۱۹ سال دربهدری برای نیما و خانهاش تمام شد
دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی تهران، از خریداری کامل خانه نیما یوشیج توسط سازمان زیباسازی شهری تهران خبر داد؛ تا رسما نیما و خانهاش بعد از 19 سال بلاتکلیفی و دربهدری سامان یابند. سجاد عسگری اعلام کرد: مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران دوشنبه ۱۳ خرداد از خرید کامل خانه نیما یوشیج به صورت رسمی خبر داده بود که «با توجه به صدور دستور خرید خانه نیما یوشیج توسط شهردار تهران و پس از انجام اقدامات کارشناسی و مذاکره با مالک خانه، سازمان زیباسازی شهر تهران به صورت رسمی این خانه را خریداری کرد و سند آن به نام شهرداری تهران ثبت شد.» او مبلغ خرید این خانه را به نقل از سید حمید موسوی - شهردار منطقه یک تهران - مبلغ ۱۳ و نیم میلیارد تومان اعلام کرد. پیش از این، در ۲۱ فروردین ماه، قرارداد خرید خانه نیما پس از ۱۹ سال بین شهرداری و مالک امضا و پس از آن امور مربوط به اجرای مفاد قرارداد تا حصول نتیجه پیگیری شد تا بر اساس قول داده شده به شهروندان اکنون سند مالکیت خانه نیما به نام شهرداری تهران شده است. موسوی نیز در آن زمان اعلام کرده بود: «با هدف فراهم کردن زمینههای لازم در آشنایی بیشتر شهروندان با تاریخ ادبیات ایران، حفظ خانه نیما یوشیج “پدر شعر نو “، در دستور کار شهرداری قرار گرفت که با مذاکرات انجام شده مراحل تملک این خانه در حال انجام است تا این مکان به عنوان یک پاتوق فرهنگی در اختیار شهروندان قرار گیرد.» در طول یکی ،دو سال گذشته، بیتوجهی به خانه نیما، باعث شده بود تا خانه به یک مخروبه تمام عیار تبدیل شود، مخروبهای که به مرور نه تنها تردد معتادان در خانهای بیصاحب مردم محله را عاصی میکرد، بلکه راه دزدان برای بردن در و چارچوبهای خانه هم راه را به ثبت ملی باقی ماندن این بنای ارزشمند میبست و به مرور با صدور مجوز ساختوساز - در پی یک مصداق ناهنجاری شدن خانه - لودرها را به جان آن میانداخت. حتی در طول یکی، دو سال گذشته نیز با انتشار خبر خروج از ثبت خانه نیما، هر روز رسانهها درخواستهای دوستداران شعر و ادب و تاریخ و فرهنگ و برخی مسوولان فرهنگی را برای نجات خانه منتشر میکردند تا شاید کسی به داد خانه نیما برسد. خانهای که معتقد بودند چیزی کمتر از «خانه - موزه سیمین و جلال» ندارد و اتفاقاً در همسایگی آن است. مدتها سکوت به مرور باعث فراموشی وضعیت خانه نیما شد تا مرداد ماه سال گذشته خبر رسید «چند وقت است درِ خانه نیما نیمه باز مانده و هر کس بخواهد، به آن رفت و آمد میکند.» این خبر تیر آخر بود به خانهای که سالها با تلاش دوستداران نیما و درخواستهایشان پا بر جا مانده بود و سرانجام مسوولان شهری را به پای میز مذاکره کشاند تا با خرید خانه، بتوان نام نیما را برای همیشه زنده نگه داشت و حالا باید منتظر طرحهای بعدی سازمان زیباسازی برای استفاده از این بنای تاریخی ماند.