چراغ کمجان گردشگری
ریحانه جاویدی|
اگر فهرستی از استانهایی که با معضل بیکاری و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن دست و پنجه نرم میکنند تهیه شود، بدون شک استان آذربایجان غربی در چند ردیف نخست آن قرار دارد، استانی که هممرز با دو کشور ترکیه و عراق بوده و ظرفیت کشاورزی، صادرات محصولات باغی و گردشگری دارد اما نه خبری از صادرات است نه حتی برنامهریزی برای رونق صنعت گردشگری تا جایی که آذربایجان غربی با داشتن 49 روستای هدف گردشگری تاکنون نتوانسته در کارزار رقابت میان استانهای مختلف پیروز میدان باشد، در حالی که در استانهای همجوار آن سرمایهگذاری در زیرساختهای این صنعت از جمله بومگردی، به میزان قابل توجهی شغل ایجاد کرده است، غفلت از این صنعت با وجود داشتههای طبیعی و تاریخی این استان در حالی است که در سال 1397، نرخ بیکاری در آذربایجانغربی در سه ماهه نخست 2.8 درصد بیشتر از میانگین کشوری بود و اکنون هم با وجود اینکه بر اساس گزارشهای منتشر شده از مرکز آمار ایران، بیکاری در این استان به زیر 11 درصد رسیده است اما هنوز هم مردم نظر دیگری دارند وکاهش 4 درصدی آن برایشان ملموس نیست. در شهرهای مرزی آذربایجان غربی از جمله اشنویه اقتصاد بر پایه کولبری بنا شده و جوانان تحصیلکرده اصلیترین گروه بیکاران را تشکیل میدهند. اما آنطور که مسوولان میگویند، نه خبری از صادرات در شهرهای این استان است و نه برنامهریزی برای توسعه گردشگری. علاوه بر آن معضل خشکی دریاچه ارومیه هم سبب شده تا تمامی توجهات به احیای این دریاچه معطوف شود و بخشهای دیگر به حال خود رها باشند. عبدالکریم حسینزاده، نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی، معتقد است آذربایجان غربی در سالهای اخیر بیش از آنکه در مسیر جذب سرمایهگذاری پیش رود، دفعکننده آن بوده است چرا که وفاق اجتماعی در این استان پایین بوده و نگاه مسوولان استان هم توسعه محور نبوده، ضمن آنکه زیرساختهای کلان آذربایجان غربی هم برای توسعه و رونق گردشگری آماده نیست.
او در گفتوگو با تعادل درباره دلایل عقب ماندن این استان از قافله گردشگری گفت: اگر بخواهیم به بحث گردشگری ورود کنیم باید اول به داشتهها و زیرساختهای استان توجه کنیم. استان آذربایجان غربی از نظر زیرساختهای کلان که لازمه رونق گردشگری بوده ضعیف است. پروازهای استان به نسبت آذربایجان شرقی یک ششم است در حالی که یکی از زیرساختهای گردشگری دسترسی است اما دراین استان نه تنها پرواز کم است بلکه کیفیت جادهها هم استاندارد نیست. بنابراین ضعف مسیرها دسترسیها باعث میشود نتوانیم از زیرساختهای گردشگری استفاده کنیم.
حسینزاده افزود: با وجود این اگر از زیرساختها بگذریم، مهمترین مشکل ما در راه پیشرفت استان تقابلهای فرهنگی است که باعث شده مردم از هم و از مسوولان دور باشند. در شهرهای این استان ثروتمندانی داریم که حاضر به سرمایهگذاری در استان و شهر خودشان نیستند، سرمایه خود را به استان مرکزی و شهر اراک میبرند. ترکهای آذربایجان غربی سرمایه خود را به تبریز میبرند. بنابراین ما نه تنها جاذبه سرمایهگذاری در استان نداریم و ایجاد هم نکردیم بلکه شاهد فرار سرمایه هم هستیم چرا که امنیت اقتصادی در این استان کامل شکل نگرفته است. در حوزه گردشگری هم تصور من بر این است که قبل از ایجاد زیرساخت مشکل آموزش داریم. نسبت به آموزش استانداردها و شاخصهای بومگردی کوتاهی شده است که این موضوع در کنار فضای سیاسی و اجتماعی آذربایجان غربی سبب شده سرمایهگذارها از استان خارج شوند، ضمن آنکه ما مسوولان هم سرمایهگذاری در بخش گردشگری را جدی نگرفتهایم.
