7 ریسک کلیدی زندگی در شهر تهران
دکتر علی بیتاللهی|
دبیرکارگروه مخاطرات زلزله، لغزش لایههای زمین|
مخاطرات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی متعدد، شهر تهران را در ردیف پرریسکترین مراکز جمعیتی کلان دنیا قرار داده است و اکنون ریسکهای متعددی در تهران وجود دارد. شهر تهران، میراثدار خطرات و ریسکهای متعدد و متنوعی است که آن را شهری با قابلیت سکونت سخت برای ساکنانش در آورده است. بخواهیم در مورد همه آنها صحبت کنیم، لیست بلند بالایی میشود. به عنوان مثال، آلودگی هوا مهمترین معضل و مخاطره انسان ساختی پایتخت ایران با دوره بازگشت یکساله و حتی چند ماهه است. معضلی که روح و روان مردم تهران را بطور مستمر آزار داده و میدهد.
ترافیک و آلودگی هوا
ترافیک معضل دیگر این کلانشهر است. معطلی گاه تا چندین ساعته برای رسیدن از نقطهای به نقطهای دیگر را تقریبا همه شهروندان تهرانی تجربه کردهاند، ساعات گرانبهایی از عمر آدمی که در معطلی ترافیک و معضلات ناشی از آن هدر میرود و سلامتی جسم و جان مردم که هر روز در معرض آلودهترین هوای جهان قرار میگیرد و به خطر میافتد و اگر اتفاق طبیعی مانند وزش باد یا بارندگیهای ممتد نباشد، ما خود به نوبه خود، کار قابل ملاحظهای برای پاکی نسبی هوای کلانشهر تهران انجام نداده و نمیدهیم.
بیگمان آلودگی هوا یکی از ریسکهای بزرگ شهری تهران و از نمونه مخاطرات انسان ساختی است که اگر فقط روی همین گروه مخاطرات متمرکز شویم میتوان بحثهای جدی و کارشناسانه طولانی مدتی را به عمل آورد، اما مخاطرات انسان ساخت مانند آتشسوزیها، ترافیک و آلودگی هوا و... تنها یک روی سکه مخاطرات تهدیدکننده تهران هستند. آن سوی دیگر مخاطراتی مانند زلزله، فرونشست زمین و سیل است که بطور جدی تهدیده توسعه پایدار تهران هستند.
ریسک زلزله
خطر زلزله، از نوع طبیعی است و خطر آلودگی هوا، از نوع انسان ساخت، اما در بالا بودن ریسک هر دو مخاطره، بیگفتوگو، دست آدمی دخیل بوده و نقش عمده دارد. ریسک زلزله را نیز باید اصلیترین ریسک تهران نامید، هر چند که دوره بازگشت آن مانند آلودگی هوا سالانه نیست، اما ضربهای که از آن متصور هستیم، بسیار ویرانگر است. آمارها و برآوردهای جهانی تهران را از نظر ریسک لرزهای در ردیف چند شهر با ریسک بالای جهان قرار داده است، جمعیت ساکن و شناور بسیار زیاد، ساختمانهای فاقد کیفیت لازم، بافت فرسوده با تراکم جمعیتی بالا و گسلهای لرزه زای متعدد در شهر و اطراف تهران، جملگی ریسک زلزله تهران را بالا و بالاتر بردهاند. وجود تاسیسات خطرزا، لولههای گاز با فشار بسیار بالا، زمین و پی سست و پر از حفرات و قنوات که آثار آنها را در فروریزشهای شهر تهران تجربه کردهایم، فرونشست زمین، ساخت و سازهای بیرویه از جمله عوامل افزاینده ریسک لرزهای شهر تهران هستند. توجه جدی به بافت فرسوده تهران که جمعیتی معادل یک میلیون و 200 هزار نفر (حدود 15 در صد جمعیت ساکن شهر تهران) در آن با مساحتی در حدود 5 درصد مساحت کل شهر جای گرفتهاند، مهمترین شاخص کاهش ریسک لرزهای در تهران است. شیوههای ساخت و نظارت بر ساخت، ساختمانهای بلند مرتبه، معابر تنگ و تلاش در جهت اعمال روشهای اصلاحی در آنها میتواند، گامهای مهمی در مبارزه با ریسک زلزله در شهر تهران تلقی شود. توجه جدی به رعایت محدودیتهای ساخت و ساز در حریم گسلها و همراه کردن نهادهای دولتی، نظامی و انتظامی در این رابطه نیز از شاخصهای مهم اندازهگیری میزان کاهش ریسک زلزله در تهران به شمار میرود. نکته مهم دیگر شریک کردن مردم در برنامههای کاهش ریسک در تهران است. تجربههای متعدد میدانی نشان داده است که مردم، حساستر و مشتاقتر به امر صیانت از زندگی خود و خانواده خود و داراییهای خودشان هستند. اگر برنامههای مناسب برای مشارکت مردم وجود داشته باشد، قطعا، دستاوردهای بزرگ کاهش ریسک زلزله را در تهران شاهد خواهیم بود، زلزله ملارد با بزرگی 5.2 در آذرماه 1396 مانور طبیعی روشنی برای عملکرد مردم در برابر زلزله تهران بود، خوب است که آموختههای این مانور را سرلوحه برنامههای اجرایی شهرداری تهران قرار دهیم.در هر حال برای زلزله تهران و اتفاقات ناشی از آن، مستندات متعدد و قابل اتکاء وافری وجود دارد.
