اتاق نباید سنتی اداره شود
گروه بازرگانی فراز جبلی- اعظم پویان
این دوره از انتخابات اتاق بازرگانی تهران از چندین جهت خاص محسوب میشود؛ یکی از عوامل خاص شدن حضور چهرههای مطرح بازار سرمایه و بازار پولی یا بهاصطلاح چهرههای بانکی در اتاق بازرگانی است. ازجمله نامزدهای این دوره میتوان به غلامرضا سلیمانیامیری اشاره کرد. وی که دارای مدرک دکترای حسابداری از دانشگاه تهران است استاد دانشگاه الزهرا محسوب میشود. باوجود آنکه سلیمانیامیری در حال حاضر مدیرعامل هلدینگ سرمایهگذاری غدیر، یکی از بزرگترین شرکتهای حاضر در بورس است اما بسیاری وی را بهخاطر سالها مدیریت در بانک پارسیان میشناسند. وی مدتها ریاست هیاتمدیره این بانک را برعهده داشت. از دیگر سوابق وی میتوان به عضویت در هیاتمدیره ایران خودرو و مدیرعاملی رییس تامیناجتماعی اشاره کرد. با وی درباره مسایل اتاق بازرگانی همچنین مسایل هلدینگ غدیر به گفتوگو نشستیم.
اتاق شامل مدیران شرکتهایی است که دایما در صادرات، واردات، تولید، معدن و کشاورزی کار میکنند و مجموعه اقتصاد ملی نمایندگانی در اتاق دارد ولی سوال این است که اتاق چقدر با این پتانسیل توانسته موفق باشد؟ بهنظر من خیلی کم موثر بوده است
بهنظر من ساختار اتاق بهگونهای است که چندان هماهنگ با دولت نیست و نتوانست ارتباط خوبی برقرار کند و همین باعث شد هرکدام راه خود را بروند. درحالی که در همه کشورها تمام سیاستمداران و دولتمردان وقتی میخواهند کاری انجام دهند بلافاصله از اتاق استفاده میکنند
در انتخابات این دوره اتاق بازرگانی چندین نام سرشناس بازار سرمایه کاندیدای حضور در اتاق هستند. آیا این موضوع به وضعیت نهچندان خوب بورس در چند ماه اخیر ارتباطی دارد؟
من رابطهیی بین این دو موضوع حداقل درباره خودم نمیدانم. زمانی که تصمیم به کاندیدا شدن گرفتم فکر کردم در مجموعه کشور اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی سابقه طولانی دارد اما تاحدی به شکل سنتی اداره میشود و دلیل ورود من همین بود. در دنیای جدید بحث بازار پولی و مالی بحث بسیار مهمی است. شرکتها وقتی موفق هستند که از طریق بازار پولی و بازار سرمایه و بازارهای مالی منابع دریافت کنند. بررسیهای من نشان داد در مجموعههایی که با آنها روبهرو هستم عمده بحث و مشکلات آنها سرمایه در گردش، تامین منابع برای طرح توسعه و تولید بیشتر یا توسعه ظرفیت است که همه در گرو نقدینگی است، بههمین دلیل دیدم اگر بشود افرادی که در بازار سرمایه فعال هستند به اتاق بازرگانی بیایند، میتوانند پیوند بهتری میان اتاق بازرگانی و بازار سرمایه بهعنوان یکی از بازارهای تامین منابع برای همین شرکتها ایجاد کنند. دلیل اصلی من همین بود. نکته دیگر این بود که بازار سرمایه بهعنوان یک بازار مالی بزرگ در سطح جهان است ولی در ایران بازار سرمایه بسیار کوچک باقیمانده است. در سال1392 حدود 226هزار میلیارد تومان منابع از بازار پولی و بانکها گرفته شده و
27هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین شده است. این آمار مبین این است که بین بازار سرمایه و صنعت در ایران پیوند محکمی وجود ندارد و بازار سرمایه نتوانسته خیلی به شرکتها کمک کند. این موضوع به چند دلیل است؛ یکی از دلایل این است که خود شرکتها رابطه قوی با بازار پولی و مالی ندارند. الان با شرکتهایی که صحبت میکنیم، میگویند بانکها وام نمیدهند و اگر بدهند نرخ آن بسیار بالاست و در بازار سرمایه هم خبری نیست و همه با شاخصهای پایین وارد میشوند و کسی در آن پول نمیگذارد. این موضوع یک مشکل است و اگر شرکتها نتوانند تامین منابع کنند مشکلات زیادی خواهیم داشت. در اینجاست که اگر شرکتهایی که با بازار سرمایه آشنا هستند و بازار پولی را میشناسند به اتاق بیایند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. ایران در حال حاضر مثل آلمان بانک محور است ولی نرخ بهره 28درصد است که جوابگوی نیاز صنعت نیست.
