شطرنج بازی در توسعه صنعتی
شهرام شریعتی|
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران |
مدیران پروژهها در هر شرایطی نقشه راه و برنامهریزی دقیقی دارند که بر اساس آن میدانند که در ماههای پیش رو پروژه خود را تا چه حد جلو برده و در نهایت به کجا خواهند رسید؛ اما توسعه صنعتی در ایران امری مدون شده نیست. برای توسعه صنعتی کشور هیچ نقشه راه و برنامهای وجود ندارد که بر اساس آن حرکت کنیم و بدانیم در کجای راه هستیم. در واقع برای اجرایی کردن، توسعه صنعتی در ایران در حکم یک شطرنج باز غیرحرفهای عمل میکنیم که تنها مهرهها را حرکت میدهد، به امید اینکه زودتر به انتهای بازی برسد. این به معنی، عدم مدیریت صحیح در بخشهای مختلف است که نشان میدهد نه تنها برنامهریزی برای رسیده به هدف نهایی یعنی توسعه صنعتی نداریم؛ بلکه در این راه عملا در حال حرکت هستیم تا ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد. در گام اول باید در نظر داشت که برنامه توسعه صنعتی مدون برای کشور متصور نیستیم و برای حل این مشکل باید از صفر شروع کنیم. آغاز این روند با آموزش صحیح است؛ اتفاقی که بسیاری از ما آن را فراموش کردهایم. باید این را بدانیم که کشور بر اساس نیروهای تربیت شده؛ نه نیروهای تحصیلکرده اداره میشود و ما چنین نیروهایی در کشور نداریم تا بر اساس آن بتوانیم بار بخشهای مختلف مدیریت کشور را بر دوش آنها بگذاریم. یعنی عملا فاز صفر کشور در درجه منفی 20 قرار دارد؛ چراکه باید نیروهایی تربیت شوند تا جای افرادی را بگیرند که آموزش ندیده قصد اداره کشور را دارند. فاز بعدی این است که تصمیم جدی برای برنامهریزی توسعه صنعتی داشته باشیم که چنین عزمی در مدیریت کلان کشور وجود ندارد. تنها یک نقطه خاکستری در انتها راه وجود دارد که در تلاش هستیم تا به سمت آن حرکت کنیم به امید اینکه نوری در انتها وجود داشته باشد. در واقع اکنون در راه فرعی قرار داریم و تا رسیدن به جاده اصلی راه زیادی در پیش است. وقتی به جاده اصلی برسیم تازه میتوان گفت که چند سال دیگر تا پیشرفت باقی است. زمانی که درباره مسیریابی پروژههای کلان، اقتصاد کلان و جانمایی مدیریتی این پروژهها صحبت میکنیم باید از ابتدا بدانیم که هر صنعتی را در کجای کشور قرار دهیم و از کدام منطقه آغاز کنیم. نباید هر پروژه را بنا به دستوری از جانب فردی خاص در فضایی نامناسب جانمایی و فعالیت آن را آغاز کنیم و در واقع باید یک نقشه جامع کلان کشور ایجاد شود. حدود 15 سال پیش در اروپا، نقشه جامع ژنها و کروموزومهای انسان تهیه شد که بر اساس آن میدانند که هر یک از خصوصیتهای ژنی در کجا قرار دارد؛ اما ما چنین نقشهای برای اقتصاد کشور خود تهیه نکردهایم. درست است که نقشه جامع علمی، صنعتی، معدنی و بسیاری دیگر در کشور تهیه شده و این اتفاق خوبی است؛ اما پیش از این باید نقشه راه کلان مدیریت کشور مشخص شود تا بر اساس آن بدانیم از کجا آغاز و چه فعالیتهایی را باید انجام دهیم. در ابتدای برنامهریزی برای کشور باید بدانیم اولویتها، قابلیتها، تهدیدها و فرصتهای کشور چیست تا بر اساس آن نقشه راهی درست تهیه شود. اکنون ما فهرستی صحیح از موارد یاد شده در دست نداریم و به همین دلیل است که کارخانهها و سدها و... را در مکانهای نادرست میسازیم و توان توسعه راههای کشور را نداریم. زمانی که درباره مدیریت کلان صحبت به میان میآید؛ برنامه کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت ادبیات ابتدایی راه است. برای رسیدن به این مهم باید افراد کارآمد کشور در کنار هم بنشینند و برنامهریزی صحیح داشته باشند. منظور از افراد کارآمد؛ دولتیها، نظامیها و حتی خصوصیهای صرف نیستند بلکه همه باید برای رسیدن به توسعه صنعتی در کنار هم قرار گیرند. همچنین کارآمدی این افراد به قدمت و سن و سال آنها باز نمیگردد؛ چراکه این افراد در صورت کارآمدی فعالیت خود را انجام داده و امتحان خود را پس داده اند؛ بلکه این افراد شامل سنین پایینتری هستند که دورههای کوتاهمدت حرفهای را پشت سر گذاشته و به سطحی از مدیریت رسیدهاند که میتوانند ماکت اولیه یک پیشرفت اقتصادی بزرگ یا توسعه صنعتی بزرگ را بچینند. اکنون توجه به صنایع زیربنایی در کل دنیا در اولویت قرار دارد و ایران نیز کشور پهناوری است که باید به این صنایع توجه ویژه داشته باشد. صنایع کشاورزی، معدنی، زیست محیطی و راهها از جمله صنایعی است که در زیر مجموعه صنایع زیربنایی قرار میگیردند و اکنون کشور ما نیاز جدی به تقویت آنها دارد. همچنین در انرژی نیز نیروگاهها و انرژیهای نو جز صنایع «های تک» محسوب میشوند که باید به آنها توجه ویژه داشت؛ چراکه نمیتوانیم تا انتهای راه متکی به فروش نفت و مواد خام معدنی باشیم.