پکن خود را برای کابل پس از صلح آماده می‌کند

۱۳۹۸/۰۵/۱۴ - ۰۰:۰۱:۱۵
کد خبر: ۱۵۰۲۰۶
پکن خود را برای کابل پس از صلح آماده  می‌کند

گروه جهان|

دور هشتم مذاکرات صلح امریکا و طالبان در حال برگزاری است و مقام‌های امریکایی از جمله زلمی خلیل‌زاد نماینده امریکا در امور افغانستان، گفته که احتمالا در پایان این مذاکرات توافق‌نامه صلح میان دو طرف امضا خواهد شد. سخن از امضای توافق در شرایطی است که ابهامات بسیاری درباره فردای صلح وجود دارد، از سرنوشت دولت افغانستان گرفته تا نحوه برقراری امنیت در مناطق مختلف این کشور. یک مساله دیگر هم اخیرا مورد توجه ناظران قرار گرفته است: نقش چین در افغانستان پس از صلح.  تی‌آرتی ورلد نوشته: چین اولین‌بار در دهه۹۰ برای حفظ منافعش در افغانستان با طالبان ارتباط برقرار کرد. اکنون چند دهه گذشته و تاریخ بار دیگر تکرار می‌شود. رابطه چین و طالبان به دهه‌ها پیش برمی‌گردد و به‌نظر می‌رسد که اکنون در حال محکم‌ترشدن است، گرچه اولی یک دولت کمونیست و نگران تهدیدهای ناشی از افراط‌گرایی است و دیگری یک گروه مذهبی تندرو که القاعده را پناه داده بود.

پکن ابتدا از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نگران بود. طالبان با سازمان‌ تروریستی ضدچین یعنی «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» رابطه داشت. در آن زمان طالبان به این جنبش اجازه داده بود اردوگاه‌هایی را در خاک افغانستان داشته باشد. از این‌رو چین با خوشحالی از اولین دور تحریم‌های سازمان ملل علیه رژیم طالبان حمایت کرد. اما پکن سرانجام به‌خاطر نگرانی‌های امنیتی و عوامل اقتصادی به‌دنبال بهبود روابطش با طالبان برآمد. در اواخر دهه ۹۰، چین به این باور رسید که بهترین راه برای مدیریت تهدید تروریستی احتمالی ناشی از افغانستان تعامل و معامله با طالبان است و اینکه روابط دیپلماتیک می‌تواند امکان تجارت را نیز فراهم کند. در سال ۱۹۹۹، مقامات چینی یخ دیپلماتیک را شکستند و به کابل پرواز کردند. در کابل آنها با طالبان روابط اقتصادی برقرار کردند و پروازها بین کابل و ارومچی آغاز شد. از طرف دیگر سفیر چین در پاکستان تلاش کرد با ملاعمر ملاقات کند.  عبدالسلام ضعیف سفیر سابق طالبان در پاکستان، می‌گوید سفیر چین تنها دیپلمات خارجی بود که روابط خوبی را با اسلام‌آباد حفظ کرده بود. در واقع، اظهارات ضعیف در مورد چین در کتاب خاطراتش به مراتب نرم‌تر از اظهارات او درباره‌ حامی دیرینه‌ طالبان یعنی پاکستان است. پاکستان پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ عبدالسلام ضعیف را بازداشت کرده بود.

سفیر چین سرانجام در اواخر سال ۲۰۰۰ با ملاعمر در قندهار دیدار کرد. پکن از طالبان می‌خواست که پناه‌دادن به شبه‌نظامیان اویغور را که گفته می‌شد در افغانستان با جنبش اسلامی ترکستان شرقی کار می‌کنند، متوقف کند. در مقابل رهبران طالبان امیدوار بودند که چین دولت طالبان را به‌رسمیت بشناسد و با تحریم‌های بیشتر سازمان ملل مخالفت کند. اما این معامله عملی نشد. ملا عمر با اینکه فعالیت جنبش اسلامی ترکستان شرقی را محدود کرد، اما آنها را از افغانستان اخراج نکرد. و از آن‌طرف پکن هم با تحریم‌های سازمان ملل علیه طالبان مخالفت نکرد، بلکه فقط رای ممتنع داد.

