نرخ بیکاری و جوانان

۱۳۹۸/۰۴/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۸۱۳۱
نرخ بیکاری  و جوانان

مرتضی افقه

اقتصاددان

آمار نرخ بیکاری که روز گذشته از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد حاوی چند نکته است . اول آنکه این نرخ نمی‌تواند واقعی باشد و واقعیت این است که بر اساس آمارها و شرایط اقتصادی کشور حتما نرخ بیکاری نسبت به گذشته افزایش یافته است. تنها موضوعی که ممکن است منجر به چنین خطایی توسط مرکز آمار شده باشد، این است که این مرکز جوانان ناامید شده از جست‌وجوی کار را در نظر نگرفته باشد و به همین دلیل بهتر است به نرخ مشارکت رجوع کنیم که به احتمال خیلی زیاد این نرخ کاهش داشته است. فی الواقع زمانی‌که مشارکت کم شده باشد به این معناست که متقاضیان و افراد جویای کار تعدادشان کاهش پیدا کرده است و این از نگاه من نمی‌تواند مثبت باشد چون نشان می‌دهد افرادی که در یک سنی مشغول به کار هستند به دلایل شرایط دشوار کاری و درهای بسته‌ای که بارها به صورت مستمر با آن برخورد کرده‌اند احتمالا دیگر متقاضی نیستند و همین علت پایین آمدن نرخ مشارکت است، البته این آمار نیازمند تحلیل و بررسی دقیق و موشکافانه دارد که اگر این آمار از سوی مراکز و دولت درست باشد نشان می‌دهد که شرایط اقتصادی به شرایط اجتماعی و نا امیدی جوانان از یافتن شغل مناسب دامن زده است .در ظاهر این دسته از جوانان بی‌انگیزه که امیدی نسبت به شرایط موجود اقتصادی ندارند و جایی هم اعلام نکرده‌اند که مشغول به کار نیستند، منجر به ایجاد چنین خطایی از سوی این مرکز شده باشد. به هر حال کاهش نرخ بیکاری موضوعی است که ما به عنوان کارشناس اقتصادی آن را تایید نکرده و شواهد آماری دیگری هم موید این آمار اشتباه نیستند . دوم، اما درباره وضعیت اشتغال ناقص که به 10 درصد رسیده بهتر است که بگویم این آمار اعلامی اگر چه در ظاهر مثبت است اما عمق آنها و تحلیل آنها بر اساس واقعیات اقتصادی و شاخص‌های دیگر اقتصادی مطلوب و مثبت نیست. نکته بعدی یا سوم در رابطه با آمار 40 درصدی بیکاران تحصیل کرده از آموزش عالی کشور و افزایش 4 درصدی آن نسبت به بهار سال پیش است که باید بگویم: از این آمار باید تاسف خورد چرا که پمپاژ فارغ‌التحصیلان به جامعه و بدون فراهم کردن امکانات اشتغال و فرصت‌های شغلی می‌تواند تبعات بدی به همراه داشته باشد و حتی انتظار می‌رود با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور این آمار روز به روز افزایش پیدا کند.  واقعیت آن است که از دو دهه گذشته تا به حال با گسترش مراکز آموزش عالی در ابعاد مختلف با کیفیت‌های بسیار پایین جوان‌ها را سرکار گذاشته‌اند. درخواست کار این دسته از جوانان را به تعویق انداخته‌اند شاید به این امید که دولت و دستگاه‌های ذی‌ربط بتوانند فرصت‌های شغلی ایجاد کنند، اما نه تنها این کار را نتوانستند انجام دهند بلکه گسترش این مراکز آموزشی منجر به افزایش متقاضیان فارغ‌التحصیل شده و چون شغل مناسبی هم نتوانستند برای آنان فراهم کنند در واقع به یک نوع بیکاری جدید و وسیعی که درآینده تبعات سیاسی آنها می‌تواند نسبت به بیکاری معمولی بیشتر باشد، دامن زده شد و همه اینها نتیجه سیاست‌های غلط اقتصادی، سیاسی و سیاست‌های خارجی است. من در نهایت می‌توانم بگویم که نرخ بیکاری قطعا افزایش پیدا کرده است و آن چیزی که باعث ارایه آماری مبنی بر کاهش نرخ بیکاری و بنابراین خطای فاحش از سوی مرکز آمار ایران شده است موضوع کاهش متقاضیان و افراد جویای کاری است. به این دلیل که آنها دیگر امید و انگیزه‌ای نسبت به یافتن شغل ندارند و اگر دولت و مسوولان مربوطه بذر امید را در دل جوانان بکارند قطعا شاهد چنین آمار نادرستی از سوی مراکز معتبر آماری کشور نخواهیم بود.