سرنوشت اتاق بازرگانی در دست «مرددها»
فراز جبلی|
هفته آخر خرداد ماه، با برگزاری انتخابات هیأت رییسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، به صورت رسمی اتاق نهم آغاز به کار خواهد کرد. از چندی قبل لابیها برای عضویت در هیأت رییسه آغاز شده است. شرایط کلی به اینگونه است که اکثریت کرسیهای اتاق نهم را استانها تشکیل دادهاند و در این دوره رای اکثر استانها به گونهای بود که هیأت نمایندگانها با روسا هماهنگی بیشتری دارند و همین مساله باعث شده بود که پیش از عید تصورها بر این باشد که این دوره شهرستانها با قدرت بیشتری حضور خواهند یافت. اما مشکل این است که تعداد زیادی از استانها برای عضویت در هیأت رییسه یا حتی ریاست کاندیدا هستند و این مساله رای منسجم اتاق تهران را که پیش از این در اقلیت بود، ارزشمند کرده است.
مشکل اساسی این است که تصمیم هر فرد نشأت گرفته از رای بسیاری از افراد دیگر است و به همین دلیل همه به شکلی مردد به بازی هیأت رییسه مینگرند.
تعداد غیرعادی کاندیداها
حضور تعداد زیادی کاندیدا از سوی اتاقهای استانی در این دوره برای بسیاری عجیب است و هیچگاه مدعیان حضور در هیأت رییسه تا به این اندازه زیاد نبودهاند. مساله اساسی این است که تعداد زیاد کاندیداها از استانها، در شرایطی که تهران به شکل تیمی عمل میکند به نفع تهران خواهد بود. به عبارت روشنتر وقتی تعداد کاندید استانها افزایش یابد شانس به همان نسبت کم میشود چرا که رایها خواهد شکست. در چنین شرایطی برنده عملا اتاق تهران با رای اقلیت اما منسجم است. شاید همین مساله باعث شد که بسیاری این سوال را مطرح کنند که تعداد زیاد کاندیداهای استانها بر اساس علاقه شخصی آنها شکل گرفت یا صحبتهای در پشت پرده برای شکسته شدن آرای استانها در جریان است.
شافعی مردد است؟
کسانی که غلامحسین شافعی، رییس اتاق بازرگانی مشهد و ایران را از نزدیک میشناسند میگویند هیچگاه در هیچ انتخاباتی شافعی به اندازه این دوره مصمم برای ریاست نبوده است و تقریبا خود را از پیش برنده میداند. تعداد قابل توجهی از استانها ریاست شافعی بر اتاق ایران را قبول دارند. با وجود این هنوز برای بسیاری این سوال مطرح است که چرا شافعی تیم خود را نمیبندد. برخی میگویند شافعی منتظر نظر شورای روسا است. جلسه اخیر شورای روسای اتاقهای شهرستان نشان داد که اختلاف در استانها بسیار زیاد است و در نهایت یک تیم برای مذاکره با اتاق تهران انتخاب شدند. تا زمانی که موضع اتاق تهران و نتایج مذاکرات مشخص نباشد شافعی نمیتواند بفهمد که از کدام جریان باید حمایت کند. درون شورای روسا هم چند دستگی وجود دارد و این تصمیم سختی برای شافعی است که استفاده از کدام اتاقها شانس وی را بیشتر خواهد کرد.
خوانساری مردد در حضور
مسعود خوانساری دو بار ریاست را به فاصله اندک به شافعی باخته است. بسیاری تصور میکردند که وی حاضر به حضور سه بار در انتخابات نیست. به ویژه آنکه کاندید شدن همزمان برای ریاست و نایب رییسی مرسوم نیست و در صورت رای نیاوردن، کرسی نایب رییسی را از دست خواهد داد. با این وجود تفاوتهایی باعث شد که خوانساری نیز به این فکر بیافتد که بار دیگر کاندید ریاست شود. مهمترین تفاوت این انتخابات این است که در دو دوره قبل همیشه خوانساری و شافعی در میان دوره تقابل داشتهاند. در انتخابات میان دوره مساله تنها انتخاب یک فرد است در حالی که در انتخابات ابتدای دوره برای هفت سمت به صورت همزمان رایگیری میشود و طبیعتاً خوانساری میتواند بر روی 6 کرسی هیأت رییسه معامله کند. تعداد زیاد کاندیداهای هیأت رییسه از سوی استانها مزید بر علت شده که شانس خوانساری در این خصوص بهتر شود اما هنوز تعداد زیاد کرسیهای استانها باعث شده است که دست بالا را شورای روسا داشته باشد و با وجود صحبتهای مطرح شده توسط نزدیکان خوانساری وی از شانس قطعی برخوردار نباشد.
دو مساله اساسی اما درباره مذاکره با خوانساری و اتاق تهران وجود دارد. مساله اول این است که خوانساری میگوید به صورت تیمی عمل خواهد کرد و این تصمیم تیم بوده است که وی حتما کاندیدای ریاست شود. سوال این است که آیا تیم خوانساری حاضر به قبول انصراف وی از ریاست بر اساس مذاکرات است یا وی تحت هر شرایطی باید کاندیدا باشد.
مساله دوم نحوه هماهنگی میان خوانساری و استانها است. بسیاری این سوال را مطرح میکنند که آیا خوانساری مستقیما برای تعیین اعضای هیأت رییسه با استانهای نزدیک به خود وارد مذاکره میشود یا تیم استانهای معرفی شده توسط شافعی و شورای روسای استانها برای هیأت رییسه را میپذیرد و در آن دخالتی نمیکند؟ این دو مساله موضوعاتی است که مذاکرات را کاملا تحت تأثیر قرار خواهد داد.
