نقش طلای سیاه در سفر آقای نخستوزیر
گروه انرژی| نادی صبوری|
شینزوآبه نخستوزیر ژاپن امروز به تهران میآید. علی ربیعی سخنگوی دولت گفته است شینزو آبه نخست وزیر ژاپن در سفر دو روزه خود به ایران ضمن مذاکرات رسمی با حسن روحانی رئیس جمهوری با رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز دیدار می کند. اگرچه آبهشینزو پیشتر در دوران جنگ ایران و عراق در عنفوان جوانی همراه پدرش که وزیر وقت امور خارجه ژاپن بود به ایران آمده بود اما این اولین بازدید یک
«نخستوزیر ژاپنی» از ایران بعد از انقلاب اسلامی است، از سوی دیگر گمانهزنیهایی در مورد اینکه آبه قرار است واسطه صحبتهایی میان ایران و امریکا باشد نیز مطرح است. با این تفاسیر یک موضوع سوال ایجاد میشود: چرا باید ژاپن تا این اندازه به آنچه در خاورمیانه رخ میدهد اهمیت بدهد؟ پاسخ به این پرسش قطعا بدون در نظر گرفتن نیاز ژاپن به نفت در خاورمیانه و اساسا شکل سبد انرژی این کشور پاسخی ابتر خواهد بود.
منابع داخلی انرژی ژاپن بسیار محدود است به نحوی که از سال 2012 تاکنون این منابع تنها 10 درصد تقاضای این کشور را پاسخگو بوده است. اداره اطلاعات انرژی امریکا در گزارشی که فوریه 2017 منتشر کرده است ژاپن را بزرگترین واردکننده ال ان جی و در میان
4 واردکننده بزرگ زغال سنگ، نفت خام و فرآورده نفتی معرفی کرده است.
وقتی قرار است تامین انرژی در ژاپن مورد توجه قرار گیرد یکی از مهمترین رخدادهای تعیینکننده آن«حادثه فوکوشیما» به حساب میآید تا پیش از حادثه فوکوشیما و کنار رفتن انرژی اتمی از سبد تامین ژاپن، 20 درصد تقاضا برای انرژی از طریق منابع داخلی تامین میشد که بعد از کنار گذاشتن انرژی اتمی این سهم به 10 درصد رسید.
بعد از اینکه ژاپن مجبور شد 10 گیگاوات برق اتمی خود را به دنبال حادثه فوکوشیما از مدار خارج کند، برای جبران آن مجبور به واردات گاز، زغال سنگ، نفت کوره و نفت خام شد. چیزی که هزینه برق را برای مصرفکنندگان ژاپنی بالا برد و بدهی دولت این کشور را افزایش داد. به همین دلیل ژاپن یکی از بیشترین آسیبها را از بالا بودن قیمت نفت خام میبیند. این کشور تقریبا تمام سوخت فسیلی مورد نیاز خود را وارد میکند و طبق گزارش eia در سه سال منتهی به سال 2017 سالانه 30 میلیارد دلار خرج واردات نفت و گاز میکند. نیمه اول 2014 کاهش ارزش ین در مقابل دلار و بالا رفتن بهای نفت خام و گاز طبیعی، کسری تجاری
قابل توجهی را در ژاپن رقم زد.
بر اساس آنچه وزارت اقتصاد ژاپن METI منتشر کرده است سیاست انرژی پسا فوکوشیما در ژاپن بر سه محور اساسی استوار است؛ «تقویت امنیت انرژی»، «اجرای سیاستهایی که تواما حفاظت از محیط زیست و رشد را ضمانت کند» و «تعادلبخشی میان منافع عمومی مانند کاهش هزینهها با اصول بازار آزاد از جمله رقابت». تا پیش از فوکوشیما، ژاپن بعد از امریکا و فرانسه بزرگترین مصرفکننده انرژی اتمی به شمار میرفت و این بخش
13 درصد سبد مصرف این کشور را تامین میکرد.
ژاپن و نفت
در میان تمام مبادی تامین انرژی برای ژاپن، نفت خام همچنان و با وجود تمام سیاستهایی که در جهت کاهش وابستگی به آن در ژاپن در نظر گرفته شده نقشی بسیار کلیدی و اصلی بازی میکند. ژاپن در سال 2017 بعد از ایالات متحده و چین بزرگترین واردکننده خالص نفت خام محسوب میشد؛ به دنبال تغییر در وضعیت واردکنندگی ایالات متحده احتمالا اکنون ژاپن به جایگاه دوم رفته است.
eia مینویسد که اگرچه سهم نفت خام از سبد انرژی ژاپن از 80 درصد در سال 1970 به 45 درصد در سال 2015 رسیده است اما همچنان این نفت خام است که منبع اصلی تامین انرژی برای این کشور به حساب میآید. ذخایر نفت خام در ژاپن به شدت محدود هستند و این کشور برای تامین نیاز به نفت کاملا به واردات وابسته است. ژاپن به خاطر اینکه بتواند مخاطرات اختلال عرضه نفت خام را کم کند به شدت به ذخایر نفت خامی که توسط دولت کنترل میشود وابسته است. آژانس بینالمللی انرژی حجم ذخایر نفت خام ژاپن در سال 2016 را معادل بیش از 412 میلیون بشکه برآورد کرد. 74 درصد این مقدار ذخایر دولتی و 26 درصد آن ذخایر تجاری بودهاند.
بالغ بر 82 درصد نفت خام مورد نیاز ژاپن از خاورمیانه تامین میشود و عربستان نیز نقش اصلی را در تامین آن بر عهده دارد.
