رویای اروپایی: فرار از دیکتاتوری دلار
تعادل | اردیبهشت ماه پارسال، دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده بطور رسمی از برجام بیرون آمد. پیش از این تصمیم، بسیاری از رهبران اروپایی، رییسجمهوری ایالات متحده را از این کار برحذر میداشتند اما او تصمیم خود را گرفت و بطور یکجانبه بیرون آمد و در عین حال اعلام هم کرد که از شش ماه دیگر، آبان ماه، تحریمهای سختگیرانه علیه ایران را اعمال میکند که مهمترین آن تحریم خرید نفت ایران است . تحریمهای دلاری، تحریم دیگری بود که امریکا بر ایران اعمال کرد. اما اتحادیه اروپا در مقابل خروج امریکا از برجام که با مخالفتهای جهانی هم روبرو بود، چه میتوانست بکند؟ این اتحادیه پس از خروج امریکا اعلام کرد که یک ساز و کار ویژه مالی برای تجارت با ایران طراحی میکند، حدود سه ماه بعد ساز و کار اینستکس را برای این کار تعریف کرد اما با وجود گذشت یکسال هنوز این ساز و کار اجرایی نشده است . چرا؟ به خاطر حاکمیت دلار بر بازارهای پولی و مالی جهان که شرکتهای اروپایی هم درگیر آن هستند . در همین ارتباط سایت فارن پالیسی گزارشی درباره این موضوع داده است که میخوانید: تابستان پارسال و در زمانی که رهبران آلمان و فرانسه خواستار احیای سلطه اقتصادیشان شدند، درخواست اروپا برای پیدا کردن یک آلترناتیو برای حاکمیت مالی ایالات متحده و حکومت جهانی دلار شدت گرفت. اما دولتهای اروپایی در حالی که بدنبال این راه هستند به این جمعبندی هم رسیدهاند که صرف حرف زدن از یک نقشه کاری بسیار راحتتر از انجام آن است- نقشهای که عصبانیت آنها را خالی کند در حالی که نسبت به تاکتیکهای بازوی قوی واشنگتن آسیبپذیر هستند. اما این به معنای آن نیست که اروپاییها میخواهند تسلیم شوند و همین امر یک خطر دراز مدت را در برابر قدرت ایالات متحده قرار داده است .
کشورهایی از قبیل فرانسه و آلمان برای اولینبار نسبت به تصمیم دولت ترامپ برای بیرون آمدن یکجانبه از قرارداد هستهای سال 2015 و اعمال تحریمها بر ایران صدایشان درآمد زیرا شرکتهای اروپایی را مستقیما در برابر تحریمهای امریکا قرار میداد. سیاستهای امریکا در مقابل ایران هنوز جانگداز است و تلاشهای اروپا برای ایجاد به اصطلاح سازو کار ویژه که قادر باشند با ایران تجارت کنند ادامه دارد. اما از زمان برگشت تحریمهای ایران از سال گذشته، دولت ترامپ شدیدا از تحریمها و دیگر سلاحهای اقتصادی برای تحت فشار قراردادن دوستان و حریفان استفاده کرد تا آنها در برابر سیاست خارجیاش سر خم کنند. امریکا علاوه بر اتخاذ سیاست سخت در برابر ایران، تحریمهایی علیه ونزوئلا از جمله اینکه هر کشوری که به صنعت نفت ونزوئلا کمک کند بدون استثنا مشمول تحریم میشود را اعمال کرد؛ تحریمهای بعدی امریکا بر بانکها و افراد روسی بود. همچنین تهدیدهای مکرر مبنی بر تحریم بر شرکتهای اروپایی که در خطوط لوله گاز روسیه در آلمان کار میکنند؛ تهدید به تحریمها علیه ترکیه، یک متحد ناتو به خاطر تصمیمهای خرید تدارکات دفاعی از تهدیدها و تحریمهای دیگر امریکا است . این تحریمها (و تهدیدها) در زمانی که کنشهای تجاری در دوره حضیض خود هستند رخ داده، از تعرفههای سنگین بر چین که به خاطر اینکه پکن را وادار کند تا کل سیستم اقتصادیاش را تغییردهد تا تهدید به تعرفه بر مکزیک که سیاستهای مهاجرتیاش را تغییر دهد . در این راستا لازم به یادآوری هم نیست که دولت ترامپ کمپینی را هم در سراسر جهان شروع کرده و از کشورها درخواست کرده که هوآوی چین، بزرگترین سازنده تجهیزات مخابراتی جهان را در فهرست سیاه قرار دهند. تمام این قلدریها از واشنگتن به این خاطر ممکن میشود که دلار ایالات متحده بزرگترین ذخایر ارزی جهان است و در بیشترین تراکنش فرامرزی استفاده میشود. با همه این احوال به گفته جانای اسمیت، سرپرست