بافت فرسوده تهران
این بافت گونههای قدیمی و فاقد استحکام، تاریخی و سکونتگاههای غیر رسمی را در بر میگیرد. بر اساس آمار 1395، مساحت شهر تهران حدود 62 هزار و 100هکتار و جمعیت آن بالای 8 میلیون نفر برآورد شده است. تعداد واحدهای مسکونی شهر تهران در حال حاضر اندکی بیش از 2 میلیون و 500 هزار واحد تخمین زده میشود. از مجموع مساحت شهری تهران، 3هزار و 268 هکتار آن طبق تعریف شورای عالی شهرسازی و معماری، به بافت فرسوده تعلق میگیرد که تقریبا 5 درصد مساحت شهری را در بر میگیرد. در این مساحت حدود 15 درصد مردم شهر تهران زندگی میکنند، جمعیت ساکن این بافت حدود یک میلیون و 250 هزار نفر است که در 262 هزار واحد مسکونی واقع در بافت فرسوده زندگی میکنند. علاوه بر بافت فرسوده، بر اساس آمارهای موجود، حدود 15 هزار هکتار بافت ناکارآمد در کلانشهر تهران وجود دارد که جمعیت ساکن در آن بالغ بر 2 میلیون و 900 هزار نفر بوده و در بیش از 635 هزار واحد مسکونی سکنی گزیدهاند.
تخریب نیمی از بافتهای فرسوده با زلزله
ریزدانگی این بافتها، استحکام ناکافی ساختمانها و موقعیت قرارگیری درصد عمدهای از مساحت این بافتها که در زمینهایی با خاک نرم یا در دامنههای پرشیب واقع شدهاند، موجب افزایش میزان آسیبپذیری و ریسک زلزله در شهر تهران شده است. در بهترین شرایط در اثر وقوع زمین لرزه با بزرگی 7 تا 7.3 در تهران یا حواشی نزدیک آن تصور میرود که حدود نیمی از ساختمانهای واقع در بافتهای فرسوده شهر، تخریب شود و این امر به تنهایی، دلالت کافی بر ریسک بالای لرزهای کلانشهر تهران دارد. علاوه بر این، باید ذکر کرد که محلههایی مانند دارآباد، گلاب دره، فرحزاد، تجریش، قیطریه، دربند و حصارک که دربردارنده مساحت بیشتری از بافتهای فرسوده هستند، بر روی حریم گسلهای اصلی شهر تهران نیز قرار گرفتهاند و از این لحاظ در این محلهها، ریسک زلزله به مراتب فزونتر است. بر اساس فایلهای رقومی تحت GISموجود مجموع مساحت مناطق 22 گانه شهر تهران حدود 62هزار و 667 هکتار (626.671 کیلومترمربع) است (این رقوم ممکن است اندکی با سایر ارقام اعلام شده متفاوت باشد که مسلما تفاوت چندان قابل ملاحظه نخواهد بود) . در نمودار یک مناطق تهران به ازای مساحت بر حسب هکتار ردهبندی شدهاند. وسیعترین مناطق تهران، منطقههای 4، 22، 5، 21، 2 و 1 و مناطق 17 و 10 جزو کم وسعتترین مناطق شهری تهران هستند. مجموع مساحت بافتهای فرسوده (طبق تعریفی که در بالا به