پیش از جدی شدن تحریمها، ژاپن که اساسا به متنوعسازی مبادی تامین انرژی علاقهمند است طبق آمار eia روزانه 313 هزار بشکه نفت خام از ایران وارد میکرد، این رقم در نوامبر 2018 و بعد از خروج امریکا از برجام طبق دادههای بلومبرگ به روزانه 107 هزار بشکه رسید. در 2011 ایران بیش از 9 درصد نفت خام مورد نیاز ژاپن را تامین میکرد. برای اینکه بدانید ماجرا در طول تاریخ چه تغییری کرده است در سال 1967 ایران 40 درصد نفت خام ژاپن را تامین میکرد.
اداره اطلاعات انرژی امریکا مینویسد که کمبود ذخایر هیدروکربوری، کمپانیهای انرژی ژاپنی را به این سمت برد که در پروژههای بالادستی نفت و گاز در کشورهای مختلف مشارکت کنند و در بخشهای مختلفی از جمله مهندسی، ساخت، فایننس و مدیریت پروژهی آنها شرکت بجویند. چیزی که رابطه ایران و ژاپن در حوزه انرژی نیز تا حدود زیادی از آن متاثر بوده است.
ژاپن در ایران
«همکاری» ژاپن و ایران فراتر از صرف خرید و فروش نفت در «پتروشیمی» شروع شد؛ جایی که ایران پیشنهاد احداث یک واحد پتروشیمی در بندر امام خمینی ( بندر شاهپور آن زمان) را با طرف ژاپنی مطرح کرد. قبل از این ماجرا البته ژاپن از ایران نفت میخرید. دکتر فریدون برکشلی میگوید: «در دوران تحریم نفتی ایران در دوران نخستوزیری دکتر محمد مصدق، ژاپن و ایتالیا تنها کشورهایی بودند که کمپانی نفتی آنها به خرید نفت خام از ایران ادامه داد. مدیران هر دو کمپانی هم به طرز مشکوکی کشته شدند»
یک سال بعد از پیشنهاد همکاری پتروشیمی در 1968 اردشیر زاهدی وزیر وقت امور خارجه ایران به ژاپن رفت و از ژاپنیها دعوت کرد در حوزه نفت و گاز لرستان فعالیت کنند.
در مورد میزان حساسیت ژاپنیها به سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی این نکته جالب توجه است که طبق اسناد موجود 3 سال طول کشید تا ژاپنیها حاضر شدند در پتروشیمی ایران-ژاپن وارد شوند اما چون از ابتدا آن را چندان اقتصادی نمیدانستند همواره دنبال راهی برای بیرون زدن از آن بودند. در ادامه با وقوع انقلاب این پروژه به چالش اقتصادی خورد، طبق کتاب تاریخ پتروشیمی، دولت بازرگان تلاش کرد با تضمین صادرات نفت به ژاپن، آنها را به حضور در این پروژه ترغیب کند، کمتر از 1 ماه قبل از تسخیر لانه جاسوسی، دولت ژاپن قبول کرد به این پروژه وام بدهد و قرار شد جشنی برای آغاز دوباره رابطه پتروشیمی ایران-ژاپن گرفته شود.
13 آبان اما دولت بازرگان سقوط کرد و این ماجرا به طور کلی رها شد.در پی تحریمهای امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پس از تسخیر سفارت این کشور در تهران، ژاپن نیز به صف حامیان امریکا در این زمینه پیوست اما کما فی السابق IJPC (پتروشیمی ایران-ژاپن) از این تحریمها مستثنی ماند. در آن زمان ژاپنیها معتقد بودند که پروژه IJPC به مثابه پلی بین ایران و غرب عمل میکند و تعطیل کردن این پروژه میتواند منجر به این شود که ایران به طور کامل به صف متحدان اتحادیه جماهیر شوروی بپیوندد.
ماجرای پتروشیمی ایران-ژاپن آنقدر برای طرف ژاپنی مهم بود که یکی از اساسیترین پرسشهای خبرنگاران ژاپنی از آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی مربوط به این پتروشیمی و سرنوشت آن بوده است. در ادامه ایران با دریافت غرامت با خروج طرف ژاپنی از این پروژه موافقت میکند. بسیاری اعتقاد دارند ایران این اقدام را انجام داد چرا که این پروژه را مانعی برای انجام هر گونه سرمایهگذاری دیگر از طرف ژاپن در اینجا میدید.به هر صورت در سالهای بعد ژاپن به حوزه توسعه میادین نفتی ایران وارد شد. در سال 2004 اعلام شد که شرکت اینپکس 75 درصد سهام طرح توسعه میدان نفتی آزادگان، از بزرگترین میادین نفتی جهان را به دست گرفته است.
2 سال بعد تحت فشار تحریم امریکا اینپکس سهم خود را به 10 درصد کاهش داد و بعد از آن در سال 2010 به طور کلی از پروژه کنار رفت. در ادامه و بعد از باز شدن فضای همکاری با ایران در پسابرجام، اینپکس برای شرکت در مناقصه میدان نفتی آزادگان وارد شد و مطالعات خود را نیز به ایران تحویل داد. مناقصهای که به دلیل مانعتراشیهای طولانی در نهایی شدن مدل جدید قراردادهای نفتی ایران در نهایت به خروج امریکا از برجام خورد و هرگز برگزار نشد.
سفری که آبه امروز به ایران میکند، به طور قطع نمیتواند بیارتباط به نیازهای ژاپن به انرژی خاورمیانه باشد. آبه البته یک بار به عنوان معاون پدرش آبه شینزو وزیر وقت امور خارجه ژاپن، در میان جنگ ایران و عراق، آنبار هم با هدف اطمینان از عدم اخلال در عرضه نفت خام به ژاپن به ایران و همچنین عراق آمده بود. در تمام این سالها، نفت همچنان مسالهای بسیار مهم برای ژاپن بوده است.