سابق بازوی تحریمی وزارت خزانه داری ایالات متحده که سال گذشته از این سمت کنار کشید، «دولت ترامپ در توسل به این سلاح مالی که پیش از این دولتهای قبل با اکراه از آن استفاده میکردند دارد ریسک میکند.» اسمیت که اکنون رییس گروه امنیت ملی در موریسون و فورتسر است، میگوید، «بسیار نگرانکننده است که ایالات متحده دارد اروپاییها را از یک سیاست عمومی بیرون میکند، هر چقدر آنها را بیشتر به بیرون سوق بدهید آنها به سمت نهایی کردن آلترناتیوهای حقیقی به جای سیستم مالی ایالات متحده میروند،» که در نهایت قدرت اقتصادی ایالات متحده و توانایی آن را برای موثر بودن تحریمها را تضعیف میکند. تاکنون واکنشهای معکوس به عملیات مالی ایالات متحده باعث رونق اندک دورنمای یورو شده است . بانک مرکزی اروپا در گزارش سالانه خود در مورد استفاده از یورو اعلام کرده، «با نگرانیهای رو به فزاینده درباره اثرتحریمهای بینالمللی و چالشهایی که نسبت به چند جانبه گرایی ایجاد شده از جمله اعمال تحریمهای یکجانبه به نظر میآید جایگاه جهانی یورو کمی تقویت شده است.» در حالی که سهم یورو در تراکنشهای فرامرزی تقریبا تغییری نکرده است – زیر یک سوم تمام تراکنشها – اما سهم یورو در ذخایر ارزی خارجی جهانی در سال گذشته افزایش یافت و این در حالی است که سهم دلار به پایینترین سطح خود در بیست سال اخیر رسیده است. بانک مرکزی اروپا میگوید که تعدادی از بانکهای مرکزی با توجه به ریسک فعالیتهای یکجانبه گرایی صدور دلار را کاهش دادهاند. در هفته جاری، برونوو لامئیر، وزیر دارایی فرانسه نسبت به فشار امریکا برای منع هوآوی اعتراض کرده و اظهار داشت که فرانسه باید حاکمیت خود را حفظ کند. در ماه جاری، رییس کل بانک فرانسه و احتمالا کسی که رییس بعدی بانک مرکزی اروپا میشود خواهان نقش بیشتر برای یورو شد تا حاکمیت مالی اروپا ابقا شود. در همین حال قانون گذاران فرانسوی علیه تحریمها فراقلمرویی ایالات متحده صف کشیدند و برای آینده ائتلاف فرا اقیانوس اطلس فریاد کشیدند. حتی اسپانیا علیه تحریمهای ایالات متحده ضد کوبا شد زیرا تجارتش را در آن کشور به خطر میاندازد. آلمان و فرانسه گلایهمند هستند که ایالات متحده از قدرت تحریمهایش برای قلدری حتی برای متحدانش سواستفاده میکند. اسمیت میگوید، «در حالی که از دهه 1990 ایالات متحده از موقعیت مرکزی خودش در سیستم مالی جهانی بطور خشن استفاده میکند تا تحریمها را بر فعالان خودسر اعمال کند، اما آنچه دونالد ترامپ دارد انجام میدهد یک نظم کاملا جدید است.» او گفت، «دولت ترامپ تمایل زیادی ندارد که حتی با متحدان خود مواجه شود و با استفاده از تهدیدهای تحریم بدنبال اعمال تغییرات در موقعیت سیاست خارجی شان است . ما اکنون از آلمان و فرانسه همان جملاتی را میشنویم که عادت داشتیم از چین و روسیه بشنویم.» مشکل متحدان ایالات متحده در اروپا، آسیا و هر کجای دیگر آن است که بدنبال راهی در حول و حوش قدرت مالی ایالات متحده هستند، راهی که به سختی میتوان آن را با توجه به سلطه بیش از 70 ساله دیکتاتوری دلار پیدا کرد. سیستم مالی ایالات متحده همچنان در سیستم مرکزی عصبی با حجم عظیمی از تراکنشهای مالی قرار دارد. این امر به سیاستگذاران ایالات متحده این امکان را میدهد تا دیگر کشورها در هر کجای دیگر که خودشان را تطبیق نمیدهند تحت فشار بگذارد، این کار با وجود آن صورت میگیرد که دهها سال تلاشهای دورهای توسط کشورهایی مانند ژاپن، چین و دیگر کشورها انجام شده تا ارز و سیستم بانکی اشان را آلترناتیو دلار کنند. این بهویژه در خصوص تلاش اروپا برای نگهداری تجارت با ایران از طریق اینستکس، ساز و کار ویژه مالی، که این امکان را میداد که با وجود تحریمهای امریکا تجارت محدودی در کالاهای بشردوستانه و دارو داشته باشند، مشهود است. اروپا و ایران بعد از