من شخصا به دکتر طیبنیا گفتم اگر میخواهید صنعت از رکود بیرون بیاید باید با کاهش نرخ تورم نرخ بهره هم پایین بیاید. نمیشود نرخ تورم زیر 20درصد باشد اما از آن طرف بگوییم نرخ بهره بانکی 28درصد باشد. روزی استدلال میکردیم که نرخ بهره و نرخ تورم اگر با هم سازگار نباشند رانت ایجاد میشود اما امروز که عکس آن موضوع در حال رخ دادن است. نرخ تورم پایین آمده پس چرا نرخ بهره پایین نیاید. اگر افراد آشنا به بازار سرمایه و پولی وارد اتاق شوند و از طریق پارلمان بخش خصوصی پیام را به مسوولان برسانند فکر میکنم موثر خواهند بود. من چون هم در بازار سرمایه و هم در بازار پول تجربه دارم و جز سمت فعلی در بانک پارسیان هم 8سال عضو هیاتمدیره بودهام فکر میکنم که میتوانم در اتاق مفید واقع شوم.
همزمان با شما چهرههای بزرگی از بازار سرمایه و بازار پولی برای حضور در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی کاندیدا شدهاند. آیا هماهنگی خاصی بین شما وجود داشته است؟ آیا جلسهیی پیش از این برای انتخابات با یکدیگر جلسهیی داشتهاید؟
قبلش هماهنگی نبوده است. لااقل من در جلسهیی شرکت نکردهام. اما علاقهمند هستیم که این هماهنگی ایجاد شود و انشاءالله تا قبل از انتخابات هماهنگی برای برگزاری یک جلسه ایجاد خواهد شد. نتیجه این موضوع میتواند روی برنامه ششم توسعه بسیار اثر داشته باشد و پیشنهادات خوبی درباره بازار سرمایه و بازار پولی و در کنار آن جلوگیری از رکود در بخش صنعت مطرح شود. بهنظر من اتاق میتواند بسیار در این رابطه مفید باشد. اتاق شامل مدیران شرکتهایی است که دایما در صادرات، واردات، تولید، معدن و کشاورزی کار میکنند و مجموعه اقتصاد ملی نمایندگانی در اتاق دارد ولی سوال این است که اتاق چقدر با این پتانسیل توانسته موفق باشد؟ بهنظر من خیلی کم موثر بوده است.
یک قدم به عقب برگردیم. شما اتاق را به چه چشمی میبینید؟ اتاق از دیدگاه شما پارلمان بخش خصوصی است یا یک تشکل بزرگ یا دیدگاه دیگری درباره اتاق دارید؟
من اتاق را پارلمان قانونگذاری و پیگیری و جایگاهی برای رساندن نظرات، صدا و پیام بخش تولید به شکل عام برای مسوولان میدانم. اتاق جایی است که میتواند پیام، تحلیل و راهحل بدهد. بهنظر من اکنون اینگونه نیست و همه درگیر کارهای جاری خود هستند و بعضا هم به اتاق تشریف میبرند و وقت میگذارند. اگر اتاق بتواند موثر باشد و با دولت پیوند بهتری برقرار کند دولت هم علاقهمند به استفاده از نظرات اتاق دارد.
