کاخ سفید با کلمات بازی میکند یا عقب مینشیند؟
اعلام آمادگی پمپئو برای مذاکره «بدون پیش شرط» با کشورمان و در عین حال منوط کردن گفتوگوها به زمانی که ایران «مانند یک کشور عادی رفتار کند»، در راستای تداوم جنگ روانی واشنگتن علیه تهران تفسیر میشود. همچنین، عقبنشینی و موضعگیریهای تهاجمی مقامهای امریکایی که بطور متناوب صورت میگیرد، از دید طیفی از ناظران از سردرگمی و نبود استراتژی مشخص در واشنگتن برای مواجهه با ایران نشان دارد.
به گزارش ایرنا، اظهارات اخیر «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه امریکا در نشست خبری مشترک با وزیر خارجه سوییس در خصوص ایران، یک بار دیگر نگاه رسانهها را متوجه مناسبات منحصر بهفرد تهران و واشنگتن کرده است.
وزیر خارجه امریکا که روز یکشنبه دوازدهم خرداد برای شرکت در نشستی محرمانه، میهمان وزیر خارجه سوییس بود، در کنفرانس خبری مشترک در پاسخ به پرسشی در خصوص احتمال مذاکره با ایران اظهار کرد که امریکا آماده مذاکره «بدون پیششرط» با ایران است اما افزود که لازم است تا ایران مانند «یک کشور عادی» رفتار کند. از دید برخی ناظران اظهارات «دوپهلوی» وزیر خارجه امریکا را میتوان در چارچوب افزایش «انعطاف کلامی» مقامهای امریکایی در قبال تهران در روزهای گذشته تحلیل و تفسیر کرد؛ انعطافی که به گفته تحلیلگران کاملاً محسوس و البته معنادار است.
درحالی که برخی این انعطاف مواضع را در راستای تداوم جنگ روانی واشنگتن در برابر تهران و در چارچوب حداکثرسازی فشارها تفسیر میکنند، برخی دیگر از تحلیلگران، این نرمش را ناشی از استیصال واشنگتن در برابر تهران میدانند. به گفته این ناظران، مقاومت جانانه مردم در برابر فشارهای امریکایی، مقامهای واشنگتن را برای حفظ «حیثیت سیاسی» خود، به عقبنشینی در مواضع سرسختانه اخیرشان واداشته است.
آیا نرمش مواضع، بازی کلامی است؟
اظهارات اخیر پمپئو مبنی بر آمادگی امریکا برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران در حالی مطرح شده که او در بخش دیگری از گفتوگوی خبری خود، بار دیگر اتهامات ادعایی تکراری واشنگتن را علیه کشورمان مطرح کرد.
پمپئو با تکرار این ادعا که «ایران به تلاشهای توسعهطلبانه خود در تمام دنیا ادامه میدهد»، گفت: این همان چیزی است که امریکا به دنبال تغییر آن است.
ضد و نقیضِ موضعگیری وزیر خارجه امریکا در این گفتوگو، بار دیگر ایده مواضع سینوسی و سیاست مکمل راهبرد فشار و تاکتیک مذاکره را در ذهن ناظران پر رنگ کرده است؛ سیاستی که در نتیجه هوشیاری شخص رهبری و مسوولان جمهوری اسلامی به هدف مطلوب امریکا منجر نخواهد شد.
پمپئو از سویی مذاکره بدون پیش شرط را مطرح میکند و از سویی دیگر گفتوگو را به «عادی رفتار کردن ایران» منوط میکند. «بازیگر عادی» بودن همان هدفی است که وزیر خارجه امریکا یک سالی میشود از طریق مطرح کردن شروط ۱۲ گانه برای مذاکره با ایران دنبال میکند؛ شروطی که تغییر ماهیت و افت جایگاه و نقش منطقهای ایران را هدفگذاری کرده است.
این مغالطه گویی نشان میدهد امریکا هنوز از پیششرطهای خود برای مذاکره با ایران صرفنظر نکرده است، بلکه این پیششرطها را چون مفروضی قابل دستیابی اما قابل پیگیری در پس زمینه گفتوگوی احتمالی قرار داده است.
