تجدید ارزیابی داراییها، افزایش سرمایه یا فرار از ورشکستگی
گروه بورس|
یکی از عوامل تاثیرگذار در رشد پیاپی بازار سهام در سال جدید افزایش سرمایه شرکتهای بورسی بود؛ افزایشی که نه از طرق حقیقی، بلکه از روش ارزیابی مجدد یا بهروزکردن قیمت داراییهای این شرکتها رخ داده است. از آنجایی که قیمت ارز از سال گذشته تاکنون جهشی چندبرابری را تجربه کرده است، ارزیابی داراییهای شرکتها مطابق با نرخهای جدید ارز توانست بدون هیچ عملکردی ارزش سرمایه آنها را چند برابر کند. یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است: افزایش سرمایه روی شرکتهایی که دارایی آنها بر اثر افزایش نرخ دلار از ارزش بیشتری برخوردار شده میتواند اثرگذار باشد اما در کنار آن ممکن است مشکلاتی را هم با خود برای شرکت به همراه داشته باشد.
به گزارش «تعادل» شرکتها طی چرخه حیات خود در مقاطعی از زمان به دلایل مختلف نیاز به منابع مالی بیشتری نسبت به آنچه در اختیار دارند، پیدا میکنند.یکی از روشهایی که میتوانند به این منابع مالی جدید دست پیدا بکنند افزایش سرمایه است.در بورس حتی خبر افزایش سرمایه یک شرکت نیز میتواند قیمت سهام آن را دستخوش تغییرات قابل توجهی بکند.
معمولا روند افزایش سرمایه در شرکتها به این شکل است که در مرحله اول هیاتمدیره شرکت پیشنهاد خود را به همراه دلایل کافی در خصوص افزایش سرمایه به سهامداران شرکت ارایه میکند. این پیشنهاد در مجمع عمومی فوقالعاده شرکت مورد رایگیری سهامداران شرکت قرار میگیرد. سپس در صورت تصویب این پیشنهاد در مجمع و پس از ارایه مجوز از سوی بورس، افزایش سرمایه شرکت صورت میگیرد. قیمت سهام شرکت پس از افزایش سرمایه، دستخوش تغییر میشود. اینکه افزایش سرمایه شرکت از چه روشی انجام شود، اثر متفاوتی در این تغییرات قیمت دارد.
اگر بخواهیم یک دستهبندی از انواع روشهای افزایش سرمایه داشته باشیم، میتوان ۴ دسته کلی در نظر گرفت که شامل افزایش سرمایه از محل سود انباشته (سهام جایزه)، از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران، از محل تجدید ارزیابی داراییها، به روش صرف سهام میشود. در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها، شرکت داراییهای ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات، سرمایهگذاریها و… را مورد تجدید ارزیابی قرار میدهند.با این کار ارزش داراییهای شرکت در ترازنامه به روز میشود.در نتیجه از آنجایی که معادله حسابداری در ترازنامه باید برقرار باقی بماند و بدهیهای شرکت نیز تغییری نکرده، سرمایه شرکت باید افزایش پیدا بکند تا این معادله برقرار بماند. در این روش نیز پولی به شرکت وارد نمیشود و فقط یک عملیات حسابداری در صورتهای مالی شرکت رخ میدهد.در این روش نیز به همان مقدار که تعداد سهام افزایش پیدا میکند قیمت آن کاهش پیدا میکند، در نتیجه تغییری در دارایی رخ نمیدهد. بطور مثال اگر یک قطعه زمین را در سال ۱۳۷۰ به قیمت ۱۰۰ میلیون ریال خریداری کرده است و تا زمان حاضر کماکان مالکیت زمین از آن شرکت است، زمین در سال ۱۳۹۷ به قیمت همان ۱۰۰ میلیون ریال در دفاتر ثبت هست. درحالی که ارزش روز آن ۱۰۰ میلیارد است. حال اگر شرکت مزبور به دنبال اجرای افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها از طریق بهروز کردن قیمت زمین باشد بایستی یس از ارزیابیهای کارشناسی و اخذ تمامی مجوزها در ترازنامه قیمت زمین را به ۱۰۰ میلیارد ریال افزایش داده و مابهالتفاوت ۱۰۰ میلیارد ریال و ۱۰۰ میلیون ریال را بهحساب سرمایه منظور میکند.
