عیار دماسنج اقتصاد
مجید اعزازی|
دبیر گروه راهو شهرسازی|
1- «هرچیزی که میدرخشد، طلا نیست» اگر چه این جمله ویلیام شکسپیر، قطعهای کوچک از پازل نمایشنامه کمدی «تاجر ونیزی» است، اما میتواند واجد معنایی سترگ در ساحات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... باشد. این جمله به مخاطب خود هشدار میدهد که مراقب معیارها، ملاکها و شاخصهای سنجش فردی و اجتماعی مورد استفاده خود در ساحتهای گوناگون زندگی باشد تا در دام بدیلهای جعلی و دروغین گرفتار نیاید. شاید تصور شود، ضربالمثل پارسی «هر گردی گردو نیست» نیز مترادف این جمله طلایی شکسپیر است، اما اینگونه نیست و تفاوتی ظریف این دو عبارت را در عالم واقعیت و نه عالم ادبیات، از هم جدا میکند. شکسپیر به این نکته ظریف در بخشی از نمایشنامه «تیمونِ آتنی» (ترجمه احمد شاملو) اشاره میکند: «اندک مایهای از این طلا، سیاه را سپید میکند، زشت را زیبا، ناحق را حق میکند. فرومایه را شریف، سالخورده را نوجوان، و بزدل را دلاور، ای خدایان این چیست؟» در واقع تفاوت بین گردو و طلا است. گردو میتواند نماد هر شخص یا کالایی باشد اما طلا «ملاک، معیار و شاخص» است. عنصری ارزشمند است که ارزش و قیمت سایر عناصر و کالاها را با آن قیاس میکنند و البته این عنصر ارزشمند خود نیازمند شناسایی است و باید مراقب بود که در شناسایی آن خطا نکرد که اگر چنین شد، در شناسایی ارزش و قیمت سایر عناصر و کالاها قطعا به خطا رفته و خواهیم رفت.
2- طی هفتههای اخیر شاهد موج تازه افزایش قیمت کالاهای مختلف در بازارها بودهایم، اما برای اینکه نگاه دقیقتری به این مساله داشته باشیم، میتوانیم به شفافترین بازار، یعنی بازار سرمایه نگاهی بیندازیم. بازاری که گفته میشود، «دماسنج اقتصاد» است و در واقع در حکم شاخصی برای شناسایی تحولات اقتصاد کشور ارزیابی میشود. اما آیا به واقع چنین است و بازار سهام، توان بازنمایی تحولات اقتصاد ایران را دارد؟ شاخص کل بورس در تاریخ اول اسفند 1397 قله 159 هزار و 489 واحد را فتح کرد. این شاخص با صعود حدود 64 هزار واحد از تاریخ یادشده، دیروز روی قله 224 هزار و 57 واحد آرام گرفت. شاید گفته شود که شاخص کل، تحولات درونی بازار سهام را به دقت گزارش نمیکند که در واقع چنین نیز هست. از همین رو، نگاهی به بازده بورس با استفاده از شاخص کل هم وزن، خالی از لطف نیست. شاخص کل هم وزن از 5 اسفند 1397 با بیش از 15 هزار واحد افزایش، دیروز روی قله 46 هزار و 101 واحد ایستاد. بطور خلاصه، روند صعودی هر دو شاخص کل و شاخص هم وزن بورس تهران طی دوره مورد نظر، حاکی از افزایش قیمتهای سهام در این بازار هستند، اما نکته این است که این افزایش قیمتها نه به دلیل تحولات بخش واقعی اقتصاد (افزایش عرضه و تقاضای کالاها، خدمات و محصولات کشاورزی) که به دلیل تحولات و نوسانهای بازار پول صورت گرفته است. به عبارت دیگر، افزایش قیمتهای کالاها بطور عام و قیمت سهام بطور خاص، ما به ازای بیرونی در بخش واقعی اقتصاد (صنعت، کشاورزی و خدمات) نداشته است و از همین رو، میتوان گفت که «دماسنج اقتصاد» خراب است! و تحولات اقتصادی را به درستی و دقت- دستکم در شرایط کنونی که از آن به عنوان رکود تورمی یاد میشود- نمایندگی نمیکند، و در حالی که بخشهای واقعی اقتصاد در رکود است، صرفا تورم آن بخشها را به نمایش گذاشته است. حال این سوال طرح میشود که شاخص اصیل و راستین اقتصاد چیست و کدام است؟ پاسخ، نرخ رشد بخشهای مختلف و واقعی اقتصاد است. بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده، در 9ماه نخست سال جاری رشته فعالیتهای گروه کشاورزی منفى2.1، گروه صنعت منفى7.9 و گروه خدمات 0.6 درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل، رشد داشتهاند. از این رو، واضح است که مقایسه شاخص کل بورس با نرخ رشد بخشهای اقتصاد کاملا دو روند متفاوت را به نمایش میگذارند.
3- پدیدهای که در علم اقتصاد از آن به عنوان «پول داغ» یاد میشود، بار دیگر در اقتصاد ایران پرقدرتتر از همیشه ظاهر شده است. ولع خرید هر کالایی با هدف فرار از تنبیه و مجازات کاهش ارزش پول در آینده، غلیان کرده است. این مساله که ناشی از تورم است، به گفته اقتصاددانان، یک بحث کاملا مرتبط به افزایش سرسامآور نقدینگی و سیاستهای پولی دولت است که عوامل موجده و خاص خود را دارد. از این رو، وظیفه کارشناسان و مسوولان دولتی است که با اتخاذ سیاستهای سازگار پولی و مالی، آثار شرایط تورم را کاهش دهند و بار دیگر ثبات را از مسیر اصلاحات ساختاری و سیاستی به اقتصاد بازگردانند تا بخشهای واقعی اقتصاد مجالی برای خروج از رکود و ورود به رشد مثبت بیابند.