خشکی دریاچه ارومیه، برنامهها را عقب انداخت
حسینزاده معتقد است خشکی دریاچه ارومیه هم عقب ماندن این استان در توسعه اقتصادی و رونق گردشگری را تشدید کرد. او درباره این موضوع بیان کرد: از طرف دیگر معضل خشکی دریاچه ارومیه هم برنامهریزیهای استان آذربایجان غربی را تحت تاثیر قرار داد ضمن آنکه پیش از آن همزمانی که دریاچه پرآب بود، ما از توان و ظرفیتش بهره نمیبردیم. در تمام این سالها هیچ جشنواره مرتبط با ورزشها و گردشگری آبی برگزار نکردیم در حالی که در کشورهای همسایه از چنین ظرفیتی برای جذب سرمایه و گردشگری استفاده میشود. ترکیه، آذربایجان، عراق و ارمنستان میتوانستند جامعه هدف ما برای جذب گردشگر در تفریحات آبی دریاچه ارومیه باشند اما ما این فرصت را از دست دادیم و به ترکیه واگذار کردیم. ترکیه برای 36 سال بنادر خود را به بخش خصوصی واگذار کرده و از درآمد آن برای توسعه پایدار استفاده میکند اما ما به جای استفاده از ظرفیت دریاچه ارومیه آن را خشک کردیم و سالهاست به تبع آن تمام برنامهریزیهای استان به هم ریخته است. نه به ظرفیت درمانی دریاچه توجه کردیم نه گردشگری، به همین دلیل اگر به دنبال یافتن دلایل توسعه نیافتگی آذربایجان غربی در زمینه گردشگری هستیم باید توجه کنیم که مدیران این استان توسعه یافته نیستند، ذهن مدیران استانی باید اول توسعه را باور کند تا مردم هم آن را بپذیرند.
نماینده مردم نقده و اشنویه گفت: دریاچه ارومیه واقعا استان ما را فلج کرد، بحث گرد و غبار و محیطزیست ما را اذیت کرد. در حوزه گردشگری کم کاری رخ داده اما مسوولان هم باید توجه کنند که قرار نیست اشنویه قطب همهچیز شود، اینکه فقط بتوانیم روی یک موضوع تمرکز کرده و آن را به یک موضوع واحد برای تمام دستگاههای استان تبدیل کنیم، کافی است اما چون آمایش سرزمین در کل کشور وجود ندارد همه سردرگم هستیم. به نسبت ظرفیتهای گردشگری که داریم در حق استانمان ظلم کردیم. اما این موضوع هم ناشی از این است که مدیریت کلان در کشور ما سیستماتیک نیست و همین موضوع سبب میشود مدیران ما مسوولیت کاری خود را به درستی تشخیص ندهند. از بحث آذربایجان غربی اگر خارج شویم و کلان به موضوع نگاه کنیم باید بپرسیم ایران با داشتن این حجم از ظرفیتهای طبیعی و تاریخی چرا از نظر گردشگری و درآمدزایی از این طریق در رده کشورهای پایان خط است؟
او افزود: توجه نکردن به آموزش این مسائل ما را از توسعه پایدار عقب انداخت. ضمن اینکه آذربایجان غربی با مسائل مختلفی مانند جنگ، معضل آوارگان جنگی و ناآرامیهای مرزی هم رو به رو بود که نمیتوان تاثیرگذاری آن را نادیده گرفت. از طرف دیگر اگر واقعا بخواهیم صادقانه به موضوع توسعهنیافتگی آذربایجان غربی بپردازیم باید قبول کنیم که تقابل موضوعات قومیتی در استان سبب شده جریان توسعه به تاخیر بیوفتد. عقب افتادگی استان در واقع ریشه در تضادهای قومیتی دارد که در آذربایجان غربی بهشدت دیده میشود که حتی تبدیل به رقابت نمیشود بلکه ریشه بیاعتمادی و بدبینی را میسازد. بنابراین مهمترین چیزی که باید در این استان به آن پرداخته شود ایجاد اعتماد اجتماعی است. مردم باید به هم اعتماد اجتماعی داشته باشند تا سرمایه از استان خارج نشود که در نهایت شاهد پیشرفت در آذربایجان غربی باشیم اما متاسفانه تفاوتهای قومی در آذربایجان غربی تبدیل به تقابل شده است.مدیران استان باید برای وفاق اجتماعی در استان تلاش کنند تا مردم به عنوان شهروند در عرصه مدنی فعال باشند.
