حضور چپها در ساختار سیاسی امریکا
طی یک دهه اخیر سیاستمدارانی با ایدههای چپ که البته بیشتر رنگ و بوی سوسیالیستی دارد، در بخشهای مختلف مثل شورای شهر، کنگره و حتی رقابتهای ریاستجمهوری ظهور کردهاند.
مریم فتاحیمنش پژوهشگر و محقق علوم سیاسی، با بیان این مطلب در مقالهای در باشگاه اندیشه افزود: جامعه امریکا از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون هیچگاه به لحاظ طبقاتی به این میزان دچار شکاف نبوده و خشم توده مردم علیه سرمایه داران، سیاستمداران در خدمتِ این سرمایه داران و سیستم اقتصادی و سیاسی جامعه به این میزان عمیق نبوده است. شکاف نژادی نیز نهتنها با سرکار آمدن اوباما- که خود یک سیاهپوست بود و وعده کاهش این شکاف را میداد- کاهش نیافت، بلکه تشدید و در مواردی طبقاتی شد. این وضعیت بر بستر کاهش قدرت امپریالیسم امریکا طی دو دهه اخیر در عرصههای سیاسی، نظامی و اقتصادی پیش آمده است.
بخش زیادی از سرمایهداران به سرکار آمدن ترامپ کمک کردند تا شاید قدرت از دست رفته امپریالیسم امریکا را برگردانده و خطر به چپ رفتن بیشتر امریکا را سد کنند اما به نظر میرسد که این روند از سالها پیش به وجود آمده و ادامه خواهد یافت. در این مطلب قصد داریم به حضور چپها و افرادی با ایدههای
چپ گرایانه در ساختارهای رسمی سیاسی ایالاتمتحده بپردازیم.
چپگرایان حاضر در سیستم سیاسی امریکا
اگرچه چپ به معنای مارکسیستی و کمونیستی آن جایگاه خاصی در سیستم سیاسی امریکا ندارد، اما طی یک دهه اخیر سیاستمدارانی با ایدههای چپ که البته بیشتر رنگ و بوی سوسیالیستی دارد، در بخشهای مختلف مثل شورای شهر، کنگره و حتی رقابتهای ریاستجمهوری ظهور کردهاند. در این بخش به معرفی چند چهره شاخص در بین این افراد با تاکید بر سندرز که شهرت بیشتری پیدا کرده است، خواهیم پرداخت.
کشاما سوانت
یکی از اتفاقاتی که به عنوان حرکت به چپ در سیاستمداران امریکا شناخته میشود، انتخاب کشاما سوانت، عضو حزب سوسیالیست آلترناتیو، به عنوان عضوی از شورای شهر سیاتل، در واشنگتن است که نماینده مجلس قانون گذاری در این شهر است. این شورا تحت تاثیر سوانت در اولین اقدام کارگر پسند خود حداقل دستمزد 15 دلار در ساعت را برای کارگران بخش عمومیدر شهر به تصویب رساند. این امر در چندین ایالت دیگر نیز تکرار شد.
آلکساندریا اوکاسیو کورتز
آلکساندریا اوکاسیو کورتز، یک دموکرات سوسیالیست در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات امریکا در نیویورک بر رقیب خود جو کراولی که از او به عنوان رهبر آتی این حزب در کنگره نام برده میشد پیروز شده است. این شکست به گفته تحلیلگران باعث بروز تغییراتی در حزب دموکرات امریکا خواهد شد. خانم اوکاسیو کورتز گفته است زمان تغییرات نسلی، نژادی و ایدئولوژیکی در حزب دموکرات فرا رسیده است. وی از پوشش سلامت همگانی، شهریه رایگان دانشگاهها و اصلاحات در سیستم عدالت کیفری حمایت میکند.
برنی سندرز: مشهورترین سیاستمدار چپگرای کنونی امریکا
برنی سندرز سناتور ایالت ورمونت در سنای ایالات متحده امریکا است که برای نخستینبار در ۳ ژانویه ۲۰۰۷ به عضویت این مجلس درآمد. او یکی از نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ امریکا بود که در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۶ به نفع هیلاری کلینتون از رقابتها کنار کشید. سندرز به خاطر ایدههای متفاوت و انتقاداتش از نظام سرمایه داری و سرمایه داران در امریکا طی رقابتهای اولیه برای ریاستجمهوری سال 2016 امریکا به شهرت رسید. در ادامه به بررسی ایدههای چپگرایانه و فعالیتهای سیاسی وی پرداخته خواهد شد. سندرز در دانشگاه شیکاگو به اتحادیه سوسیالیستی خلق جوان، شاخه جوانان حزب سوسیالیست امریکا پیوست و به عنوان یک سازماندهنده دانشجویان برای کنگره برابری نژادی و جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان امریکا فعال بود.
وی فعالیت حرفهای سیاسی خود را در ۱۹۷۱ به عنوان عضوی از حزب اتحادیه آزادی که منشأ آن جنبش ضد جنگ و حزب خلق بود شروع کرد.
