بازگشت آموزش به سیاستهای تسکیندهنده و مقطعی
ریحانه جاویدی|
کمبود معلم مسوولان آموزش و پرورش را به سمتی برد که برای حل این بحران به سیاستهایی مراجعه کنند که خود تا چندی پیش منتقد آن بودند. استفاده از معلمان خرید خدمت و حقالتدریسیها که در دولت احمدینژاد رسمیت پیدا کرد و باب شد حالا باز هم قرار است حلال مشکلات وزارتخانه آموزش و پرورش برای جبران کمبود نیرو باشد. مهر امسال 60 هزار معلم بازنشسته شده و از بدنه آموزش و پرورش جدا میشوند در حالی که در تمام این سالها ورودیهای دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم به اندازهای نبوده است که این حجم از بازنشستگی را جبران کند از طرف دیگر علاوه بر این موضوع کارشناسان آموزش معتقدند بخشی از کمبود نیروی معلم سیاست خودخواسته آموزش و پرورش است که در دوره وزارت علیاصغر فانی با هدف صرفهجویی در هزینههای این وزارتخانه رخ داد. مازاد اعلام کردن 250 هزار نیروی معلم و همچنین جلوگیری از استخدام معلمان جدید در دوره او به وخامت اوضاع افزود و حالا باید درباره این موضوع پاسخگو باشد چرا که آنچه این میان قربانی اختلاف سلیقه مسوولان آن هم بدون توجه به چشمانداز آینده و پیشبینی وضعیت آموزش و پرورش در سالهای بعد شد، کیفیت آموزش در مدارس و تربیت نسل آینده است که سبب شده در شرایط فعلی، آموزش و پرورش راهی جز استفاده از حقالتدریسیها و خرید خدمتیها نداشته باشد که آن هم در واقع بیشتر از آنکه مشکل را حل کند، مانند یک مسکن مقطعی عمل میکند.
دست به دامن خریدخدمتیها
روز گذشته سرپرست وزارت آموزش و پرورش از بازنشسته شدن 60 هزار نیروی معلم در مهر امسال خبر داد. سید جواد حسینی، درباره راهحل این وزارتخانه برای جبران کمبود نیرو بیان کرد: ۲۰ هزار معلم پذیرفته شده از طریق آزمون استخدامی سالهای گذشته که بر اساس ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان جذب شدهاند، پس از گذراندن دوره یکساله صلاحیت حرفهای معلمی از مهرماه وارد مدارس میشوند، همچنین بیش از 5هزار نیروی خدماتی خواهیم داشت و از طریق استمرار خدمت نیروهای در آستانه بازنشستگی نیز بخشی از کمبود نیروها را تامین میکنیم . ۲۵ هزار نفر نیز امسال از طریق کنکور سراسری پذیرفته و وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند. تمام توان خود را در این راستا به کار گرفتیم.
او درباره بهکارگیری نیروهای نهضتی و پیشدبستانی افزود: مصوبه مجلس است که پیش دبستانیها و آموزشیاران نهضت سواد آموزی و نیروهای شرکتی مشمول شوند، ولی جذب باید متناسب با نیاز آموزش و پرورش که متناسب با شرایط بوم و مقطع است، صورت گیرد. برای نهضتیها باید آزمون برگزار شود ولی برای گروههای دیگر خیر. ولی معتقدیم هیچکس نباید وارد آموزش و پرورش شود مگر از محل دانشگاه فرهنگیان عبور کند.
سرپرست وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه قانون تعیین تکلیف، مصوب ۱۳۹۷ است و وقتی قانون شد تکلیفی برای وزارتخانه است، گفت: ۱۰۵ هزار نفر مشمولاند که البته برای آنها دورههای توانمندسازی خواهیم گذاشت. اول مهر بیش از ۶۰ هزار خروجی بازنشسته داریم که بخش اعظمی از طرق مختلف و همین روش جبران میشود.
اظهارات حسینی درحالی است که کارشناسان آموزش چنین سیاستی، یعنی به کارگیری نیروهای خرید خدمت و حقالتدریس را مسکن میدانند نه یک راهحل قطعی. مهدی بهلولی، کارشناس آموزش و پرورش درباره این موضوع به «تعادل» گفت: درد کمبود نیرو در آموزش و پرورش آنقدر مزمن شده که در شرایط فعلی نمیتوان برای درمان جدی آن اقدام کرد، بنابراین مسوولان این وزارتخانه ناچار هستند به سمت مسکنهای مقطعی مانند استفاده از خریدخدمتیها و حقالتدریسیها بروند. اما اگر به ریشهیابی موضوع بپردازیم، متوجه میشویم در واقع کمبود نیروی فعلی یک سیاست خودخواسته از سوی مسوولان است. در زمان وزارت آقای فانی، از سوی وزیر اعلام شد که 250 هزار نیروی مازاد در این وزارتخانه وجود دارد بنابراین این موضوع و جلوگیری از استخدام جدید با هدف صرفهجویی، آموزش و پرورش را در این زمینه دچار عقبافتادگی کرد که آقای فانی امروز باید پاسخگو باشد.