از این رو است که دستگاه دیپلماسی کشورمان، اظهارات وزیر امور خارجه امریکا مبنی بر آمادگی بدون پیش شرط ایالات متحده برای مذاکره با ایران را «بازی با کلمات» و «بیان اهداف پنهانی در قالب کلمات جدیدی» دانست که ملاک عمل جمهوری اسلامی ایران قرار نخواهد گرفت.
به گفته «سیدعباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه، تغییر رویکرد کلی و رفتار عملی ایالات متحده امریکا در قبال ملت ایران ملاک است. تأکید پمپئو مبنی بر تداوم کارزار فشار حداکثری بر ایران نشاندهنده تداوم رویکرد نادرست قبلی است که لازم است اصلاح شود.
تا زمانی که پیش شرطهای گفتوگوی عادلانه مهیا نباشد و واشنگتن به ایران احترام نگذارد و رفتارهای خود را اصلاح نکند، نمیتوان حتی به این گزینه فکر کرد.
«حسن روحانی» رییسجمهوری کشورمان شنبه (۱۱ خرداد) در در دیدار با ورزشکاران و قهرمانان ملی با اشاره به اینکه در طول این مدت نشان دادیم در برابر قدرتهای زورگو و زیادهخواه، تسلیم نمیشویم، تاکید کرد: ما اهل منطق و مذاکرهایم، اگر با احترام کامل و در چارچوب مقررات بینالمللی به کنار میز مذاکره بنشیند و نه اینکه فرمان مذاکره صادر کند.
ولی آنچه اکنون میبینیم، پیشنهاد مذاکره از سوی امریکا، آن هم از موضعی زورگویانه و قلدرمآبانه است، نه پیشنهادی برای گفتوگوی هدفمند و عادلانه. به همین دلیل است که رهبر انقلاب چهارشنبه گذشته در دیدار با استادان و اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها مذاکره با امریکا را نه تنها بی فایده بلکه برای کشور مضر دانستند.
آیا امریکا از موضع خود عقبنشینی کرده است؟
پس از یک دوره رفتارهای خصمانه عیان در قبال تهران که به «تروریست» نامیدن ایرانیان و تهدید به «نابودی ایران» در کلام و قشون کشی نظامی در عمل هم کشیده شد، چندی است مقامهای واشنگتن لحن کلام خود را تعدیل کرده و از «خیرخواهی» برای ایران و قصد خود برای «احیای عظمت ایران» سخن میگویند و تنها راه رسیدن به این اهداف را «مذاکره با امریکا» معرفی میکنند.
پس از استقرار ناوهای هواپیمابر و سامانه موشکهای پاتریوت در منطقه و تشدید تنش با ایران، اکنون مقامهای امریکایی در کنار تکرار پیشنهاد مذاکره، در جستوجوی یک میانجی برای زمینه سازی و تسهیل گفتوگو با ایران هستند. سفرهای اخیر مقامهای امریکایی به عراق، ژاپن، آلمان و سوییس هم در همین راستا تفسیر میشود. بررسی اظهارنظرهای اخیر مقامهای واشنگتن که نشانههایی از تعدیل مواضع را در خود دارد، این گزاره را تأیید میکند که امریکاییها در مقطع زمانی کنونی فتیله تنش علیه ایران را پایین کشیدهاند.
پمپئو در سفر اخیر خود به آلمان، در گفتوگو با «هایکو ماس» وزیر خارجه این کشور گفت: امریکا با راهاندازی سازوکار مالی ایران و اروپا موسوم به «اینستکس» مشکلی ندارد، به شرط اینکه مبادلات با تهران شامل کمکهای بشردوستانه باشد و اجناس مورد معامله نیز دارای مجوز باشند.
در حالی پمپئو اینستکس را به صورت مشروط مورد پذیرش قرار داده که پیش از این امریکاییها بطور کلی با ماهیت ایجاد سازوکار مالی میان ایران و اروپا مخالفت میکردند. هرچند شروطی که پمپئو برای موافقت با اینستکس گذاشته، در عمل تغییری در نتیجه عملیاتیسازی این سازوکار ندارد، ولی تغییر (هرچند ظاهری) رویکرد واشنگتن محسوس و قابل توجه است.
