جستوجوی صلح در خانه همسایه
گروه جهان|
نشستی درباره صلح افغانستان میان شماری از سیاستمداران افغانستان و پاکستان شنبه آغاز شد. این نشست به میزبانی «مرکز پژوهش صلح لاهور» و با حمایت دولت پاکستان برگزار شده است. گفته شده، شماری از چهرههای شاخص سیاسی افغانستان به کشور همسایه رفتهاند. در میان این چهرهها نام افرادی چون گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی، محمدکریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان، محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، عبدالطیف پدرام نامزد انتخابات ریاستجمهوری، حامد گیلانی رییس حزب معاذ ملی، عطامحمد نور رییس اجرایی حزب جمعیت اسلامی افغانستان دیده میشود.
روزنامه پاکستانی نیشن نوشته، حامد کرزی رییسجمهوری سابق افغانستان، نیز قرار بوده که در این کنفرانس شرکت کند اما بهدلیل محدودیت زمانی از شرکت در آن خودداری کرده است.
اسلامآباد که همواره انگشت اتهام دخالت در افغانستان را متوجه خود دیده در شرایطی برای برقراری صلح در کشور همسایه نشست برگزار کرده که اغلب ناظران سیاسی نسبت به نتیجهبخش بودن آن ابراز تردید کردهاند. پراجکت سندیکت در مطلبی با عنوان «معمای افغانستان» نوشته: اشرف غنی رییسجمهور افغانستان، در ژانویه 2018 آشکارا اعتراف کرد که بدون حمایت خارجی، دولت او و ارتش افغانستان نمیتواند دوام بیاورد. امروز نیز وضعیت همان است: دولت افغانستان دچار نابسامانی است و ارتش به سختی در برابر شورش طالبان مقاومت میکند. با اینحال ترامپ میخواهد که در صورت امکان از طریق یک توافق سیاسی امریکا را جنگی که پیروزی در آن ناممکن شده، خارج کند. اما پیچیدگیهای منافع متضاد در افغانستان باعث شده که با وجود تلاشهای جداگانه واشنگتن و مسکو برای دستیابی به توافق پایدار، موفقیت همچنان دور از دسترس باشد. مشکل افغانستان اساسا نظامی نیست. با وجود تلفات سنگین ارتش ملی افغانستان (بیش از ۴۵هزار کشته از شروع ۲۰۱۴) و افزایش ناامنی در این کشور، ارتش توانسته از سقوط شهرهای بزرگ به دست طالبان جلوگیری کند. اما وضعیت رو به بدترشدن امنیتی افغانستان نشاندهنده عوامل سیاسی و منطقهای است. پیش از هر چیز دیگری باید اشاره کرد که افغانستان از زمان حمله امریکا، ابتدا در دوران پساطالبان حامد کرزی (۲۰۰۱ – ۲۰۱۴) و بعدها در دولت فعلی غنی، رهبری که به آن نیاز دارد را نداشته است. غرب امیدوار بود که رهبران افغانستان به جای شخصی کردن قدرت، برای تقویت وحدت ملی و نهادینه کردن سیاست تلاش کنند اما در مقابل، رسم قدیمی «تفرقهانداز و حکومت کن»، در کنار مرزبندیهای قومی، قبیلهای، زبانی و فرهنگی و همچنین فساد و مدیریت ناسالم در سیاستورزی سیاستمداران افغانستانی غالب بوده است. تمرکز رهبران افغانستان در سایه دموکراسی قلابی، به دستآوردن قدرت و نفوذ شخصی به قیمت منافع ملی بوده است. بنابراین، جای تعجب نیست که دولت افغانستان از سال ۲۰۰۱ تاکنون ضعیف و تقریبا بطور کامل وابسته به حمایت ایالات متحده و متحدانش بوده است. در نتیجه، افغانستان در برابر رفتار غارتگرانه همسایگانی چون پاکستان و چشم و همچشمی منطقهای و رقابت قدرتهای بزرگ آسیبپذیر بوده است.
