پول، رسانه و بحران آبوهوایی
نویسنده: جان اسکیلز ایوِری|
ترجمه: داود جلیلی|
نقد اقتصاد سیاسی |مشکل اصلی که جهان در تلاش برای اجتناب از تغییر فاجعهبار آبوهوایی با آن روبروست محدودیت زمانی است که در اختیار داریم. برای نجات تمدن انسانی و زیستکره زمین از تأثیرات فاجعهبار تغییر آبوهوا، به اقدام عاجل نیاز داریم. اما بسیج افکارعمومی برای اقدام عاجل موردنیاز دشوار است، چراکه حادترین تأثیرات گرمایش در آیندهای درازمدت رخ خواهد داد.
با این حال، در گزارش اکتبر 2018، سازمان بیندولتی تغییر آبوهوایی، از زبانی بسیار نافذ برای بیدار کردن دستکم بخشی از افکارعمومی استفاده کرد: کودکانی که آیندهشان در خطر است. در ادامه، خلاصهای از سخنرانی گرتا تونبرگ، فعال 16 ساله سوئدی در زمینه مسائل آبوهوایی را میآورم، که در مجمع اقتصاد جهانی داووس در ژانویه 2019 ایراد کرد:
«خانهمان آتش گرفته است.من اینجاهستم تا بگویم خانهمان آتش گرفته است. براساس گزارش سازمان بیندولتی درباره تغییر آبوهوایی ما برای اصلاح اشتباه خود کمتر از 12 سال فرصت داریم. تا آن زمان، باید تغییرات بیسابقهای در تمام جنبههای جامعه رخ بدهد، از جمله کاهش گازهای گلخانهای CO2 تا حداقل 50 درصد…
در اینجا، داووس – مانند هر جای دیگری – همه درباره پول صحبت میکنند. به نظر میرسد که پول و رشد نگرانیهای اصلی ما هستند.
« و چون پیش از این هرگز با بحران آبوهوایی به عنوان بحران برخورد نشده است، مردم بهسادگی از تمامی پیآمدهای آن بر زندگی روزمره ما آگاهی ندارند. مردم نمیدانند که چیزی به عنوان بودجه مقابله با اثرات انتشار گازهای گلخانهای وجود دارد، و (نمیدانند) این بودجه چهگونه کماکان بهشدت اندک است. لازم است این بودجه امروز تغییر کند.»
پول جنون رشد را به پیش میراند
«هرکسی که به رشد بینهایت چیزهای فیزیکی روی سیارهای که از لحاظ فیزیکی محدود است اعتقاد دارد، یا دیوانه است یا اقتصاددان.»
(کنتای بولدینگ، 1993-1910)
اقتصاددانان (به جز چند استثنای قابلتوجه) مدتهاست طوری رفتار کردهاند که گویی رشد مترادف سلامت اقتصادی است. اگر تولید ناخالص ملی کشوری بطور پیوسته تا 4 درصد در سال رشد کند، اکثر اقتصاددانان آن را تأیید میکنند و میگویند که اقتصاد از سلامت برخوردار است. آنان بر این باورند که حتی اگر اقتصاد رشد سریعتری داشت، بازهم از سلامت بیشتری برخوردار میشد. اگر نرخ رشد سقوط کند، تشخیص میدهند اقتصاد دچار بیماری شده است. اما، روشن است که در یک سیاره محدود، نه رشد جمعیت و نه رشد اقتصادی نمیتواند به صورت نامحدود ادامه یابد.
بدون شک حتی اقتصاددانان دیوانه رشد بیشتر هم میدانند که رشد بیپایان در یک سیاره محدود، از لحاظ منطقی ناممکن است. اما با کوتهبینی خودخواسته از نگاه به آیندهای فراتر از یک یا دو دهه خودداری میکنند. بحران آبوهوایی همه این مسائل را تغییر داده است، چراکه اکنون نجات آینده درازمدت کودکان و نوههایمان عاجلترین وظیفه ماست. آینده درازمدت تمدن بشری و زیستکره زمین اکنون باید مهمترین اولویت ما باشد.
کل سیستم اقتصادی ما باید اصلاح شود
اندیشههای کهنه و شاخصهای کهنه اقتصادی دیگر در خدمت ما نیست. از منظر چشمانداز زیستمحیطی، تولید ناخالص ملی یک کشور نشان نمیدهد که اقتصاد خوب کار میکند، بلکه تقریبا برعکس. تولید ناخالص ملی معیاری شده است برای نشان دادن اینکه اقتصاد با چه سرعتی دارد محیط زیست را نابود میکند.
شیوه زندگی تغییر میکند اما تیرهروزی کماکان باقی است
اقدامهای عاجلی که برای اجتناب از تغییر فاجعهبار آبوهوایی لازم است بر شیوه زندگی تأثیر میگذارد، اما لزوماً خوشبختی ما کمتر نخواهد شد. آیا واقعا از ماندن در گرههای ترافیکی لذت میبریم؟ وقتی استفاده از دوچرخه و وسایل حملونقل عمومی را جایگزین استفاده از اتومبیل شخصی (به جزدرمواردی که واقعا ضروری است) کنیم کماکان میتوانیم خوشبخت باشیم؟ بدون مسافرت هوایی به مقاصد تفریحی هم میتوانیم کماکان خوشبخت باشیم. با خانوادههای کوچکتری که برای تثبیت و کاهش نهایی جمعیت جهان لازم خواهد بود هم میتوانیم کماکان خوشبخت باشیم.
عدالت اجتماعی و عدالت آبوهوایی
را همزمان هدف قرار دهیم
سیستمهای اجتماعی و اقتصادی بهشدت موفق کشورهای اسکاندیناوی، همراه با سیاستهای عالی آنها درخصوص انرژیهای تجدیدپذیر، نشان میدهد که میتوان مقابله با وضعیت عاجل آبوهوایی را همزمان با کاهش نابرابریهای اقتصادی و فراهمکردن خدمات مورد نیاز مانند مراقبتهای بهداشتی رایگان، تأمین اجتماعی و آموزش عالی رایگان هدف قرار داد.
ما از عهده نیو دیل سبز برمیآییم
مفهوم نیودیل سبز که اخیراً در ایالات متحده و بسیاری کشورهای دیگر از آن حمایت شده است، همزمان فوریت آبوهوا و مسائل اجتماعی – اقتصادی را هدف قرار داده است. نیودیل سبز از اقدام گسترده دولتی برای ایجاد زیرساخت انرژی تجدیدپذیر، همزمان با توجه به بیکاری از طریق مشاغل سبز جدید حمایت میکند. منتقدان میگویند «ما از عهدهاش برنمیآییم». آنان اشتباه میکنند. آن چه نمیتوانیم تحمل کنیم بیعملی است، چون کل آینده تمدن بشری و زیستکره در خطر است.
ما بهسادگی میتوانیم با کاهش هزینههای نظامی، که در حال حاضر بالغ بر 1.8 تریلیون دلار در سال است و با افزایش مالیات بر افراد بسیار ثروتمند و شرکتها نیو دیل سبز را تأمین مالی کنیم. اغلب رایدهندگان طرفدار عدالت اقتصادی بیشتر و آینده ایمن درازمدت برای نوادگانشان هستند. اقدام امروز ما ادای دین به نسلهای آینده است.