ضرورت تعیین نماینده مجلس برای مناطق محروم
گروه کلان|
بهنام ملکی یکی از موانع توسعه متوازن را نبودن نماینده مجلس برای مناطق محروم میداند و میگوید بعضا مناطقی را میبینیم که نماینده در مجلس ندارند اما در مقابل آن مناطقی که نماینده در مجلس دارند، منابع و امکانات را به سمت حوزه استانی و شهری خود کشاندهاند و جاهایی که در اقلیت قرار گرفتهاند شاهد استضعاف بودهاند. اکنون صنایع آلاینده و تخریبکننده محیط زیست به جاهایی انتقال پیدا میکنند که صاحب نماینده و قدرت نیستند. به گزارش «تعادل»، روز گذشته رییس فراکسیون مناطق کمتر توسعه یافته مجلس با بیان اینکه بیش از ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور ایران در ۵ استان متمرکز است، بیان کرد: مابقی مناطق از آن بیبهره هستند بنابراین به دنبال توسعه متوازن منطقهای هستیم. در همین راستا و درباره دلایل عدم توسعه متوازن با بهنام ملکی رییس هیات علمی کانون دانشآموختگان اقتصاد گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
اخیرا یکی از نمایندگان مجلس بیان کرده است که 50 درصد تولید ناخالص داخلی در 5 استان کشور متمرکز است و باقی استانها از آن بیبهرهاند دلیل آن چیست؟
از دیدگاه من این یک بحران است زیرا در کشور پهناوری مثل ایران با 30 استان باید تعادلی برقرار کنیم که شاهد تفاوتهای عمیق میان زندگی مردم نباشیم. شرایط باید بهگونهای باشد که سرمایهگذاری در تمامی استانها صورت بگیرد و شاهد توزیع بهینه جمعیت، تولید و درآمد بین استانها باشیم. در حال حاضر منابع و امکانات، قدرت و ثروت در جاهای خاصی از کشور متمرکز شده و اصلیترین این مراکز شهر تهران است. این فشارهای جمعیتی عدم تعادل جمعیتی را به وجود آورده است.
هزاران کیلومتر از آب و خاک ما بلا استفاده و خالی از سکنه شده است و اینها همه به علت کمتوجهی و حتی بیتوجهی به برنامه عدالت و آمایش سرزمینی است. اگر این برنامه رعایت میشد و به همه مناطق توجه لازم و کافی صورت میگرفت و سرمایهگذاریها و مشوقها اعمال میشد، شاهد شکوفا شدن ظرفیتهای بالقوه در ایران بودیم در حالی که اکنون در تهران و کلانشهرها با بحرانهایی نظیر بحران مسکن، ترافیک، محیط زیست و غیره رو بهرو هستیم.
بخشی از اهداف صندوق استقاده از منابع ارزی در جهت بهرهمندی افراد مناطق و نسلهای مختلف بود. چقدر این هدف محقق شد. چقدر منابع صندوق در این راستا به کار میرود؟
میآییم ابرو را درست کنیم چشم را کور میکنیم. مثلا میآییم از صندوق توسعه ملی پول برداشت کنیم تا متروی تهران را گسترش دهیم با این هدف که حجم ترافیک و آلودگی را کم کنیم غافل از اینکه این پول برای سایر مناطق کشور هم هست و وقتی مترو را با پول استانهای دیگر گسترش میدهیم سبب میشود که جمعیت بیشتری از استانها و مناطق پیرامون به کلانشهرهایی مثل تهران مهاجرت کنند. به عبارتی دیگر منابع و امکانات به درستی به تمام مناطق کشور تخصیص داده نشده است و بودجههای ما تحت تاثیر چانهزنیها بوده و هر کس قدرت بیشتری را دارا بوده است بودجه را به سمت خود کشیده است. متاسفانه مناطق محروم افراد قدرتمندی نداشتهاند که منابع عمومی کشور را از آن خود کنند و سرمایهگذاری در این مناطق رسوخ نکرده و منابع از آن جا دریغ شده است و از طرفی هم توجه ویژه به برخی استانها سبب متمرکز شدن منابع و امکانات در آن مناطق شده است اما از سویی هم یکسری عوامل جانبی منفی دیگر هم عاید این مناطق شده است مانند بحران مسکن، ترافیک و مسائل دیگر و اگر طرح آمایش سرزمینی نوشته و به صورت استانی و کشوری قانون و سپس تصویب میشد و به صورت میثاق نامه در میآمد و همه ملزم به اجرای آن میشدیم شاهد تعادل و توازن توسعه در مناطق بودیم.
