخ میدهد، داشته باشند.
نقش هوش مصنوعی در آینده خدمات
تکنولوژی مالی
در ادامه بهنام بهزادفر، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «تعادل» به بیان نقش تکنولوژی مالی در زندگی امروز انسانها پرداخت و گفت: زندگی امروز بشر با پرداخت قبوض از طریق تلفن همراه گره خورده است. در مسیر انتقال وجه بین افراد، حتی رفتن تا دستگاه خودپرداز نیز دیگر جایگاهی ندارد و قریب به اتفاق حاجات بانکی مردم از طریق برنامههای تلفن همراه هوشمند امکانپذیر است. اما پیشرفت تکنولوژی صنعت مالی به این حوزه ختم نشده و مانند دریایی که هر روز چشمههای جدیدی وارد آن شود، در حال گسترش است. این موضوع در تمام زمینههای مالی از بانکداری گرفته تا بیمه، خدمات مالی در بازار سرمایه و مدیریت مالی شخصی افراد در حال توسعه است. حال هرچقدر که این تکنولوژی پیشرفت میکنند، نقش بشر در راهبری آنها کمتر شده و هوش مصنوعی با اجرای استراتژیهای تدوین شده، آن را اجرا و کنترل میکند.
مدیر آموزش و فرهنگسازی شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس در ادامه اظهار کرد: در فرآیند پیشرفت هوش مصنوعی در صنعت مالی، نگاهی به تاریخ ورود آن به عرصه صنعت خالی از لطف نیست. اصلاح هوش مصنوعی ابتدا توسط جان مک کارتی در سال 1956 مطرح شد. این موضوع شامل مراحلی است که از اتوماسیون رباتیک تا روند واقعی روباتیک تشکیل شده است. به گفته بهزادفر، امروز برای استفاده از هوش مصنوعی به فراخور نیاز شرکت، طیفی وسیع از ضعیف تا بسیار قوی وجود دارد که و در میان شرکتهای بزرگ جهانی نیز دیده میشود که به دنبال پیشرفتهای روزانه هوش مصنوعی برای بهبود وضعیت رقابتپذیری و بقای خود در این دریای توفانی هستند. وی افزود: حال اگر بخواهیم نقش هوش مصنوعی در پیشرفت صنعت مالی را بیان کنیم، مشاهده میکنیم که اکنون شرکتهای سرمایهگذاری برای تعیین الگوهای آینده در بازار متکی به دانشمندان کامپیوتر و بطور دقیق نیازمند به دانش آنها هستند. در واقع دامنه موفقیت هر سرمایهگذاری، به توانایی پیش بینی آینده بطور دقیق بستگی دارد. در این زمینه، ماشینها کمک شایان توجهی داشته و دارند. زیرا میتوانند در مدت کوتاهی، مقدار زیادی از اطلاعات را پردازش کنند. همچنین میتوان به ماشینهایی که بر اساس هوش مصنوعی برنامهریزی شده و قدرت یادگیری بر اساس الگویهای تعریفی شده را دارند، اطلاعاتی در بستر زمان از گذشته تا حال را داد تا پیش بینیهای نزدیک به واقع از آینده ارایه کنند. در حالی که ناهنجاریهایی مانند بحران مالی سال 2008 در دادهها وجود داشته باشد، دستگاهها را میتوان به مطالعه دادهها برای پیدا کردن عوامل این ناهنجاریها و برنامهریزی برای آنها در پیشبینی آینده وفق داد.
از اعتبار سنجی تا مشاوره سرمایهگذاری
بهزادفر خاطرنشان کرد: در حوزه مشاوره سرمایهگذاری نیز دستگاهی که بر اساس هوش مصنوعی کار میکند، میتواند با توجه به اشتیاق افراد برای ریسک، مسیر راه سرمایهگذاری را پشنهاد دهد. برای درک بهتر این موضوع، نحوه مدیریت ریسک توسط هوش مصنوعی مطرح میشود. عملکرد هوش مصنوعی در این بخش نیز بر اساس دادههای تاریخی صورت میگیرد. در واقع مد ارک حسابداری و رکوردهای کسب و کارها، شرکتها یا حتی افراد مورد پردازش قرار گرفته و سپس بر اساس دادههای خواسته شده، خروجی سیستم صادر میشود. به طور مثال اگر یک بانک بخواهد اعتبار سنجی مشتریان را برای اعطای اعتبار انجام دهد، عامل مدیریت ریسک سیستمی بانک میتواند اطلاعات رفتاری مشتریان را در یک بازه زمانی مشخص یا از زمانی که در بانک حساب باز کرده است، مورد بررسی قرار دهد. وی افزود: چنانچه امکان دسترسی به اطلاعات بیشتری نیز وجود داشته باشد نیز این سیستم میتواند تمام اعتبار بانکی مشتری را مورد بررسی قرار دهد. این موضوع برای سنجش ریسک شرکتها در بازار سرمایه نیز با استفاده از وضعیت صورتهای مالی آنها، سودی که ساختهاند و رشد یا عدم رشد سهم بازار شرکتهای تولیدی را در نظر میگیرد و سپس با توجه به استراتژیای داده شده برای سنجش ریسک، خروجی از سیستم صادر میشود. از سوی دیگر بخش معاملات بازار سهام مطرح است که خروج آنها از حالت دستی و تصمیمهای انسانی، ابتدا با توسعه معاملات فرکانس بالا آغاز شد و الگوریتمها به عنوان انتقالدهنده استراتژی معاملاتی افراد به سیستم معاملات، روی کار آمدند. اکنون نیز استارتآپهای فعال این حوزه در حال پشتیبانسازی از طریق هوش مصنوعی برای سیستمهای معاملات الگوریتمی خود هستند. به گفته این کارشناس بازار سرمایه، در آیندهای که چندان دور نیست، دخالت انسان در بازارهای مالی، تنها نقشه راه اولیه را تدوین خواهد کرد و دیگر خبری از معاملات دستی، انتقال وجوه حضوری و حتی مدیریت ریسک لحظهای و سلیقهای نخواهد بود.