عمل آمد)، 3 میلیون و 268 هزار و 275 مترمربع (حدود 32.7 کیلومترمربع یا 3هزار و 270 هکتار) است که در 4 هزار و 989 پلی گون (بلوک) در مناطق مختلف تهران پخش شده است. همه مناطق 22 گانه تهران دارای بافت فرسوده بوده اما نسبت مساحت آنها نسبت به هم متفاوت است. مناطق 12 و 10 با وسیعترین مساحت بافت فرسوده در صدر و مناطق 6 و 22 با کمترین مساحت در رده آخر قرار دارند. در نمودار ترتیببندی شده مساحت بافتهای فرسوده آورده شده است. با توجه به وسعت متفاوت مناطق 22 گانه شهر تهران، فاکتور مناسب نسبت مساحت بافتهای فرسوده به مساحت کل مناطق است. بر اساس این فاکتور مناطق 10، 12، 11 و 17 از درصد تراکم بالای بافت فرسوده برخوردار بوده و مناطق 4 و 22 کمترین تراکم را دارند. شاخص مهم دیگر که در ارزیابی ریسک لرزهای بطور تام مورد توجه است ابعاد بلوکها یا پلی گونهای بافت فرسوده است. در این بخش میتوان گفت، سه منطقه 12، 10 و 11 از جمله مناطق با ریسک بالا از جهت تراکم و مساحت بافتهای فرسوده هستند وباید در اولویت اول در برنامههای کاهش ریسک قرار گیرند.
ساختمانهای بلند مرتبه
وضعیت ساختمانهای بلندمرتبه از نظر آسیبپذیری لرزهای چندان مناسب نیست. حدود 980 پرونده برای ساختمانهای بلند مرتبه تهران بر اساس آخرین آمار در دسترس وجود دارد. از آن میان، حدود 365 پرونده در مرحله خاکبرداری، اسکلت و شروع کار بوده (این آمار مربوط به اوایل سال 1395 است) و حدود 615 برج مورد استفاده هستند. از میان ساختمانهای بلند مرتبه موجود 24 ساختمان بلند مرتبه قدیمی و مابقی اغلب بعد از سال 1372 احداث شدهاند. حدود 244 ساختمان مرتفع فاقد اطلاعات لازم و دارای پروندههای مخدوش هستند. درصد عمدهای از این ساختمانها در مناطق یک و در جایگاه دوم در منطقه 22 واقع شدهاند. در جدول دو پراکنش ساختمانهای بلند مرتبه در مناطق 22 گانه شهری تهران نشان داده شده است. نکته مهم در مورد ریسک لرزهای ساختمانهای بلندمرتبه این است که درصد بالایی از این ساختمانها در حریم گسلهای اصلی شهر تهران واقع شدهاند. تعداد 101 پرونده برجهای تهران بر اساس آمار موجود بر روی حریم گسلهای اصلی، تعداد 55 پرونده در حریم گسلهای متوسط و 16 پرونده در حریم گسلهای فرعی هستند. 3 برج در معابر 6 متری، 24 برج در معابر 6 تا 10 متری و 251 پرونده در معابر به پهنای 10 تا 12 متری واقع شدهاند. نقش معابر در امداد رسانیها و تخلیه اضطراری نیز بر همگان روشن است.
