مردم، قدرت و منافع(20)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فرضیههای جانشین برای منابع ثروت ملل
من منابع واقعی ثروت ملل- که بر پایههای علم و دانش قرار دارد و نهادهای اجتماعی را بدین منظور که ما برای کمک نه فقط به خودمان بلکه برای اینکه در آرامش و در کنار یکدیگر زندگی کنیم و برای خیر عمومی خودمان با یکدیگر همکاری و تعاون داشته باشیم، ایجاد کرده بودیم - را شرح داده بودم. من همچنین خطراتی که برای این پایهها توسط ترامپ و همپالکیهایش صورت میگیرد را شرح دادهام. ترامپ و همپالکیهایش با یک سری از عقاید نیمه تمام و گمراه به هر واقعیتی که کاری جز خدمت به منافع اقتصادی برخی از رانت جویان کوته نظر ندارند، لازمه موفقیت را در حمله همهجانبه به نهادهای حقیقت گوی ما و خود دموکراسی میدانند.
در اینجا یک فرضیه آلترناتیو بسیار طولانی مدت و گسترده از آنچه که سبب ثروت ملل شده وجود دارد، فرضیهای که متاسفانه در کشور ما در 40 سال گذشته دچار تب و تاب زیادی شده است: دیدگاهی که میگوید یک اقتصاد در صورتی بسیار خوب عمل میکند که رهایش کنید یا حداقل آنکه به بازارهای بیقید و بند بسپارید. هواداران این فرضیات اصول حقیقت را مثل ترامپ جزو جزء نمیکنند. آنها همانند یک شعبدهباز ماهر بیشتر بر آنچه که ما بر آن متمرکز میشویم آن را شکل میدهند. اگر جهانی شدن افراد بسیاری را پشت سر گذاشت، اگر اصلاحات ریگان منجربه آن شد که افراد بیشتری در فقر بمانند و درآمد بخشهای بزرگی از جمعیت درجا بزند، بهترین حیله آن است که جمعآوری دادهها درباره فقر را متوقف کنند و درباره نابرابری هم اصلا حرف نزنند و به جای آنکه بر قدرتی که تعداد کمی از شرکتهای سلطه در بازار دارند متمرکز شوند، بر رقابتی که همیشه در درون بازار میماند تمرکز میکنند.
به جزوههای استاندارد اقتصادی دانشکدهها نگاهی بیندازید. واژه رقابت به راحتی در سراسر فصلها وجود دارد؛ لغت قدرت را فقط در یک یا دو فصل میبینید. لغت استثمار، که مدتهای مدید است از لغتنامه اقتصاددانان پیرو این ایده حذف شده، را بسیار بعید است در کل جزوه ببینید. اگر به تاریخ اقتصادی جنوب امریکا برگردید، بسیار محتمل درباره بازار (رقابتی) پنبه یا حتی برده مباحث را میبینید تا استفاده وسیع از قدرت توسط یک گروه برای استخراج عصاره نیروی کار دیگری یا استفاده گروه از قدرت سیاسی برای تضمین آنکه بتواند کارش را پس از جنگ داخلی ادامه دهد. نابرابری بزرگ در دستمزدها بین جنسیتها، نژادها و قومیتها - شمایل اصلی اقتصاد امریکا که در فصل بعد به آن میپردازیم - اگر به آن اشارهای میشود با استفاده از واژه تعدیل شدهای مانند تبیعض بحث خواهد شد. فقط اخیرا واژههایی مانند استثمار و قدرت رابرای شرح آنچه که رخ داده را دیگر میتوان در سنگنوشتهها دید.