ناتوانی امریکا در خلاصی از خاورمیانه
جیمز هولمز در نشنال اینترست نوشت: درد مزمنی که به جان مقامات ایالات متحده افتاده، در هر دو حزب مشترک است. مقامات دولتهای جمهوریخواه و دموکرات به یک اندازه سعی میکنند میزان حضور نظامی در خاورمیانه و به ویژه در منطقه خلیج فارس را کاهش دهند و توجه را به اولویتهای مهمتر جلب کنند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، دولت اوباما در سال 2012 وعده داد که توجه خود را از خاورمیانه به صحنه اقیانوس آرام و مقابله با چین معطوف کند. ترامپ و زیردستانش هم ادعا کردند که عصر رقابت بر سر قدرت برتر آغاز شده است. آنها هم همانند نامزدهای دموکرات اشاراتی مبنی بر تمایل به توزیع مجدد منابع دیپلماتیک و نظامی ایالات متحده در مناطق یوروآسیا از جمله دریای چین جنوبی یا دریای بالتیک داشتهاند. این یک استراتژی درست است. استراتژی به تعیین و پیشبرد اولویتها مربوط میشود و تنها در صورتی امکان پذیر خواهد بود که اولویتهای کم اهمیتتر کمتر مورد توجه قرار بگیرند. این یک اصل در علوم سیاسی جهانی است و حتی قدرتهای برتر نیز از آن مستثنی نیستند.
اما حتی وقتی روسای جمهوری ایالات متحده ترجیح میدهند که توجه خود را به رقابت در برابر چین و روسیه معطوف کنند، منطقه
خلیج فارس مانع از آن میشود که ایالات متحده و متحدانش آنجا را ترک کنند. ایران هم یکی از تاثیرگذارترین کشورها در این زمینه است. به ندرت پیش میآید که روزی بدون تبادل اظهارات شدید الحن بین ایران و غرب سپری شود.
بیشتر اتفاقات اخیر در آبها و آسمانها رخ داده است. آخرین اتفاق این بوده که یک هواپیمای سبک نظامی ایالات متحده که برای عملیات جاسوسی طراحی شده، یک هواپیمای بدون سرنشین ایران را در فاصله هزار یاردی رزمناو «باکسر» زده است. (ایران این مساله را که هواپیمای بدون سرنشین متعلق به آن بوده، رد کرده است.) چند هفته پیش از این اتفاق هم ایران با یک موشک ضد هوایی، هواپیمای بدون سرنشین امریکایی را که در حال پرواز در نزدیکی ساحل آن بوده، منهدم کرده است.
تهران بارها به بستن تنگه هرمز هشدار داده است.سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیرا توقیف یک تانکر نفتکش با پرچم پاناما را در نزدیکی امارات متحده عربی تایید کرده است. به گفته سخنگوی سپاه، این کشتی به اتهام قاچاق نفت از ایران توقیف شده است. ایران چند هفته پس از این اتفاق هم یک کشتی بریتانیایی را در آبهای خلیج فارس توقیف کرده است.
نیروی دریایی ایالات متحده در تلاش برای مدیریت رویدادها در آبهای خاورمیانه، نیروهای خود را در منطقه تقویت کرده است و سعی دارد از دیپلماسی با زور حمایت کند. کشتی باکسر و ناو مجهز به هواپیماها با قابلیت حمل کلاهک هستهای آبراهام لینکلن در حال حاضر تحت حمایت ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین در منطقه هستند. این در حالی است که ایالات متحده از مدتها پیش کاهش شمار نیروهای خود در این منطقه را در دستورکار استراتژیک خود داشته است. لازم به ذکر است که نیروی دریایی ایالات متحده تنها 4 رزمناو با نیروی آبراهام لینکلن و 3 کشتی عملیاتی مشابه باکسر دارد. این بدان معناست که از 7 ناوگان دریایی ایالات متحده 2 تای آن مشغول ماموریت در محدوده خلیج فارس هستند و 5 تای دیگر در باقی جهان پخش شدهاند. ظاهرا تهران بیشترین نقش را در وادار کردن ایالات متحده به ماندن در منطقه ایفا کرده است. ایران با کمترین هزینه و اعزام شمار اندکی نیرو توانسته بیشترین هزینه را به ابرقدرتی وارد کند که به نیروهایش برای رقابت در صحنههایی مهمتر نیاز دارد. جای تعجب ندارد که دریادار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، گفته کشتیهای خارجی در زمان ورود به
خلیج فارس میگویند «وارد جهنم شدیم».
جهنم قطعا از لحاظ استراتژیک واژه مناسبی برای این منطقه است. آنچه جای هیچ شک و تردیدی ندارد این است که ایران میتواند هزینههای سنگینی را از نظر فرصت اقدام به ایالات متحده تحمیل کند و در حال حاضر هم همین کار را میکند. به هر حال، هر ناوگان دریایی که ایران را زیرنظر بگیرد به این معناست که فرصت زیرنظر گرفتن ناوگان چینی یا روسی یا حتی فرصت استراحت در خانه را از دست داده است.
ایران و بریتانیا شاید در حال حاضر روابط خیلی خوبی نداشته باشند، اما استراتژی ایران بطور شگفتانگیزی به بریتانیا شبیه است. در سال 1808 نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا یک گروه را به شبه جزیره ایبری، مرز غربی فرانسه تحت کنترل ناپلئون، اعزام کرد. این رویکرد اگرچه خود در بردن جنگ تاثیری نداشت، اما این نیروهای اعزامی توانایی شکست دادن دشمنان در صحنه جنگ را داشتند و به نیرویی سرنوشت ساز در درگیری گسترده تبدیل شدند. استراتژی ایران هم مشابه استراتژی ولینگتون با اندکی تغییرات است. اول اینکه هزینه درگیری برای ایران خیلی کمتر از بریتانیا در آن زمان خواهد بود، چون اعزام نیرو به آبهای نزدیک برای آن کم هزینهتر است. ارتش ایران میتواند قدرت خود را از طریق استفاده از اندک نیروی نظامی همچون موشکهای زمین به هوای مستقر در ساحل یا هواپیماها و قایقهای ساده قدرت خود را نشان دهد و امریکا را به دردسر بیندازد.