در اتاق چندین سال است که گروهبندیهایی وجود دارد. آیا شما اختلافات داخل اتاق را براساس مسایل اساسی و پایهیی میبینید یا این اختلافات فرعی است؟
ما نباید اقتصاد را سیاسی کنیم. طبیعی است که هر فرد گرایش و رویکرد سیاسی داشته باشد. هر مدیری و هر ایرانی در این کشور دیدگاه سیاسی دارد اما وقتی در مصدر کار هستیم و مسوولیت ما اقتصادی است نباید دیدگاه سیاسی را بر آن حاکم کنیم. ضربهیی که کشور میخورد از همین موضوع است. در اتاق هم جریانات مختلف وجود دارد. ما نباید اتاق را سیاسی کنیم و به سمت جناحبندی برویم بلکه افراد دلسوز نظام، شایسته باتجربه و تحصیلات اگر روی کار باشند طبیعتا اینقدر مشکل در کشور برای حل دارند که به سیاسی کاری نمیپردازند. آنها کار را به سیاستمداران میسپارند. اسم این نهاد اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی است و نه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و سیاست. بعضی وقتها برخی اتاق را اشتباه میگیرند که این خطرناک است بهخصوص برای ما که فعال اقتصادی هستیم باید در همان مسیر حرکت کنیم. البته طبیعی است که سیاستهای کلان کشور روی اقتصاد تاثیر میگذارد ولی اتاق نباید سیاسی شود.
طبیعتا افرادی که دیدگاه نزدیک به هم دارند دور یکدیگر جمع میشوند و برنامه میدهند. شما به کدام یک از گروههای موجود نزدیکتر هستید؟
من بیشتر دوست دارم در قالب برنامه حرکت کنم. من بهدنبال تغییرات زیربنایی در اتاق هستم که در اتاق تحول و تغییر ایجاد کند. من بهدنبال این موضوع هستم و فکر میکنم اتاق باید بیشتر از این کار کارشناسی کند و طبیعتا موثر خواهد بود. مثلا در بحث خوراک گازی یا پالایشگاه بسیار تلاش کردیم و این تلاشها از طریق اتاق خیلی قانونمندتر و رسمیتر میشود.
به هرحال قاعده بازی این است که اسامی افراد در لیست گروههایی قرار گیرد. قرار است اسم شما در کدام لیست باشد؟
تا الان سه گروه به من پیشنهاد دادند که در لیست آنها قرار گیرند. من تاکنون در لیستی رسما قرار نگرفتم ولی مطمئنا وارد یکی از لیستها میشوم. برخی دوستان میگویند کسی که میآید فقط باید در لیست ما باشد و در لیستهای دیگر نباشد ولی من نمیخواهم چنین قیدی را قبول کنم. اگر دوستان علاقه داشتند اسم من را در لیستی بگذارند اگر نظر آنها مخالف دیدگاه من نباشد من استنکافی ندارم اما اینکه حتما فقط در یک لیست باشم اصرار ندارم. بهنظر من باید جمع فرهیختگان و آشنا به مسایل بیایند. من در گروههای مختلف فرهیختگان زیادی دیدم و اینجوری نیست که بگویم فقط یک گروه مناسب است.
در این دوره انتقادهای تندی نسبت به حضور چهرههای بانکی بخش خصوصی و مدیران هلدینگهای بزرگ بورسی وجود دارد؛ بهنظر شما علت چیست؟
یک احتمال این است که حدس میزنند این گروه در دوره آتی وارد اتاق خواهند شد و از الان با انتقادهای تندشان میخواهند مانع شوند. به اعتقاد من هلدینگها میتوانند در اتاق بسیار موثر باشند زیرا برنامه دارند. مثل این شرکت که چند رشتهیی است و در بخشهای مختلف دارای تحلیل است و از اکنون اقتصاد ایران در سال94 را پیشبینی میکند. پس این شرکتها کوچک نیستند و دستشان پر است و منتقدین مطمئن هستند این افراد رای خواهند آورد.