او افزود: به نظر میرسد سیاست آموزش و پرورش این است که نیروی رسمی کم باشد. در نتیجه برای جبران کمبود چه راهی باقی میماند جز استفاده از حقالتدریسیها و خریدخدمتیها؟ که آنها هم درواقع استخدام نمیشوند بلکه استثمار میشوند اما چون بیکاری معضل اصلی کشور است با هر شرایطی حاضر به همکاری میشوند. این وضعیت در حالی است که ظرفیت دانشگاههای تربیت معلم ما 40 هزار تا 50 هزار نفر است اما ورودی این دانشگاهها هر سال به 5 تا 10 هزار نفر میرسد حال آنکه در مقابل نزدیک به 60 هزار نفر هم هر سال بازنشسته میشوند. نتیجه این نبود تعادل در جذب و خروج نیروها تبدیل به کمبود نیرو میشود اما این موضوعی است که از سالها قبل قابل پیشبینی بود حتی اکنون هم میتوان با توجه به آمار و ارقام وضعیت معلمان در سالهای بعد را پیشبینی و بر اساس آن برنامهریزی کرد اما چون سیاست دولت نداشتن استخدام رسمی است به این موضوع توجه نمیشود.
این کارشناس آموزش بیان کرد: چیزی که این میان قربانی شده و از بین میرود کیفیت آموزش است. معلمی علاوه بر آموزش و تجربه، انگیزه و علاقه هم میخواهد حالا چگونه از معلمی که صرفا برای بیکار نبودن و نه از روی علاقه تن به تدریس داده است میشود توقع داشت به کار خود علاقه داشته باشد؟ آیا نتیجه این وضع ناامیدی معلم و به تبع آن افت کیفیت آموزش نیست؟ ضمن آنکه آموزش و پرورش هم نمیتواند به این نیروها با چشمانداز بلندمدت نگاه کند، چرا که به محض پیدا کردن شغلی با مزایای بیشتر معلمی را رها میکنند.
از طرف دیگر استفاده از معلمهای بازنشسته هم به صلاح نظام آموزشی نیست .
در حالی که گفته میشود معلمهای قدیمی با تجربه هستند اما آیا به اندازه تجربه خود حوصله و انگیزه هم برای آموزش دارند؟ حال آنکه در برخی مدارس معلمی را داریم که نزدیک به 50 سال سابقه تدریس دارد، این معلم با چه توان و انرژی سر کلاس درس حاضر میشود؟
چارهای جز استفاده از حقالتدریسیها نیست
در مقابل دیدگاه بهلولی، کارشناسان دیگری هم هستند که اگرچه بر این نکته تاکید دارند که استفاده از حقالتدریسیها و خریدخدمتیها کیفیت آموزش را پایین میآورد اما بر این باورند که توجه آموزش و پرورش به استفاده از این گروه میتواند زمینه حل مشکلات استخدامی این گروه از معلمها را فراهم کند.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش درباره این موضوع به تعادل گفت: نباید از جنبه انسانی و اخلاقی چنین تصمیمگیری غافل شد. عدهای بر این موضوع تاکید میکنند که چون این معلمها آموزش لازم را ندیدند پس نمیتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند، حال آنکه نباید نقش تجربه را نایده گرفت، به هر حال این افراد نزدیک به پنج سال و بیشتر سابقه تدریس دارند.
او افزود: استفاده از این گروه معلمها به نوعی تعیین تکلیف آنهاست و به نظر من استفاده از نیرویی که پنج سال سابقه کار دارد، به یک معلم صفر کیلومتر اولویت دارد. در شرایطی که آموزش و پرورش با سونامی بازنشستگی رو به رو است نباید به سادگی روی تجربه این معلمها چشم بست، بلکه باید با توانمند کردن آنها از این ظرفیت به نفع آموزش و پرورش استفاده کرد.
نیکنژاد بیان کرد: راهحل برونرفت آموزش و پرورش از وضعیت بحرانی کمبود نیرو این است که در کنار استفاده از توان حقالتدریسیها، ظرفیت دانشگاه فرهنگیان را افزایش دهد. ضمن اینکه گروهی معلم هم از طریق آزمونهای استخدامی وارد بدنه آموزش و پرورش میشوند با یک برنامهریزی چهارساله در این راستان میتوان امیدوار بود که بعد از چهارسال معضل کمبود نیرو حل شده و به وضع عادی بازگردیم.