ایرادات وکیل نجفی به کیفرخواست در سومین دادگاه

۱۳۹۸/۰۵/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۹۲۲۲

سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران روز گذشته برگزار شد و طی هفت روز آینده هم حکم او صادر می‌شود. در جلسه روز گذشته، حمیدرضا گودرزی وکیل محمدعلی نجفی، به بیان ایراداتی در بیان کیفرخواست پرداخت و با تاکید بر غیرعمد بودن قتل بیان کرد: در کیفرخواست صادره ادله اثبات جرم به درستی روشن و احصاء نشده است زیرا دادسرا با توجه به ماده ۱۶۴ قانون مجازات اسلامی، وقوع بزه را محرز دانسته است. این در حالی است که باید گفت موکل اقرار به قتل شبه‌عمد و نه قتل عمد داشته است. بنابراین اقرار باید روشن و شفاف باشد. در رابطه با افعال موکل هم باید گفت بدون نیت خاصی بوده است. بنابراین استناد کیفرخواست به این موضوع فاقد وجاهت قانونی است. اگر منظور کیفرخواست اظهارات آقازاده راننده آقای نجفی باشد، باید گفت ایشان در صحنه جرم حضور نداشته‌اند و به عنوان قرینه متن صحبت‌های ایشان قابل طرح است.

گودرزی به بیان یکی دیگر از ایرادات کیفرخواست صادره پرداخت و گفت: دادسرا در تحلیل واقعه رخ داده مستحضر بوده که موضوع شلیک گلوله به استاد را از ۳ جنبه شلیک مستقیم به قفسه سینه، شلیک گلوله به دست و طی طریق و همچنین اثابت گلوله به اجسام سخت و کمانه کردن آن را بررسی می‌کرد که در این رابطه به موضوعات فوق ورودی نداشته است. اگر گلوله به کف دست خورده باشد فعل، واحد محسوب می‌شود و در حکم یک ضربه است.

وی با اشاره به استناد کیفرخواست به یک فیلم گفت: استناد به فیلم موجود یکی دیگر از ایرادات قابل طرح کیفرخواست است. در این رابطه استناد شده که موکل قبل از ورود به حمام اسلحه را مسلح کرده است در حالی که موکل چنین چیزی را نپذیرفته است اما در کیفرخواست به فیلم مصاحبه‌های آقای نجفی استناد شده است این در حالی است که موکل در آن شرایط حال روحی خوبی نداشته و همچون بیمار روحی تحت فشار بوده است. در کجای قانون فیلم، دلیل و مستند قتل محسوب می‌شود.

گودرزی گفت: محمدعلی نجفی در هیچ کجای اظهارات خود نگفته اقدام به شلیک کردم، آقای نجفی در اظهاراتشان گفته‌اند «اسلحه را دید، ترسید، دستم را گرفت و آن زمان یک تیر شلیک شد که از بالش عبور کرد و بالش افتاد. دست راستم بالا و پایین می‌شد، چند گلوله شلیک شد» هیچ جای پرونده نجفی گفته نشده به سمت خانم استاد شلیک کردم.  در کیفرخواست مکرراً به اعتراف به قتل آقای نجفی اشاره شده که انگیزه آن اختلافات خانوادگی بوده، اقرار در دادسرا مبنای فقهی و شرعی ندارد و اقرار در محکمه دارای توجیه است، اما باز هم آقای نجفی به قتل عمدی اعتراف نکرده است.

او افزود: تعارضات جدی در اظهارنظر فیزیک جنایی و تشخیص هویت مشهود است. فیزیک جنایی در اولین گزارش ارسالی خود اعلام کرد فاصله شلیک بیش از یک متر و کمتر از ۵ متر است اما در جلسه دوم رفع نقص اعلام کرد که فاصله بیش از ۳۰ سانتی‌متر است. بعد هم گفتند که دست ۱۰ سانتی‌متر با اسلحه فاصله داشته است و بعد هم گفته شد که درگیری و کشمکش بوده است چون در صحنه پیراهن مردانه پاره شده وجود داشته است. اگر مرحومه دست خود را دراز کرده باشد، باید فاصله ۸ سانتی‌متر و نه

۱۰ سانتی‌متر باشد. نباید در پرونده به این مهمی فقط یک کارشناس اظهارنظر کند. بحثی که هست این است که اشتباهات فیزیک جنایی از اول مطرح بوده که حاکم هم شده است. این در حالی است که یک پرونده جعل ساده را به ۱۲ کارشناس ارجاع می‌دهند.

وکیل مدافع نجفی با بیان اینکه قتل عمد باید دلایل روشنی داشته باشد، گفت: موکل در کمال صحت و صداقت اقرار به یک حادثه غیرعمدی دارد. بحث شلیک غیرارادی آن را در دسته قتل‌های غیرعمد قرار می‌دهد.

او با طرح این پرسش که چرا قتلی که واقع شده شبه عمد است، بیان کرد: در این رابطه دو حجت موجه بیان می‌کنم. تشخیص هویت برای موضوع شلیک دو فرضیه مطرح کرد. مبنی بر اینکه الف: گلوله به دست خورده و طی طریق کرده است و فرضیه ب: مبنی بر اینکه دوتا گلوله بوده که یکی مستقیم به سینه و یکی به دست خورده است اما من امروز فرضیه دیگری مطرح می‌کنم. فرضیه بنده مبنی بر این است که گلوله به سقف یا کاشی دیوار اصابت کرده و بعد کمانه کرده و غیرارادی از بالا و بطور کج وارد قفسه سینه مرحومه شده است.

وی در خصوص غیرمجاز بودن اسلحه نیز توضیح داد: در تاریخ ۱۳۹۸.۳.۷ موکلم شخصاً به اداره آگاهی مراجعه و سلاح سازمانی را تسلیم کرده است. مجوز تا سال ۹۶ اعتبار داشته و پایان اعتبار، صلاحیت داشتن سلاح را نمی‌تواند از بین ببرد، همانطور که صلاحیت گواهی راهنمایی و رانندگی ممکن است ۱۰ سال از آن گذشته باشد اما صلاحیت رانندگی را از شخص نمی‌گیرد.

قاضی محمدی کشکولی در ادامه و با بیان اینکه حسب ادعای وکیل، یکی از ابهامات پرونده، پیدا شدن تعدادی دکمه پیراهن مردانه است، از نجفی پرسید: آیا این دکمه‌ها متعلق به شماست؟ نحفی در پاسخ گفت: یک دکمه مربوط به آستین پیراهنم بود که افتاده بود. آستین این پیراهن دو دکمه داشت که یکی از آنها افتاده بود و بنده با همان پیراهن به قم رفتم. دکمه دیگری من سراغ ندارم که از درگیری افتاده باشد مگر آنکه مربوط به قبل باشد.