مرددهای اتاقهای استان ها
تعداد قابل توجهی از روسای استانها در این دوره اعلام کاندید شدن کردهاند. از یک سوی شانس شهرستانها در این دوره بالا است و از سوی دیگر در صورتی که چند نفر همزمان کاندیدا شوند رایها شکسته خواهد شد و همه شکست میخورند. در چنین شرایطی بهترین روش استفاده از رایگیری داخلی و انصراف از حضور به نفع برنده رایگیری داخلی است، روشی که غالباً باعث پیروزی استانها در سالهای اخیر شده است.
اما مساله مهم این است که در آخرین انتخابات هیأت رییسه یکی از روسا به رای شورای روسا تمکین نکرد و در عین حال به خاطر حمایت تهران برنده شد. پیروزی حسین سلاح ورزی در انتخابات نایب رییسی هرچند باعث شد این کرسی در دست استانها باقی بماند اما مشکل بزرگتری ایجاد کرد. بدعت عدم تمکین به رای شورای روسا پیش از این همیشه با شکست همراه بود ولی در دوره هشتم این مساله موفق شد و بعضی اعضای هیأت رییسه نیز از این بدعت حمایت کردند. طبیعتا این مساله باعث شده است که استانها با تردید بسیاری به مساله توافق شورای روسا بنگرند. هرچند گفته میشود استانها در این دوره به فکر برخورد انضباطی با کسانی هستند که توافق میان اتاقهای استانی را به خاطر منافع شخصی بر هم زنند.
از سوی دیگر خبرها حاکی از مدعیان جدیدی برای ریاست است که مطمئنا نمیخواهند تصمیم آنها باعث شکست استانها شود ولی در عین حال حاضر به صرف نظر کردن از شانس ریاست نیستند. با این وجود بحثهای بحثهای مهمی درباره اعضای هیأت رییسه مطرح است. بعضی میگویند استانها به صورت داوطلبانه عضویت هیأت رییسه را یک دورهای کنند. این مساله به شکل دو دورهای در قانون دیده شده است اما میتوان چنین توافقی انجام داد. همچنین با توجه به مشغله زیاد روسای استانها بحث استعفا از هیأت رییسه استان در صورت انتخاب در هیأت رییسه اتاق ایران مطرح است.
مرددها در تشکل ها
بخش مهمی از آرا را تشکلها تشکیل میدهند. اتاق تهران روی رای تشکلها بسیار حساب کرده است. اما مساله این است که مشخص نیست چه تشکلهایی کرسی میگیرند و چه تشکلهایی نمیگیرند. آیین نامه تشکلها هنوز در شورای عالی نظارت مطرح نشده است پس مشخص نیست چه معیاری برای دادن کرسی باید در نظر گرفته شود. زمانی هم که تشکلها وضعیت خود را ندانند نمیتوانند به تصمیم واحدی در این خصوص برسند.
بعضی تشکلها بحث بند ادب را مطرح میکنند. بند ادب قرائتی از قانون اتاق است که میگویند تشکلها حق رای دادن به هیأت رییسه را دارند اما نمیتوانند برای این سمت کاندیدا شوند. این در حالی است که افراد شایستهای برای عضویت در هیأت رییسه در تشکلها وجود دارد. با این شرایط طبیعتا وضعیت تشکلها نامشخص است.
نمایندگان دولتی و نگاه مردد به کرسی هیأت رییسه
در دورههای قبل رسم بر این بود که یک کرسی از هفت کرسی هیأت رییسه اتاق ایران به دولتیها اختصاص پیدا کند. در آخرین بار مسعود کرباسیان این کرسی را اخذ کرد اما در دوره هشتم از این کرسی خبری نبود. بعضی از نمایندگان دولت علاقه دارند این کرسی احیا شود اما دولت نیز در این خصوص چندان منسجم نیست. به گونهای که حتی نمایندگان دولت به صورت کامل به اتاق تهران و ایران معرفی نشدهاند. در حقیقت همه منتظر نشستهاند که وضعیت اتاق به چه شکلی خواهد شد.
مردد اقتصاد ایران است
اتاق را باید یک نمونه کوچک اما بسیار پرمعنی از اقتصاد ایران دانست. گذشته از این بحث که چندین ماه است اتاق به دلیل انتخابات از مباحث مهم اقتصاد ایران دور شده است و به رسالت خود عمل نمیکند از یک منظر دیگر هم میتوان به این مساله نگریست. اقتصاد ایران هم در تردید باقی مانده است چرا که تصمیم هر فرد تحت تأثیر عوامل بیرونی بسیاری است و همه مردد اقتصاد را مینگرند در حالی که فرصتها در حال از دست رفتن است. نمیتوان انتظار داشت که با وقت کشی به خاطر تردید چیزی درست شود و تنها فرصتها در حال نابودی است. در اتاق همه منتظر میمانند و فکر میکنند گذر زمان به نفع آنهاست در حالی که عملا شرایط تا دو هفته آخر تغییری نمیکند. شاید لازم باشد یک گروه برای خروج از تردیدها تصمیم خود را قطعی و استراتژی خود را روشن کند تا با تبعیت بقیه شرایط مه آلود پایان یاد.
مردد واقعی اقتصاد ایران است که با این کنشگران نمیتواند به اهداف اقتصاد مقاومتی و رونق تولید دست پیدا کند. مسالهای که در این میان کمتر دیده شده است بحث منافع ملی و اقتصاد کشور است که آیا میتواند در این شرایط موفق باشد؟