یکسال تلاش هنوز نتوانستهاند سیستم را سرپا نگه دارند و آن را اجرایی کنند. بیشتر از این اکثر دولتهای اروپایی (و بروکسل) دوست دارند تا به تعهدات خود به ایران تحت حسن توجه به قرارداد 2015 احترام بگذارند، بازرگانان اروپایی محاسبات خودشان را دارند و این محاسبات خزانهداری ایالات متحده را دربرنمیگیرد. باری ایشن گرین، پروفسور علوم اقتصادی و سیاست در دانشگاه برکلی کالیفرنیا میگوید، «بنگاهها، حتی بنگاههای روسی و چینی، آنچه به نفعشان هست انجام میدهند . آنها حتی در چین و روسیه بطور خودکار مطیع نفع شخصی دولت نیستند . از نگاه بنگاه در حال حاضر استفاده از دلار راحت و اقتصادی است.» به همین دلیل است که از سال گذشته، اتحادیه اروپا تلاشهای خود را برای پررنگ کردن نفش بزرگتر بینالمللی برای یورو، دومین ارز مهم جهان دوبرابر کرده است. در پاییز گذشته، ژان کلود یونکر، رییس کمیسیون اتحادیه اروپا خواستار اصلاحات عمیقتر اقتصاد و پولی برای رونق بخشیدن به نقش یورو در اقتصاد جهانی شد که بتواند سپری برای اروپا در برابر «یکجانبهگرایی خودخواهانه» دیگران باشد. یونکر گفت، «یورو باید چهره و ابزار جدید و مسلطتر اروپا باشد.» اواخر سال گذشته، کمیسیون اروپا یک نقشه راه برای تقویت نقش بینالمللی یورو طراحی کرد که این نقشه راه شامل تکمیل سیاست حقیقی پولی و خلق بازارهای بانکی و سرمایهای «پان اروپایی» که در طول مرزهای ملی پراکنده هستند میشود، سیاستی که این اتحادیه آن هم 20 سال بعد از عرضه ارز اروپایی انجام میدهد. یک قطعه کلیدی دیگر این است که اروپا که بزرگترین واردکننده انرژی در جهان است و عمده پرداختیهای آن برای نفت، زغال سنگ و گار طبیعی با دلار صورت میگیرد از یورو بیشتر استفاده کند و از دلار کمتر.
در این هفته، کمیسیون گزارش داد مشورت این کمیسیون با طیف وسیعی از صنایع حاکی از آن است که آنها خواستار «حمایت وسیع و کاهش وابستگی به تنها ارز حاکم بر جهان «و نیز» شناسایی اینکه اتحادیه اروپا از طریق یورو میتواند حاکمیت اقتصادیاش را تقویت کنند» شدند . یافتههای کمیسیون نشان داد که یورو تنها ارزی است که میتواند بطور واقعی با دلار رقابت کند. اما اروپا هنوز در مبارزه با آن است که پول خودش را به عنوان ارزی برای امورات به ظاهر منطقی انتخاب کند از قبیل 300 میلیارد یور برای هزینههای قارهای که سالانه برای واردات انرژی صرف میکند – که سهم غالب آن در واقع به دلار پرداخت میشود که از طریق بانکهای ایالات متحده صورت میگیرد و از زیر چشمان مقامات امریکایی رد میشود. مقامات کمیسیون اروپایی تاکید میکنند که باید پیشرفتهای زیادی برای خلق اتحادیه پولی و بانکی اروپا صورت گیرد؛ به ویژه یک بازار سرمایه حقیقی پان اروپایی که قادر باشد با دلار و امکانات مالی امریکا رقابت کند. ایشن گرین میگوید، «چه چیزی پشتیبان یورو است؟ بازارهای ملی مالی در اروپا هنوز فاقد وسعت و سیالیت بازارهای مالی امریکا هستند زیرا آنها در خطوط ملی خود پراکنده هستند.» او میگوید، «رم یک روزه ساخته نشد. این پروژههای آزمایشی پیشبینی میکنند چه چیزی دارد رخ میدهد. فقط برای آنکه سرجای خود بنشینند زمان میبرد.» اسمیت گفت، «پیش از این ایالات متحده و اروپا مرافعات عمیق اقتصادی فراوانی داشتهاند از بحث بر سر سیاست تجاری و پولی بر در دهه 1970 گرفته تا نبردهای طولانی مدت دهها ساله بر سر یارانههای صنعتی، کشاورزی و تعرفهها. اما اصرار اخیر امریکا بر استفاده از امکانات مالی خودش که حتی متحدان خودش را تهدید هم کرده یک بازی در کل جدید است که بطور بالقوه پیامدهایی را بر جای میگذارد.» او میگوید، «ایالات متحده، اروپا را به سمت نقطه شکننده سوق میدهد جایی که سرمایهها در سراسر اروپا به دنبال آلترناتیو هستند و در برخی از نقاط این آلترناتیوها ثمر خواهند داد.»