سندرز در سال ۱۹۸۰ به شهرداری برلینگتون در ایالت ورمونت که پرجمعیتترین شهر این ایالت بود، برگزیده شد. سندرز در دوران شهرداری خود را سوسیالیست خواند و در مطبوعات نیز چنین توصیف میشد. در دور اول شهرداری او، هوادارانش ائتلاف ترقی خواه را شکل دادند که بعداً حزب ترقیخواه ورمونت جایگزین آن شد.
در ۱۹۹۰ او به نمایندگی حوزه انتخابیه کلی ورمونت در مجلس نمایندگان ایالات متحده امریکا برگزیده شد. واشینگتن پست پیروزی او را به عنوان نخستین راهیابی یک سوسیالیست به مجلس نمایندگان توصیف کرد. وی از سال 2007 تا سال 2019 به عنوان یکی از دو سناتور ایالت ورمونت فعالیت کرد.
سندرز در سال 2015 کمپین خود را برای انتخابات ریاستجمهوری 2016 آغاز کرد و اصلیترین رقیب وی در حزب هیلاری کلینتون بود که در نهایت به نفع او از این رقایتها کنار رفت. دیدگاههای مطرح شده توسط وی که نظام سرمایه داری را زیر سوال میبرد و رنگ و بوی چپ داشت، باعث شهرت بیش از پیش او شد.
دیدگاههای انتقادی سندرز
سندرز از همان اوایل جوانی دیدگاههای انتقادی و چپ گرایانهای در زمینه توزیع نابرابر ثروت و فاصله طبقاتی داشت و این دیدگاهها را در قالب کتاب یا سخنرانیهای خود مطرح مینمود. مهمترین این دیدگاهها که به واسطه حضور او در رقابتهای انتخاباتی بیشتر شنیده شد شامل موارد زیر است.
انتقاد سندرز به سرمایهداران جهانی: سندرز معتقد است که جهان را ثروتمندان و سرمایه داران اداره میکنند. او بر این باور است که شش فرد ثروتمند دنیا به اندازه نیمه فقیر کل جمعیت جهان، یعنی ۳.۷ میلیارد نفر دارایی دارند. او میگوید به اقتصاد جهانی نیاز داریم که برای همه کارآمد باشد؛ نه فقط برای شرکتهای چندملیتی و افراد بسیار ثروتمند.
انتقاد به توزیع نابرابر ثروت در امریکا: سندرز در کتاب «انقلاب ما؛ آیندهای که باید باور داشته باشیم» به بررسی بحران طبقه متوسط در این کشور پرداخته است. وی معتقد است فاصله طبقاتی هر روز در امریکا بیشتر شده و به این ترتیب طبقه متوسط ضعیفتر خواهد شد. بر اساس گزارش مرکز تحقیقاتی پیو نیز که در دسامبر سال ۲۰۱۵ میلادی منتشرشده و مبتنی بر تحلیل دادههای دولتی است، در مدت چهار دهه گذشته طبقه متوسط امریکا پیوسته در حال کوچک شدن بوده است.
انتقاد از والاستریت و شرکتها و صنایع بزرگ: سندرز اعتقاد دارد پیشرفت واقعی اجتماعی در این کشور به وجود نخواهد آمد مگر اینکه ما شجاعت تسخیر والاستریت، شرکتهای بیمه، شرکتهای دارویی، مجتمعهای نظامی، صنعت سوخت فسیلی، صنعت زندان و سایر نیروهایی را که حرص و طمع دارند داشته باشیم. او با انتقاد از رقیب هم حزبیاش هیلاری کلینتون به واسطه نزدیکی به سرمایه داران وال استریت گفت که کلینتون روح خود را به
وال استریت فروخت.
جمع بندی
همانطور که ذکر شد طی دو و بهویژه یک دهه اخیر انتقاداتی به نظام سرمایه داری امریکا که خود را مهد لیبرالیسم و سرمایه داری میداند مطرح شده است، این انتقادات از یک سو مردمی و در قالب جنبش تسخیر والاستریت مطرح شده بود و از طرفی از جانب سیاستمدارانی گفته شده که موفق شدهاند به ساختار رسمی سیاسی در امریکا راه پیدا کنند. آنها از طریق تریبونی که در اختیار دارند، انتقادات خود را از این نظام اعلام کردهاند.
این انتقادات اگرچه در حال حاضر بسیار پراکنده است اما میتواند در ادامه تاثیرات خود را بر تعدیل یا اصلاح این نظام بگذارد. برنی سندرز اعلام کرده است که در سال 2020 در انتخابات ریاستجمهوری شرکت خواهد کرد پیروزی او میتواند منجر به روی کار آمدن اولین رییسجمهور تاریخ امریکا با دیدگاهی انتقادی و چپ باشد. البته نباید فراموش کرد که این تنها آغاز راه است.