زندگی 2 میلیون نفر روی زونفرونشست
در مورد عوارض توسعه ناپایدار بیمناسبت نیست به موضوع فرونشست زمین اشاره شود که تاثیر شگرفی بر اقتصاد، توسعه و رونق کشاورزی دارد. برای مثال میتوان فرونشست زمین در مجاورت پایتخت را مد نظر قرار داده و این اثرات را به کل کشور تعمیم دهیم. فرودگاه مهرآباد، دو خط آهن، دو انبار مواد نفتی و سوختی و حدود ٤٤ جایگاه پمپبنزین و ١٥ جایگاه پمپگاز، ٣٠ کیلومتر خط لوله نفت، ٧٠کیلومتر خطوط فشاری قوی، ٢٠٠کیلومتر خطوط اصلی گاز، پنج منطقه شهری تهران، 8 شهر بههمراه ٩٩ آبادی در زونفرونشست قرار دارند. بیش از ٢٥0 هزار دستگاه ساختمان، ٢٨٨ مرکز آموزشی، ٥٧ بیمارستان و ٦٦ کارگاه تولیدی نیز مستقر در زون فرونشست در جنوب شهر تهران قرار دارد. نزدیک به 2 میلیون نفر روی زونفرونشست جنوب پایتخت زندگی میکنند. سازههای خطی همچون ریلهای راهآهن و لولههای گاز و آب، با وقوع فرونشستها، دچار خسارت میشوند. این سازهها وقتی در مسیر خود با پدیده فرونشست روبرو شوند، دچار مشکل خواهند شد و پیوسته باید مسیر حرکت آنها اصلاح شود. هزینههای اصلاح این مسیرها را اگر جمع کنیم، سالانه رقم بالایی به اقتصاد کشور تحمیل میشود که حاصل برداشت بیش ازحد از منابع آب زیرزمینی برای توسعه کشاورزی در جنوب تهران است. فرونشست، جنوب تهران گسترههای جنوبی و جنوب غرب آن را تا اراضی پاییندست ورامین و پیشوا تهدید میکند و زون فرونشست در جنوب تهران، علاوه بر مناطق شهری تهران، نسیمشهر، صباشهر، اسلامشهر، باقرآباد، کهریزک، چهاردانگه و نصیرآباد را نیز دربر میگیرد. اتوبان آزادگان، جاده قدیم کرج، اتوبان تهران-ساوه و جاده قدیم ساوه، جاده احمدآباد مستوفی، بلوار رسول اکرم، بلوار غدیر و جاده شهریار و بزرگراه کمربندی دوم تهران از بزرگراهها و جادههای مهمی است که در این محدوده واقع شده است. وجود پالایشگاه نفت تهران و کارخانههای بسیاری نظیر ایرانخودرو دیزل، سایپا، شیر پاستوریزه تهران و شهرکهایصنعتی متعدد، این منطقه (جنوب تهران) را بسیار بااهمیت کرده است.
٢٥ کیلومتر از خطوط مترو در زون فرو نشست
براساس مطالعات انجامشده، ٢٥کیلومتر از خطوط مترو در همین زون واقعاند. همچنین اتوبانهای بینشهری نیز در محدوده فرونشست، گستردگی طویلی دارند که جمع طول آنها حدود ٢٠٠ کیلومتر است. راهها و معابر شهری و بینشهری اصلی و فرعی نیز جمعا طولی در حدود 2هزار و ٣٠٠ کیلومتر در محدوده فرونشست دارند، ضمن اینکه حدود ٢١دهنه پل در منطقه فرونشست قرار گرفته است که به عنوان نقاط مهم ارتباطی مسیرها به هم تلقی میشود. برخی از این پلها در منطقه فرونشست دچار ترک و شکاف در اثر فرونشست شدهاند. قرارگیری فرودگاه مهرآباد در حاشیه اراضی و زون فرونشست زمین یکی از مهمترین عوامل ریسک فرونشست را در این محدوده به وجود آورده است. این موضوع امکان پدیداری ترکها و شکافهای سطح زمین را در این محدوده فراهم میکند. نکته مهم دیگر، واقعشدن تعدادی از گسلهای لرزهزای منطقه در زون فرونشست است. طول گسلهای موجود در محدوده فرونشست حدود ١٦٥ کیلومتر برآورد شده است.