گردشگری که هیچ، به کشاورزی و صادرات هم توجه نشد
شاید گردشگری صنعتی نوپا و تازه برای کسب درآمد و رفع معضل بیکاری باشد اما کشاورزی و صادرات محصولات، از سالهای دور در رده راههای کسب درآمد سنتی و قدیمی بوده با وجود این، آذربایجان غربی آنطور که حسینزاده میگوید در این زمینه هم موفق عمل نکرده است. این نماینده مجلس به نادیدهگرفتن استفاده از محصولات کشاورزی استان و کسب درآمد از آن طریق هم اشاره کرده و گفت: هزار کیلومتر مرزی که ما با دو کشور ترکیه و عراق داریم تاکنون هیچ استفادهای برای ما نداشته است. در سالهای گذشته نگاه به مرزها تنها امنیتی بوده و آن را به فرصت سرمایهگذاری تبدیل نکردیم حتی به گمرکات هم نگاه حرفهای نداشتیم در گمرک پیرانشهر و سردشت فضا غیر حرفهای و آماتور است که نتیجه این وضع سبب شده در یک سال اخیر صادرات به دلیل آنکه ارزآوری نداشت و کشورهای همسایه محصول را از ما ارزان میخریدند کلا قطع شود در عراق، دو کشور روسیه و ترکیه بازار را بطور کلی از دست ما گرفتهاند حتی ایتالیا و اسپانیا از بازار عراق استفاده میکنند اما ایران نه، این کشورها به دنبال این بودند که ما در زمینه صادرات و حفظ بازارهای عراق کوتاهی کنیم که فضای رقابتی را از دست ما خارج کنند و این اتفاق افتاد و ما هم این فرصت را به آنها دادیم.
او افزود: در بخش صادرات محصولات کشاورزی، درآمد صفر است. در حالی که سیب و گیلاس و انجیر در استان آذربایجان غربی واقعا قابلیت صادرات دارد اما اتفاقی که برای ما رخ داده این است که ترکیه محصولات مارا با قیمت ارزان میخرد و بعد مشتقات آن مانند مربا را دوباره به کشور ما وارد میکند و اصل آن هم به اروپا صادر میشود. در حوزه صادرات، درآمدزایی، ارزآوری و اشتغال کار خاصی در کل استان انجام نشده است. از طرف دیگر در صنایع تبدیلی هم کار خاصی نکردیم. در حالی که جوانان تحصیلکرده در شهرهایی مانند اشنویه، سردشت، نقده و ... شغل ندارند اما نه تنها اقدامی در راستای رونق گردشگری انجام ندادیم، بلکه هیچ استفادهای از محصولات کشاورزی در راستای ایجاد اشتغال برای جوانان هم نکردیم.