مردم، قدرت و منافع (39)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
امروزه این غولهای بزرگ جدید فناوری هستند که از قدرت بازار سوءاستفاده میکنند، چیزی که مقامات رقابتی اروپا بهطور مکرر پیدا میکنند که بنگاههایی مانند گوگل در اقدامات ضدرقابتی دخیل هستند، اول به نفع خدمات جستوجوی اینترنتی خودشان و سپس در سوءاستفاده از قدرتشان در بازار گوشیهای موبایل که در هر دو مورد اتحادیه اروپا معادل 2.8 میلیارد دلار و 5.1 میلیارد دلار جریمه کرد.
سوءاستفاده از سیستم حق امتیاز، راه دیگری برای کاهش رقابت است. حق امتیازها، موانع موقتی برای ورود هستند. هیچکس نمیتواند یک محصولی را که مشابه یک کالای ثبت شده است تولید کند. زمانی اکثر امریکاییها فکر میکردند که چگونه حق امتیازها را میشود مورد استفاده قرار داد، آنها شاید این تصور را داشتند که مخترع بیاهمیت به منظور جلوگیری از دزدیدن ایدهاش توسط بنگاههای بزرگ، حمایت حقوقی را میخواهد. این روزها، وضعیت به آن سادگی نیست و حق امتیازها غالبا یک مانع موثر برای ورود است. امروزه بسیاری از ابتکارات نیازمند صدها، اگر نگوییم هزاران، حق امتیاز است و همچنانکه یک شرکت یک محصول تازهای را خلق میکند (مثلا یک تراشه) ناخودآگاه خطر نفوذ به یکی از حق امتیازهای بیشمار وجود دارد. فقط یک شرکت بزرگ منابعی را برای جستوجوی تمام حق امتیازهای موجود دارد. علاوه بر این، شرکتهای بزرگ غالبا با یکدیگر تعامل دارند و به آنها این امکان را میدهد، با اطلاع از اینکه آنها هیچوقت وارد دعوی بیپایان قضایی نمیشوند، حق امتیازهای یکدیگر را به شراکت میگذارند. اما این موضوع مشکلات واقعی را برای تازه واردان به وجود میآورد. تازه واردان بخشی از این کلوپ نیستند. آنها میدانند که خطر واقعی تحت تعقیب قضایی وجود دارد و مهم هم نیست که چه میکنند و چقدر هم مبتکر یا با دقت هستند. آنها منابع مالی برای برنده شدن در دادگاهها را ندارند. تردیدی نیست که بسیاری از مبتکران بالقوه حتی از تلاش و کوشش هم دست بر میدارند چرا که آنها از تهدید دعاوی گرانقیمتی میترسند که آنها را حتی اگر هم اندکی شایستگی داشته باشند تحت تاثیر قرار میدهند. حتی تهدید یک پرونده حق امتیاز میتواند ستون فقرات یک مبتکر جوان را بلرزاند .
یک جستوجوی سریع در «نقضهای حق امتیاز» پروندههای بیشماری بر حسب صدها میلیون دلار میان «کوالاکوم» و «اپل»، «اپل» و «سامسونگ» و غیره را نشان میدهد. تنها برندگان مطمئن از این دعاویها فقط وکلا هستند؛ تنها بازندگان هم مصرفکنندگان و شرکتهای کوچکی که قادر به ورود به این نزاعها نیستند، هستند. این سرمایهداری به سبک امریکایی در قرن بیست و یکم است.