پیشبینی شما از اقتصاد کشور در سال آینده چیست؟
من فکر میکنم وضعیت درآمدی ما چندان خوب نیست و راه سختی برای خروج از رکود داریم. با این وضعیت که با کاهش قیمت نفت روبهرو هستیم طبیعی است که از نظر درآمدها فشار بیشتر خواهد شد پس دولت درآمدش کم شده و در نتیجه سرمایهداری دولت هم کم خواهد شد و ناگزیر سعی خواهد شد از طریق مالیات کسری بودجه جبران شود که همین بر تولید اثر خواهد داشت پس به همین دلیل اتاق بازرگانی باید در این موضوع بسیار کار کند و دست شرکتها را نیز باز نگه دارد تا سرمایهگذاری کنند و در غیر اینصورت با مشکلات زیادی روبهرو خواهیم شد.
زمانیکه قیمت نفت کاهش یافت نماد غدیر بسته شد و با تعدیل منفی هم باز شد زیرا در آن زمان پیشبینی سود 126تومان بود ولی این هم کاهش یافت. بهنظر شما ممکن است با کاهش بیشتر قیمت نفت سود هم کاهش یابد؟
این دو موضوع هیچ ارتباطی به هم نداشت و یکشبه ایجاد شد. اولا ما توانستیم به بودجه سالهای گذشته یعنی 92 و 93 که درنظر داشتیم، برسیم و انشاءالله مجمع آن هم در ماه اسفند برگزار خواهد شد. در آن مجمع توضیح خواهیم داد چگونه به همان سود پولی که پیشبینی شده بود رسیدیم و تعدیل منفی نداشتیم. برای سال94 هم شورا 140تومان درنظر گرفته است پس رشد داشتهایم اما چون سرمایه را دوبرابر کردیم خودبهخود سرشکن شدن قیمتها را داشتیم یعنی دو تا 70 تومان پس در واقع تعدیل منفی نداشتهایم.
افزایش سرمایهای که در مجمع قبلی وعده داده بودید برای سال آینده انجام خواهد شد یا در سالجاری اجرایی میشود؟
امسال این امکان وجود ندارد زیرا اکنون آخرین روزهای حق تقدمهاست که درحال تنظیم است و به سمت ثبت میرویم. مجمع هم بعد از افزایش سرمایه ثبت شده تشکیل خواهد شد. به عبارتی با 3600تومان به مجمع میرویم. به درخواست رییس مجمع، سردار حقیقی که نظرشان این بود با 7200 به مجمع برویم، درحال برررسی هستیم این اتفاق بیفتد زیرا آمادگی این را داریم که اگر سرمایهدارها قبول کنند و علاقه نشان دهند باز افزایش سرمایه خواهیم داشت چون ما طرح توسعه داریم یعنی 27هزارمیلیارد تومان سرمایهگذاری جدید انجام میدهیم یعنی دارایی سهامداران را افزایش خواهیم داد هرچند وصول نقدی هم نداشته باشیم.
آیا در این دوره این کار انجام خواهد شد؟
اکنون در دارو سرمایهگذاریهای فعال داریم و شرکتهای هلدینگ دارویی جدید را فعال خواهیم کرد. در بخش فولاد و آلومینیوم هم فعال هستیم مثلا یکمیلیارد دلار LC آلومینیوم را در سه هفته قبل باز کردیم و این یک سرمایهگذاری بزرگ است. همچنین برای پالایشگاه 120هزار بشکهیی شیراز از وزارت نفت مجوز گرفتهایم از سازمان محیطزیست هم بهزودی مجوز خواهیم گرفت و میتوانیم 850میلیون دلار سرمایهگذاری در اینجا داشته باشیم.
اصل کار شرکت غدیر، پتروشیمی و پالایشگاه است. باتوجه به توقفهایی که در این زمینه اتفاق افتاد و اکنون هم وجود دارد با روند کاهشی قیمت نفت وضعیت این شرکتها چگونه خواهد بود؟
قیمت نفت دیگر روند کاهش را طی نخواهد کرد و من پیشبینی میکنم بین 50 تا 55دلار و درحالت خوشبینانه در 60دلار متوقف خواهد شد. ولی این قیمت در مقابل 105دلار قطعا کاهش یافته است اما این فکر که از این پایینتر بیاید فکر درستی نیست.
