استارتآپ مبنای یک اقتصاد فعال نیست
در ادبیات توسعه، کسب وکارهای کوچک و متوسط، به خاطر نقشی که در رشد اقتصادی و بهتبع آن ایجاد اشتغال ایفا میکنند عنصر مهمی در پیشرفتهای اقتصادی- اجتماعی یه حساب میآیند. این کسب وکارها خصوصاً در ایجاد فرصتهای شغلی با سرمایهگذاریهای پایین کارکرد دارند و در نتیجه تاثیر مستقیمی در بهبود کیفیت زندگی خانوار دارند. این مشاغل همچنین بستر ایجاد نوآوری، خلاقیت در تولیدات و همچنین زمینهساز افزایش صادرات است.
در همین راستا امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راهاندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب میشود.امروزه به منظور حمایت و مرتفعسازی مشکلاتی که اینگونه کسب وکارها با آنها روبه رو هستند، در کشورهای مختلف قوانین و تسهیلات گوناگونی برای حمایت از آنها به وجود آمده است و ایجاد فضای مناسب برای کمک به رشد و توسعه آنها یکی از مسوولیتهای اصلی دولتهاست.
کسبوکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران
در اقتصاد ایران نیز توجه به رونق کسبوکارهای کوچک و متوسط با توجه به نقشی که در اقتصاد ایران ایفا میکنند، ضرورت دارد. پس از قرارداد برجام در سالی که اقتصاد ایران رشد 12.5 درصدی را تجربه میکرد بسیاری از گزارشهای میدانی و البته نظر کارشناسان اقتصادی گویای آن بود که این رشد قابل لمس در زندگی شهروندان نیست، چرا که رشد در بنگاههای بزرگ محقق شده و بنگاههای کوچک که مستقیما زندگی مردم از آنها متاثر است هنوز آثار رشد اقتصادی هویدا نشده است.
در همین راستا بود که دولت برنامههایی را برای ارایه تسهیلات به بنگاههای کوچک و متوسط در نظر گرفت، برنامههایی که هر چند نتوانست چندان به اهدافش نزدیک شود. حالا و پس از شدت یافتن تحریمها، اوضاع بنگاههای کوچک و متوسط بدتر از قبل شده است. این در حالی اسکه به زعم کارشناسان تقویت و ساماندهی اوضاع این بنگاهها میتواند در بهبود معاش خانوار و همچنین رشد اقتصادی کشور موثر باشد. در این موضوع بهویژه پاگرفتن بنگاههای نوپا نیز مطرح است. اینکه فرصتی فراهم شود تا استارتآپها جان گرفته و با گسترش فعالیت خود زمینههای ایجاد اشتغال را فراهم کنند. در این باره دولت نیز نقش حمایتی دارد و میتواند با تسهیل امور زمینهها را برای کار بنگاههای کوچک و متوسط فراهم کند.
در این راستا، حمید احمدیان، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با « تعادل» اظهار کرد: مهمترین نکتهای که باید درباره بهبود فضای کسب و کار به آن توجه کرد این است که باید مرکز بهبود فضای کسب و کار نقش خود را در حمایت از کسب و کار بازتعریف کرده و اعلام کند. حمایت از کسب و کار لزوما به معنای دادن مجوز به کسبوکارها و شمردن مجوزهای زاید آنها نیست. وزارت اقتصاد و به همراه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان تامین اجتماعی باید با یکدیگر به کار بیفتند و اجازه دهند کسب و کار شکل بگیرد. به این ترتیب که در وهله اول از کسب برخی درآمدها از کسب و کارها خود داری کند و اجازه دهد فقط شکل بگیرند و فقط هویت آنها را ثبت کند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر باید اجازه داده شود که اظهارنامههای گمرکی فقط ثبت شود و افرادی که میخواهند کسب و کار جدید راه بیندازند بدانند که ثبت عوارض گمرکی برای مالیات گرفتن انجام نمیشود. ما معتقدیم که کسبوکارهای تازه طی دو سال میتوانند استارت بخورند. فکر میکنم که باید کمک کنیم دستاندازها از سر راه برداشته شوند و کسب و کارها راه بیفتد. بعد از اینکه راه افتاد سپس میتوان از آنها مالیات گرفت.
این مقام مسوول پیشین در وزارت اقتصاد ادامه داد: ما اکنون مشکلات بزرگی داریم و یکی از آنها این است که بسیاری از کسب و کارها پایدار نیستند. باید کمک کنیم کسب و کارها پایدار شوند. در این صورت بزرگتر میشوند، میتوانند صادرات و واردات کنند و... میتوانند چرخش اقتصادی ایجاد کنند.
وی با تاکید بر اینکه نباید کشور را در فضای استارتآپی نگه داشت این را اضافه کرد: استارتآپ مبنای حرکت اقتصاد کشور نیست. نمیتوانیم بگوییم چون که مثلا در کشور 100 هزار استارتآپ به وجود آمده پس یعنی اقتصاد ما پویاست. اینها هیچ ارتباطی به هم ندارند. اگر استارتآپ به «اسمی» یا شرکتهای بینالمللی تبدیل شود آن وقت میتوانیم بگوییم تاثیری در اقتصاد دارد. اکنون در گفتار بسیاری از مسوولان میبینیم که میگویند اقتصاد کشور ما اقتصاد فعالی است چون در آن استارتآپ وجود دارد. سوال من این است که چه کسی چنین چیزی را تایید میکند؟ استارتآپ مبنای یک اقتصاد فعال نیست. بهتر است ادبیات جدید خلق نکنیم. از اساس در دنیا همچنین نیست و ما نیز بهتر است توان خود را بر ماندگاری استارتآپها بگذاریم.
این کارشناس اقتصادی همچنین در پاسخ به این سوال که از ظرفیت دانشگاه چگونه میتوان در صنعت استفاده کرد و چگونه میتوان از دانشگاه برای ایجاد مشاغل جدید استفاده کرد، پاسخ داد: در نظر داشته باشید که در همه دانشگاهها امروزه دفتر ارتباط با صنعت است. با این حال کار این دفاتر متناسب با آنچه در صنعت نیاز داریم پیش نمیرود. کار آنها این است که یک فرم کارآموزی به دانشجو دهد تا دانشجو هم برود و تعدادی امضا بگیرد و برگردد! در حالی که این ارتباط با صنعت به حساب نمیآید. وی ادامه داد: نظر من این است که دانشگاه باید پوستاندازی کند. انتظار نمیرود در قدم اول کار بزرگی کند در ابتدا بهتر است تلاش کند صنعت را به دانشگاه بیاورد. موقعیتی را فراهم کند که صنایع خود در دانشگاه حضور داشته باشند. اگر همین یک مورد مدل شود شاید اتصال بازار و دانشگاه یا صنعت با دانشگاه وارد فاز تازهای شود. اصلا قرار نیست کار عجیب و غریبی کنیم. قرار است زمینههایی برای تحول فراهم شود. در همه سالهای گذشته مدام گفتیم دولت، صنعت و دانشگاه! این سه را کنار هم گذاشتیم و تعدادی پروژه هم تعریف شد. مراسم هفته دولت صنعت دانشگاه برگزار کردیم ولی به چه نتیجهای رسیدیم؟ ما باید مدل را عوض کنیم.