بر اساس آنچه از اولین تجربه اجرایی افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها تا به امروز مشاهدهشده هر سهمی که اقدام به این کار میکند با اقبال سهامداران روبرو میشود و از زمانی که گزارش طرح توجیهی افزایش سرمایه در سامانه کدال منتشر میشود، تا قبل از برگزاری مجمع با اقبال خوبی همراه میشود و رشدهای بعضاً چند صددرصدی را نصیب سرمایهگذاران کرده است که با توجه به نکات فوق به نظر میرسد یک مساله روانی بوده و شاید تنها دلیل بنیادی که بتوان برای آن ذکر کرد این است که با بزرگتر شدن داراییهای شرکت و از طرفی ارزش دفتری آن انتظار سرمایهگذاران بر این است که قیمت سهم رشد کند. درحالی که طی افزایش سرمایه قیمت سهم اختلاف فاحشی باارزش دفتری هر سهم پیدا میکند و همین عامل موجب میشود تا قبل از برگزاری مجمع قیمت سهم طی معاملات رشد چشمگیری کند. حال اگر شرکت مزبور بتواند طی معاملاتی زیان انباشته را صفر یا به سود انباشته تبدیل کند قیمت سهم رشد دوچندانی را تجربه خواهد کرد.
کارشناسان درباره اینکه کدام یک از روشهای افزایش سرمایه مناسبتر است، معتقدند هرچند ساختار شرکتها با یکدیگر تفاوت دارد و نمیتوان یک نسخه کلی برای همه شرکتها در نظر گرفت، اما به صورت کلی آن نوع از افزایش سرمایه که باعث شود منابع جدید به شرکت وارد شود میتواند وضعیت بهتری را برای شرکت ایجاد کند.پس افزایش سرمایه از آورده نقدی و از طریق صرف سهام میتواند به صورت کلی بهتر قلمداد شود. همچنین روش تجدید ارزیابی داراییها از آنجایی که عملا پولی وارد شرکت نمیشود، صرفا یک عملیات حسابداری برای بهبود صورتهای مالی شرکت محسوب میشود.روش سود انباشته نیز مزیت اصلی که دارد این است که باعث میشود حداقل سود انباشته شرکت از آن خارج نشود و در شرکت باقی بماند و مورد استفاده قرار گیرد.
افزایش سرمایه از محل داراییهای استهلاکپذیر و استهلاک ناپذیر
وقتی یک دارایی استهلاکپذیر مانند تجهیزات تولیدی یک کارخانه تجدید ارزیابی میشود بر طبق قانون مالیاتهای مستقیم بایستی طبق فرمول محاسبه استهلاک دارایی طی دوره تعریفشده مستهلک میشود. با این تفاوت که در حالت جدید مبلغ ریالی هزینه استهلاک بسیار سنگینتر هست. درنتیجه اثر منفی سنگینی بر سودآوری شرکت داشته و موجب افت سنگین سود خالص هر سهم میگردد (اگر چنانچه عملیات شرکت زیانده باشد مبلغ ریالی زیان هر سهم را افزایش میدهد و درنتیجه در سالهای آینده موجب افت شدید سود هر سهم و درنتیجه نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E) میشود. همچنین در این حالت نسبتهای مهمی چون بازده حقوق صاحبان سهام، بازده داراییها و بازده داراییهای ثابت (که معیارهای مهم جهت ارزیابی عملکرد شرکت هستند) و همچنین حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص افت شدیدی را تجربه خواهند کرد.
در حالت دوم یعنی تجدید ارزشگذاری داراییهای استهلاک ناپذیر صرفاً ارزش روز دارایی که عموماً چند ده برابر ارزش دفتری آن هست بزرگتر شده و چون هزینهای را به شرکت وارد نمیآورد نسبت به حالت قبل نسبتهای مالی مهم مذکور را کمتر تحت تأثیر قرار میدهد.