برای نهادهای پالایشگاهی که در آینده باز خواهند شد با قیمت جدید باز میشوند یا بر مبنای قیمت سابق این بازگشایی صورت خواهد گرفت؟
خوشبختانه در مورد پالایشگاههایی که در سطح کشور وجود دارد توافق بسیار خوبی با دولت داشتهایم. بنا شده است ازمحل سود همین پالایشگاهها کیفیسازی صورت گیرد و هرسال سودی برای کیفیسازی کنار گذاشته شود و این کمک بسیار موثری بود که دولت برای پالایشگاهها انجام داد پس به همین دلیل کاهش قیمت نخواهیم داشت.
برنامه شما پس از ورود به اتاق برای سرمایههای پالایشی و پتروشیمی و ساختمانی و سیمانی و معدنی چیست؟
عوارض مالک معدنی از 30 به 25 رسیده است البته با کمک دولت و مجلس کاهش یافته است. باتوجه به اینکه ما درگیر اینگونه مسایل هستیم و با این دغدغهها به اتاق برویم طبیعی است که برای آسانسازی مقررات و جذب سرمایهگذاری بیشتر فعالیت خواهیم کرد. به خصوص اینکه در بعضی جاها ما دارای مزیتهایی هم هستیم. مزیت نفت و گاز و معدن مطالعه شده و کار شده وکاملا مشخص است پس طبیعی است که از این فرصت باید استفاده کنیم تا بتوانیم دو مزیت عمدهیی که در کشور داریم از طریق اتاق پیگیری کنیم و جذب سرمایهگذاری اتفاق بیفتد و اجازه بدهیم بخش خصوصی سرمایهگذاری کند. از زمانی که پتروشیمی و پالایشگاه خصوصی شد چقدر درآمد این شرکتها تغییر کرد و چقدر ظرفیتها افزایش یافت و چقدر طرحهای جدید داشتیم و کارایی و بهرهوری بالا رفت. این درحالی است که بسیاری از همین پالایشگاهها قبل از خصوصی شدن زیانده بودند.
بحث را به سمت بازار بورس میبریم. باتوجه به تغییراتی که در بخش ریاست بورس اتفاق افتاد تغییری تاکنون شما دیدهاید. باتوجه با این تغییر سیستماتیک شما آینده شرکتهای بورسی را چطور میبینید؟ اگر شما وارد اتاق شوید هدف شما از اینکه با سازمان بورس ارتباط داشته باشد، برنامهای دارید؟
مساله بورس چندان به رییس این سازمان بستگی ندارد که با تغییر رییس آن تحول مهمی ایجاد شود. بورس نمادی از اقتصاد کشور است و این نوسانات از همین جا نشات گرفته است. به همین دلیل روزی که رییس بورس تغییر کرد، فقط برای مدت کوتاه یک یا دو روز افزایش شاخص را داریم و دنبالهدار این نیست فقط این تغییر ناشی از اثرات روانی بوده است. این نشان میدهد مشکل از جای دیگر است.
مشکل بورس را شما اکنون در کجا میبینید؟
به نظر من مشکل بورس مربوط به بخش صنعت است و همچنین رکود که عامل آن کمبود نقدینگی است و شرکتهای تولیدی و بازرگانی را تحت تاثیر قرار داده است. یک عامل دیگر کمبود مقررات است که بسیار سختگیرانه است و باید اصلاح شود.
وقتی قیمت نفت کاهش دارد حتما مسوولان باید فکری به روانسازی صادرات کالا بکنند و این اتفاق را تبدیل به یک فرصت بکنند. بخش خصوصی اگر فعال شود با کاهش قیمت نفت این بخش با صادراتش میتواند به ارزآوری کشور کمک کنند. پس در اینصورت تحریمها هم تاثیری نخواهند داشت. نمیشود که در اقتصاد رکود داشته باشیم اما در بازار سرمایه رشد داشته باشیم و این دو با هم همخوانی ندارد شاید یکی از دلایلش در آن زمان این بوده که پایه پولی تغییر کرد و به اجبار شاخص بورس بالا میرفت. درحالی که رکود داشتیم اما اکنون این رابطه منطقی شده است.