خطر سیل در تهران
بارندگیهای شدید و ادامهدار فروردین ماه 1398 در گستره وسیعی از کشور که منجر به وقوع سیل در استانهای گلستان، لرستان، خوزستان، فارس و... شد، بار دیگر خطر وقوع سیل در تهران را نیز در اذهان متبادر کرد. رخداد سیل در کلانشهر تهران، امر سابقه داری است که گاه با تلفات جانی بالایی همراه بوده است. همزمان با بارندگیهای اخیر کشور، خطر و احتمال شکلگیری و وقوع سیلاب در دامنههای شمالی تهران بطور جدی وجود داشت و اقدامات پیشگیرانه و هشدارها و آمادگیهای پیش از وقوع، اندیشیده شده بود تا در حد امکان آسیبهای احتمالی به حداقل برسد. دره رودها و آبراهههای متعدد، وسیع و طویلی از ارتفاعات شمالی به حاشیه شمالی شهر تهران از شمال شرق تا شمال غرب آن منتهی میشوند. هرکدام آنها در واقع یک حوضه آبریز مجزا با توان تشکیل رواناب و سیلابهای قابل ملاحظه هستند. طول آبراههها در امتداد درهها و حوضههای آبریز تا حدود 25 کیلومتر (به عنوان مثال در حوضه کن) نیز میرسد. بطور کلی آبراهههایی که سطح حوضهها را پوشش میدهند، مجموع طول آنها به بیش از 550 کیلومتر میرسد که عدد قابل ملاحظهای است. در امتداد آبراههها، روانابهای ناشی از بارندگیها شکل گرفته و پس از الحاق آنها در خروجی حوضه، در زمان تمرکز خاص هرکدام از حوضهها، دبی سیل به بیشینه مقدار خود خواهد رسید. زمان تشکیل سیلاب در خروجی حوضهها متفاوت و بطور متوسط بین 20 تا 60 دقیقه به طول خواهد کشید. جهت ارایه تصویری واقعبینانه از پتانسیل ایجاد رواناب و سیلاب در حوضههای ابریز فقط کافی است در نظر بگیریم که مساحت حوضه آبریز سیل 5 فروردین ماه 1398 دروازه قرآن شیراز با 21 نفر کشته، حدود 23 کیلومترمربع بود. به عبارت دیگر 6 حوضه مشرف به خط شمالی تهران مساحتی به مراتب بیشتر از حوضه سیل شیراز (حوضه آبریز تنگاللهاکبر - آب زنگی) را دارا هستند.
سابقه سیل خیزی تهران
مورفولوژی و اقلیم ارتفاعات شمال تهران، شرایط اولیه لازم را برای تشکیل رواناب و روان شدن سیلاب به سوی شهر فراهم آورده است . سیل سال 1333 یکی از سیلهای چند دهه گذشته تهران است که درباره آن اطلاعات کمابیش قابل استنادی وجود دارد. محدوده فرحزاد تهران در اثر این سیلاب با تخریب گستردهای همراه بود. برآورد شده است که در این رخداد حدود 2هزار نفر کشته شدند. متعاقب آن در سال 1334، محدوده کن درگیر سیل شد که طبق برخی از مستندات حدود بیش از 400 هکتار زمین کشاورزی و باغ تخریب شد. پس از چند رخداد آب گرفتگی و سیلابهای کوچک، در سال 1366 میدان تجریش تهران، گلاب دره و دربند، سیل زیانبار سبب تلفات جانی حدود 300 نفر شد. در این حادثه میدان تجریش چند هفتهای با هدف بازسازی بسته شد. سیلاب در سالهای 1374، 1389 و 1391 نیز با خسارتهای جزئی و گاه با آب گرفتگیهای گسترده در سطح شهر تهران به وقوع پیوست. سیل سیجان در استان البرز در 28 تیرماه 1394 و سیل پاکدشت در 28 شهریور 1394 از جمله سیلهای اخیر در گسترههای اطراف تهران همراه با تلفات جانی است که در اذهان مردم تهران مانده است. بنابراین با نگاهی به سابقه رخداد سیلابهای مخرب رخداده و با توجه به بارندگیهای فروردین ماه 1398 و نظرات متخصصین هواشناسی و اقلیم، ضرورت دارد تا اقدامات پیشگیرانهای در خصوص خطرات ناشی از سیل در کلانشهر تهران انجام گیرد.