خود ترامپ هم هفته پیش در جریان سفر به ژاپن و دیدار با «شینزو آبه»، ضمن درخواست نقش میانجیگری از نخست وزیر این کشور، موضعی نرمتر در برابر ایران اتخاذ کرد و با لحنی ملایمتر تاکید کرد که به دنبال تغییر نظام ایران نیست و «تنها هدفش» جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای است.
برخی موضعگیریهای اینچنینی را به عقبنشینی امریکا تعبیر میکنند؛ عقبنشینی ناگزیری که واکنش به مقاومت ایران است.
مقاومت ایران، برنامههای واشنگتن را به هم ریخت
بسیاری از ناظران، ستیزش و نرمشهای پیاپی کلامی و عملی امریکا در قبال کشورمان را ناشی از نداشتن استراتژی و برنامه مشخص در دولت امریکا برای مواجهه با تهران میدانند. از دید این گروه، اینکه ترامپ و پمپئو از سویی بر حداکثرسازی فشارها علیه تهران تاکید میکنند و از سویی دیگر از مذاکره سخن میگویند، اینکه گاهی از نابودی ایران سخن میرانند و از سویی دیگر مواضع همدلانه با ملت ایران نشان میدهند، از نبود راهبرد مشخص در دولت ترامپ برای مواجهه با تهران نشأت میگیرد.
در چنین فضایی و از نگاه ناظران، تلاش برای کشاندن ایران پای میز مذاکره، برای ترامپ و تیم همراه او تنها مصارف انتخاباتی و سیاسی دارد؛ چنانکه تجربه مذاکره با رهبر کره شمالی هم تقریباً هیچ دستاورد عینی نداشت و جز توافقی روی کاغذ نبوده که به نام ترامپ به ثبت رسیده و در موقع مقتضی به کار میآید.
ولی گویا مقاومت جانانه ایران در برابر فشارهای چندوجهی امریکا، تمام برنامه و طرحهای ترامپ برای تهران را به هم ریخته است. شاید بتوان مواضع متغیر و دوپهلوی مقامهای امریکا را در سردرگمی آنها در انتخاب مواجهه کارآمد با ایران جستوجو کرد.
از دید تحلیلگران، خود امریکاییها که انتظار چنین مقاومتی را از سوی ملت ایران نداشتند، حال در تنگنا قرار گرفته و ناگزیرند در مواردی از مواضع تند و سرسختانه خود عقب بنشینند. به گفته رییسجمهوری در دیدار با ورزشکاران، دشمنان آرزوی واهی داشتند که ملت ایران را وادار به تسلیم کنند، اما تا امروز با وجود سختی و مشکلات، مردم در برابر فریادهای دشمن با غرش قهرمانانه مقاومت کردند.
رییسجمهور ادامه داد: دشمنی که تا سال گذشته اعلام میکرد هدفم از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران است امروز به صراحت اعلام میکند کاری با نظام ندارد. دشمنی که تا چند ماه قبل ادعا میکرد بزرگترین قدرت نظامی جهان است و اگر اراده کند نیروهای مسلح ایران را میتواند در هم بشکند، امروز اعلام میکند که قصد جنگ ندارد و چند ماه پیش خلیج فارس، جولانگاه ناوهای آنها بود اما امروز از ناوگان آنها خبری نیست و تا ۳۰۰ و ۴۰۰ مایلی دورتر در آبهای بینالمللی لنگر انداختهاند.
بر این مبنا حتی اگر اظهارات اخیر پمپئو مبنی بر آمادگی امریکا برای مذاکره بدون شرط، بازی روانی و کلامی باشد، از استیصال امریکاییها برای اتخاذ راهبرد موثر در تسلیم کردن ایران نشان دارد؛ اتخاذ مواضع سینوسی مقامهای واشنگتن، بیش از آنکه مسالهای در حوزه سیاست خارجی واشنگتن باشد، برای ترامپ مسالهای با مصارف داخلی است. بنابراین هرچه به انتخابات ۲۰۲۰ امریکا نزدیک میشویم، بسامد این توابع سینوسی تشدید و فاصله زمانی آن کوتاهتر خواهد شد.