در بورس نمادهای سنگینی مثل «فارس» داریم یک روز که همه نمادها مثبت باشند ولی «فارس» منفی باشد کل شاخص هم منفی میشود؟
این بحث مربوط به خود شاخص هست. باید بتوانیم شاخص را بررسی مجدد کنیم زیرا شاخص همیشه گویای کل وضعیت بازار سرمایه نیست زیرا اکنون سودها کسر نمیشود. وقتی 9صنعت رشد دارند ولی یک صنعت رشد ندارد منتها بهدلیل وزن بالایی که دارد بر کل شاخص تاثیر خواهد گذاشت باید دید مشکل کجاست و این مساله درحال بررسی است.
در دورههای گذشته چه برنامههایی از نظر شما مغفول واقع شده است؟
پیوند اتاق و دولت بسیار ضعیف بوده است.
حتی با وجود اینکه رییس اتاق بازرگانی، رییس دفتر رییسجمهور شد؟
بهنظر من ساختار اتاق بهگونهیی است که چندان هماهنگ با دولت نیست و نتوانست ارتباط خوبی برقرار کند و همین باعث شد هرکدام راه خود را بروند. درحالی که در همه کشورها تمام سیاستمداران و دولتمردان وقتی میخواهند کاری انجام دهند سریع و بلافاصله از اتاق استفاده میکنند و اتاق برای آنها مفهوم زیرساختار دارد زیرا به کمک اتاق میتوانند روابط اقتصادی خود را با سایر کشورها بهبود بخشند و قوی کنند.
در کشور ما این رابطه تگاتنگ وجود نداشته و اتاق باید با دولت پیوند قوی داشته باشد این پیوند از نظر من یک تفکر است و مربوط به شخص یا فرد خاصی نیست. خود دولت باید این تفکر را در اتاق ایجاد کند تا بتوانند این دو به هم نزدیک شوند. مطمئن باشید اگر این رابطه ایجاد شود خود دولت به علت مشکلاتی که با آن روبهروست ازجمله کسری بودجه و کاهش قیمت نفت فضای کسبوکار را آماده میکند تا این شرکتها بتوانند بیایند برای سرمایهگذاری.
برخلاف صحبت شما بسیاری معتقدند اتاق تبدیل شده به نیمکت ذخیره دولت و کسانی که قبلا در دولت بودهاند اکنون در اتاق نشسته و دوباره از اتاق به دولت بازگشت خواهند داشت و از این موضوع انتقاد میکنند از نظر شما این موضوع ایرادی دارد؟
این را من بد نمیدانم ولی در جریان باشید که بحث بیشتر محتوایی است تا شکلی یعنی این تفکر باید جایگزین شود که دولت از بخش خصوصی در راستای حل مشکل رکود و ارتباط اقتصادی با کشورهای دیگر استفاده کند و اینکه فرد دولتی است یا غیردولتی تفاوتی ندارد. یک زمانی رییسجمهور فقید ترک با خود 300نفر همراه به ایران آورده بود و همه تصور میکردند این همراهان را آوردهاند تا بگردند اما مشخص شد این افراد مدیران شرکتهای بزرگی در ترکیه هستند که آمدهاند تا در ایران کار بگیرند. رشد اقتصادی ایران و ترکیه از همان زمان افزایش آنچنانی پیدا کرد و اکنون شاهد حجم بالای واردات از کشور ترکیه به ایران هستیم. اگر این نگاه را داشته باشیم کمک بزرگی به اقتصاد خواهیم کرد. مشکل کشور تفکر است نه افراد زیرا فرد دولتی داریم که تفکر بخش خصوصی دارد و فرد بخش خصوصی با تفکر دولتی. مهم این است که آن رویکرد حاکم چیست.
شما میفرمایید اتاق با دولت همکاری مستمر ندارد یا برعکس اما بخش خصوصی همیشه دفاعش این است که دولت به ما اعتماد ندارد نظر شما چیست؟
این رابطه دوسویه است و دولت هم باید متوجه شود که میتواند از شرکتها بهعنوان همکار و یار اقتصادی استفاده کند تا اهداف خود را پیش ببرد و اتاق هم احساس کند دولت پشتش است و این پیوند باید دو طرفه باشد.