عموماً شرکتهایی که در عملیات اصلی خود با مشکل مواجه هستند و زیان انباشته سنگینی دارند از این روش بهره میبرند و درنتیجه عموم این شرکتها مشکلات عدیدهای در فرایند عملیاتی خود دارند و حتی اگر طی انجام معاملاتی بتوانند ضمن خروج از شمولیت ماده ۱۴۱ زیان انباشته خود را صفر یا به سود انباشته برسانند اما چون عملیات اصلی آنها زیانده است طی چندین سال مالی مجدداً زیانده خواهند شد و در صورتهای مالی آنها شاهد زیان انباشته سنگین خواهیم بود. همچنین نسبتهای مالی مهم دیگری همچون گردش داراییهای ثابت و ضریب حقوق صاحبان سهام (از تقسیم کل داراییها به حقوق صاحبان سهام به دست میآید) نیز افت میکند که ازلحاظ عملکرد مدیریتی در نگاه اول یک اشکال محسوب میشود. اما یکی از نکات مثبت در این فرایند هم چون سایر روشهای افزایش سرمایه بهبود نسبت بدهی و درنتیجه افزایش ظرفیت وامگیری توسط شرکت جهت تأمین مالی فعالیتها هست که البته درصورتیکه بهدرستی مدیریت نشود میتواند موجب افزایش هزینههای مالی شرکت شود درحالی که هیچ عایدی مثبتی برای شرکت نداشته است. تمامی توضیحات زمینه افت قیمت سهام پس از فروکش کردن هیجانات ناشی از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی را در بازار رقم میزند و همین عامل موضوعی است که میتواند به عنوان یک نکته مهم موردتوجه قرار گیرد.
تاثیر تجدید ارزیابی بر روند معاملات
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: افزایش سرمایه روی شرکتهایی که دارایی آنها بر اثر افزایش نرخ دلار از ارزش بیشتری برخوردار شده میتواند اثرگذار باشد اما در کنار آن ممکن است مشکلاتی را هم با خود برای شرکت به همراه داشته باشد.
میثم کریمی به تاثیر افزایش سرمایه شرکتها از محل تجدید ارزیابی داراییها بر روند معاملات بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: اگر یک شرکت از استراتژی خاصی برای سودآوری برخوردار نباشد، یا برنامهریزی خاصی را برای اصلاح ساختار شرکت از طریق آن دارایی که قرار است وارد شرکت شود نداشته باشد، این تجدید ارزیابی همانند ریختن بنزین بر روی کنده خیس درخت است که ممکن است در ابتداگر بگیرد اما در انتها دود آن به چشم همه حاضران مربوط به شرکت خواهد رفت.
کریمی با بیان اینکه افزایش سرمایه به عنوان یک ابزار در کشورهایی به کار گرفته میشود که دارایی یا پول رایج آن کشور در حال نزول است، گفت: در این زمان افزایش سرمایه به عنوان ابزاری تلقی میشود تا شرکتها بتوانند از محل تجدید ارزیابی افزایش داراییها نقدینگی داشته باشند. این کارشناس بازار سرمایه با اعتقاد بر اینکه افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی مخالفان و موافقانی را با خود به همراه دارد، اظهار داشت: مخالفان این اقدام معتقدند، شرکتهایی که مشمول قانون 141 قانون تجارت هستند از این راه استفاده میکنند تا از شرایطی که در آن قرار دارند خارج شوند اما نباید این نکته را فراموش کرد که تنها این اقدام نمیتواند به بهبود عملکرد شرکتها کمک کند.
وی خاطرنشان کرد: افزایش سرمایه و بهروز کردن داراییها یک روزی شامل مالیات میشوند و یک سری هزینههای مالی را برای شرکتها ایجاد میکنند که این موضوع میتواند شرکتها را با بحران همراه کند.
به گفته کریمی، اگر شرکت برنامهای را برای بهبود و بازسازی ساختارها داشته باشد افزایش ارزش سرمایه کار مثبتی تلقی میشود در غیر این صورت در آینده برای شرکت موردنظر محدودیتهایی را ایجاد میکند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به صنایعی که میتوانند از افزایش ارزش سرمایه نفع ببرند، گفت: افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی میتواند زیانهای مربوط به شرکتهایی را که از دارایی مشهود برخوردارند جبران کند و همچنین این صنایع میتوانند جزو صنایعی باشند که افزایش سرمایه به نفع آنها است.