با این‌حال، شرکت‌های چینی فعالیت‌‌شان را در افغانستان گسترش دادند و در ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ دو طرف تفاهم‌نامه‌ای را برای تقویت هرچه بیشتر روابط اقتصادی امضا کردند. پس از 11سپتامبر پکن در «جنگ علیه تروریسم» کنار واشنگتن قرار گرفت و از دولت جدید حامد کرزی در کابل حمایت کرد. با این‌حال، چین به افغانستان سرباز نفرستاد و ردپای اقتصادی‌اش نیز کمرنگ بود. چین نگران حضور طولانی‌مدت ارتش امریکا در حیاط خلوتش بود. بنابراین پکن حمایت از دولت افغانستان را محدود و در عین‌حال ارتباطات غیررسمی‌اش را با طالبان حفظ کرد. «اندرو اسمال» در کتابش «محور چین و پاکستان» نوشته که مقامات چینی احتمالا از معدن «سیندک» برای جلسات مخفیانه با طالبان استفاده کرده‌اند. معدن سیندک در بلوچستان پاکستان، در آن‌زمان توسط چین اداره می‌شد. چین و پاکستان تنها کشورهایی بودند که پس از یازدهم سپتامبر روابط‌‌شان را با طالبان حفظ کردند. اسمال در کتابش آورده که امکان دارد طالبان حتی از چین اسلحه دریافت کرده باشد. همچنین در آن‌زمان سوءظن‌هایی وجود داشت مبنی بر اینکه طالبان عمدا از حمله به پروژه‌های زیربنایی چین در افغانستان خودداری می‌کند.

  بی‌طرفی و احتیاط

رویکرد سیاست خارجی دمدمی چین در افغانستان شبیه به رویکرد این کشور در خاورمیانه است. چین در خاورمیانه نیز با طرف‌های درگیر در اختلافات منطقه‌ای نشست و برخاست می‌کند. همانطور که «جاناتان فولتون» در گزارشش نشان داده، پکن در عین حال با اسراییل رابطه دارد و هم با فلسطینی‌ها، همکاری‌اش را با عربستان سعودی، امارات و ایران نیز حفظ کرده است. فولتون این استراتژی چین را «بی‌طرفی» خوانده است. در دهه اول جنگ امریکا در افغانستان دادوستد چین با این کشور حداقلی بود. فساد، ناامنی و بی‌ثباتی سد راه فرصت‌های اقتصادی شده بود. با این‌حال، وقتی دولت اوباما تصمیمش را برای بیرون‌کشیدن نیروهای امریکایی تا ۲۰۱۴ از افغانستان اعلام کرد، پکن از احتمال بی‌ثباتی و ناامنی در مرزش نگران شد. خطر شیوع خشونت و تروریسم از افغانستان به چین، پکن را تشویق کرد تا با همسایه‌اش به‌صورت عمیق‌تری وارد تعامل شود. دیپلمات‌های چینی در چندین ابتکارعمل چندجانبه به‌منظور تسهیل توافق سیاسی با طالبان، شرکت کردند که اولین مورد آن نشست سال ۲۰۱۵ «موری» از طریق «گروه هماهنگی چهارجانبه» چین، ایالات متحده، پاکستان و افغانستان بود. چین بخشی از «روند کابل» بود که ۲۰۱۷ توسط اشرف‌غنی برگزار شد و در ۲۰۱۸ دیپلمات‌هایش را برای شرکت در گفت‌وگوها با طالبان و سایر سیاست‌مداران افغان در مسکو، اعزام کرد.

چندین نشست دوجانبه بین مقامات چین و طالبان نیز در سال‌های اخیر برگزار شده است. این نشست‌ها سری بوده‌ و دولت چین آن را تایید نکرده است. اما در ماه ژوئن، پکن آشکارا اعلام کرد میزبان نمایندگان طالبان به رهبری ملا برادر است. ملا برادر معاون کنونی رهبر طالبان است و پیش از آزادی‌اش در ۲۰۱۸، به مدت هشت سال در زندان دولت پاکستان زندانی بود. چین امسال در دو رویداد سه‌جانبه با روسیه و امریکا شرکت کرد و در ۲۰۱۷ مجمع سه‌جانبه دیگری را با دو دشمن دیرینه، افغانستان و پاکستان، برای تقویت تلاش‌ها برای مصالحه و بحث در مورد گسترش دهلیز اقتصادی چین و پاکستان به افغانستان، برگزار کرد. پکن نگران است که یک افغانستان بی‌ثبات می‌تواند لانه امنی برای شبه‌نظامیان اویغور، از جمله کسانی که در حال حاضر در سوریه می‌جنگند، شود. چین حالا به‌دلیل پروژه‌های زیربنایی عظیمی که در پاکستان و آسیای میانه راه ‌انداخته ـ مناطقی که در برابر حملات تروریست‌ها از افغانستان آسیب‌پذیر است ـ بیشتر از هر زمان دیگری در معرض خطر است. علاوه بر این، نقش اقتصادی چین در افغانستان رو به افزایش است. چین اکنون بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار خارجی در افغانستان است و به‌نظر می‌رسد تمایل دارد که ابتکار «کمربند و جاده» را به افغانستان نیز گسترش دهد. با اینکه سرمایه‌گذاری چین در افغانستان در مقایسه با سرمایه‌گذاری چین در پاکستان کمرنگ است، اما پایان جنگ افغانستان می‌تواند راه را برای سرمایه‌گذاری‌های بزرگ‌تر باز کند.