ریسک سیل تهران
خسارتهای سیل یا سیلهای احتمالی تهران، با توجه به میزان و شدت بارندگی متفاوت خواهد بود. ریسک سیل تهران از آن نظر مهم و در درجه اول اهمیت قرار دارد که در نظر گرفته شود این کلانشهر در خروجی 11 حوضه سیلابی با مساحتهایی از 7 تا 220 کیلومتر مربع قرار گرفته است که احتمال شکلگیری سیل همزمان در این حوضهها نیز وجود دارد. طول کلی حوضههای آبریز مستعد شکلگیری سیل حدود 30 کیلومتر بوده که پرواضح است از دید هیدرولوژیکی و هواشناسی، مساحت به مراتب کوچک و با خصوصیت اقلیمی کما بیش یکسانی است. بنابراین در صورت وقوع بارندگی شدید، احتمال دارد برخی حوضهها تحت پوشش بارانهای رگباری قرار گرفته و سیل ناگهانی (Flash flood) را در تک تک این حوضهها ایجاد کند. همانطور که عنوان شد مساحت کل حوضههای آبریز مشرف به تهران حدود 550 کیلومترمربع است که در طول شرق به غرب 30 کیلومتر و عرض متوسط و تقریبی 20 کیلومتری گستردگی دارند. هر کدام از حوضهها، مسیرهای خروجی خاص خود را در سطح شهر تهران دارند. در سمت شمال شرقی شهر تهران، تعدادی از حوضهها به هم ملحق میشوند و در ادامه، سیل ناشی از آنها مسیر یکسانی را اشغال میکند. مسیل وردیج غربیترین حوضه سیلابی شهر تهران است که سیل ناشی از آن میتواند به بخشهایی از غرب شهر تهران، آسیب برساند. طبق محاسبات انجام یافته، مساحت این حوضه 57 کیلومترمربع است. در این مسیر، پلها و دوربرگردانهای اتوبان همت (خرازی)، بلوار سراوان، پل دانش، پل مترو تهران-کرج، پلهای بزرگراه تهران-کرج، پلهای بزرگراه لشکری و پل جاده قدیم کرج در تقاطع با مسیر سیلابی وردیج قرار دارند. تعدادی از ساختمانها و تاسیسات صنعتی نیز در مسیر تحت تاثیر سیل واقع شدهاند. به نظر میرسد تقاطع مسیر آبراهه وردیج با جاده قدیم کرج (بزرگراه فتح) یکی از نقاط حساس در امتداد این مسیل باشد که باید در جهت کاهش ریسک سیل در آن اقدام اساسی انجام گیرد. همچنین حوضه آبریز کن بزرگترین حوضه آبریز مشرف به تهران و با سابقه سیل خیزی متعدد است. مساحت این حوضه به 220 کیلومتر مربع میرسد و بنابراین میتواند سیلاب با دبی بالا را نسبت به سایر حوضهها ایجاد کند. مسیل این حوضه، امتداد رود کن است که تا دریاچه نمک قم امتداد داشته و از سوی غربی تهران گذر میکند. در این مسیر مهمترین عارضه، سمت غربی باند فرودگاه مهرآباد و تاسیسات واقع در حاشیه غربی سایت فرودگاه قرار دارد که ضرورت دارد توسط مسوولان فرودگاهی اقدامات پیشگیرانهای در این خصوص صورت پذیرد . حوضه سیلابی فرحزادی با سابقه سیلهای مخرب در شمال غرب تهران نیز یکی دیگر از مهمترین مسیرهای با پتانسیل ایجاد روانابهای حجیم و پرقدرت است. این حوضه از محدوده فرحزادی به داخل محدوده شهری تهران متصل و سیلاب ناشی از آن پس از گذر از درههای شمال به جنوب (مسیر پارک نهج البلاغه) به بخش شمالی فلکه صادقیه، خیابان سازمان آب و نقطه تقاطعی با اتوبان اشرفی اصفهانی میرسد و در این محدوده توسط عوارض و مستحدثات متعدد امتداد آن حداقل در روی نقشه گم میشود. محدوده فلکه صادقیه و اطراف آن مهمترین کانون اثر سیلاب متشکله در این حوضه خواهد بود. مسیر درکه با مساحت 36 کیلومتر مربعی حوضه آبریز آن، یکی دیگر از گسترههای با پتانسیل بالای تشکیل رواناب در شمال تهران است. امتداد این مسیر پس از گذر جانب غربی بزرگراه چمران با خمشی وارد کوی نصر شده که بر روی این مسیر، بازاری در محله گیشا احداث شده و یکی دیگر از کانونهای خطر سیلاب تهران را تشکیل داده است.
نمودار توزیع تعداد پروندههای ساختمانهای بلند مرتبه در مناطق 22 گانه شهر تهران
ترتیب مناطق 22 گانه شهر تهران بازای مساحت هر منطقه (بالای ستونها ارقام مساحت به هکتار است، محور افقی شماره مناطق درج شده است)