درگیری افغانستان اکنون عمیقا با اختلاف هند و پاکستان، رقابت ایران و عربستان سعودی، مشارکت استراتژیک پاکستان و عربستان سعودی، تنشهای ایالات متحده و ایران، دوستی پاکستان و چین، تنشهای مرزی دورهای هند و چین و رقابت ایالات متحده و روسیه در هم پیچیده شده است. افغانستان به میدان نبرد کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ تبدیل شده که هرکدام مانعی فراروی حل و فصل سیاسی این کشور دارند.
تلاشهای اخیر ایالات متحده برای دستیابی به یک توافق سیاسی تاکنون ناموفق بوده است. زلمی خلیلزاد نماینده ویژه ایالات متحده برای مصالحه افغانستان که ماموریت صلحجویانهاش را سپتامبر سال گذشته آغاز کرد، تقریبا هیچ پیشرفتی نداشته است. در واقع، او برای عبور از آشفتهبازار سیاسی افغانستان و منطقه دستوپا میزند.
خلیلزاد بهدلیل دخالت بحثبرانگیزش در افغانستان در طول بیش از سه دهه به عنوان یک نومحافظهکار امریکایی خودخوانده، با بیاعتمادی بسیاری از رهبران افغانستانی از جمله غنی و دولتهای منطقه روبرو است. او ایران را که یکی از همسایههای بانفوذ افغانستان است، در روند مشورتی خود نادیده گرفته است. اسلامآباد و مسکو نیز با توجه به دیدگاههای ضدپاکستانی گذشته خلیلزاد و انتقادش از جاهطلبیهای منطقهای روسیه، به او به دیده تردید مینگرند. تنها امتیازی که خلیلزاد تاکنون از طالبان به دست آورده است ـپس از چندینبار دیدار با نمایندگان این گروه در دوحهـ این است که طالبان اجازه نخواهد داد خاک افغانستان برای اقدام خصمانه علیه ایالات متحده و متحدانش استفاده شود. اما این وعده مشروط به خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان است. همچنین خلیلزاد نتوانسته طالبان را متقاعد کند که حکومت افغانستان را به عنوان هرچیزی بهجز دستنشانده امریکا به رسمیت بشناسند و وارد گفتوگوی مستقیم با آن شوند.
در همینحال، روسیه از ابتدای ۲۰۱۸ با برگزاری چند نشست چندجانبه در مسکو، ابتکارات صلحجویانه خودش را در افغانستان دنبال کرده است. نمایندگان طالبان، شخصیتهای برجسته افغانستان (به رهبری کرزی، که اکنون از امریکا بهدلیل اهمال در برقراری ثبات و امنیت در افغانستان انتقاد میکند)، همسایگان نزدیک افغانستان و هند از جمله شرکتکنندگان نشستهای مسکو بودند. اما با توجه به اینکه طالبان حاضر نیستند آتشبس کنند، چه برسد به توافق درباره سایر مسائل اساسی، این نشستها نیز نتیجه ملموسی نداشته است.
محمد اکرام اندیشمند تحلیلگر مسائل سیاسی و نویسنده افغانستانی، میگوید: «اگر امریکا خواهان صلح پایدار در افغانستان است، پس باید با کشورهای منطقه و همسایههای افغانستان به توافق برسد، بدون توافق کشورهای منطقه و همسایه، رسیدن به صلح پایدار ناممکن است و بعید به نظر میرسد. پاکستان بارها تاکید کرده که هند باید در آوردن صلح افغانستان همکاری کند. این بدان معناست که هند در مساله افغانستان نقش دارد. هدف پاکستان این است که رابطهاش با هند را به قضیه افغانستان ربط دهد تا از این طریق بتواند امتیاز بگیرد و اگر قرار باشد که در افغانستان صلح بیاید، پس باید مشکل هند و پاکستان هم حل شود تا در آینده بتوانند در حل مساله خودشان با هند به یک توافق منطقهای دست پیدا کنند.»