نقش مجلس را چطور ارزیابی میکنید. به هر حال مردم مناطق مختلف نماینده مجلس دارند؟
بعضا مناطقی را میبینیم که نماینده در مجلس ندارند اما در مقابل آن مناطقی که نماینده در مجلس دارند، منابع و امکانات را به سمت حوزه استانی و شهری خود کشاندهاند و جاهایی که در اقلیت قرار گرفتهاند شاهد استضعاف بودهاند. اکنون صنایع آلاینده و تخریبکننده محیط زیست به جاهایی انتقال پیدا میکنند که صاحب نماینده و قدرت نیستند.
راهکار چیست؟
شاید نوعی فدرالیسم اقتصادی. اگر منطقهبندی صورت بگیرد و قانونی وجود داشته باشد که امکانات به نحو بهینه توزیع و مصرف شود و ساختارهای قدرت سیاسی کم اثر شوند و به جای آن قدرت کارشناسی تاثیرگذار باشد، ما میبینیم که برخی مناطق استعداد دایر کارخانه فولاد را نداشته است اما رفتهاند و این کارخانه را در آن جا تاسیس کردهاند و مکانهایی که آب ندارند در آن جا صنایع آب بر مستقر شده است. در این زمینه نمونههای زیادی در کشور برای مثال زدن وجود دارد. این بیتوجهی به مساوات و حقوق برابر آحاد جامعه است که باید هرچه سریعتر جلوی این روندها گرفته شود در غیر این صورت ما شاهد عدم توازنهای بیشتری در اقتصاد ملی و منطقهای و ساختارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خواهیم بود.
طرح آمایش سرزمین چه شد؟ به نظر میرسد رها شده است؟
از نظر من هرچه زودتر باید طرح آمایش سرزمینی اجرا شود و همانطور که چند دوره پیش قرار بوده است طبق قانون اساسی نمایندگانی برای مناطق محروم اضافه شوند، این امر محقق شود. این مناطق محروم بدون نماینده باقی ماندهاند و کسی نیست تا از حقوق آنها دفاع کند و این موضوع هر بار به تعویق میافتد با توجه به اینکه این روزها به پایان دوره مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم باید هرچه زودتر این مهم مورد بررسی قرار بگیرد تا در دوره بعد این مناطق دارای نماینده رسمی و رای شوند، نمایندگانی که در مراکز استانها هستند مناطق محروم خود را حیات خلوت خود میبینند.
درباره آمایش سرزمین باید بگویم که ساختارهای برنامه آمایش سرزمین آماده است و دولت بهتر است هر چه سریعتر به آن رسیدگی کند و به مجلس بفرستد تا پس از بررسی تصویب شود و به مقامات کشور ابلاغ شود و ناظرانی برای اجرای آن تعیین شوند.
به نظر میرسد طرح آمایش سرزمین هم از سوی رسانهها و هم افکار عمومی مسکوت ماند. چرا؟
افکار عمومی و عمده رسانهها محتاج پول و منابع و امکانات هستند و طبیعتا به سمت و سویی میروند که پول و امکانات در آنجا فراهم است و کمتر رسانهای به طرح آمایش سرزمینی توجه میکند. رسانهها میتوانند ظلمهایی که به مناطق محروم و ناشناخته روا میشود را برملا کنند اما هیچ رسانهای در این مسیر قدم نمیگذارد، مناطق محروم و غیرمتمرکز به توجه رسانهها نیازمند است.
ما میبینیم که از یک روستا تا روستایی دیگر پلی چوبی قرار دادهاند که هر لحظه امکان ریزش آن پل به علت عدم استحکام ورسیدگی به آن وجود دارد اما در مناطقی مثل تهران که بودجه در آن متمرکز است اما همچنان با بحران دست و پنجه نرم میکند، هر روز آسفالتها را میکنند و جای آن آسفالت دیگری میریزند یا جدولها را زود به زود رنگ میکنند. به عبارتی به شهرهای بزرگی مثل تهران رسیدگی میکنند اما مناطق محروم از این امکانات و قدرتها برخوردار نیستند و نیازمند توجه ویژه هستند. الان بسیاری از مناطق مرزی ما با وجود استعداد در زمینههای متعدد خالی از سکنه شدهاند. بهتر بود مسکن مهر در مناطق مستعد جمعیتی که امکان توسعه در آن جا وجود دارد دایر شود نه در کنار کلانشهرها. ما دیدیم که افکار عمومی و رسانهها فشار میآوردند که این مسکنها باید در کنار کلانشهرها ایجاد شود و این اتفاق افتاد ولی نتیجهاش چه شد جز بحران روی بحران؟
با برنامهریزیهای درست میتوان کنار مناطق محروم شهرکهای صنعتی ایجاد کرد تا این مناطق خالی از سکنه و ظرفیتهای آب و خاک بلا استفاده فضایی داشته باشند که جمعیت را به خود بازگردانند.
مهمترین موانع توسعه متوازن را چه میدانید؟
نداشتن قانون و عدم آگاهی نسبت به قانون. همچنین اجرا نشدن آن و ضعف سازمان مدیریت برنامهریزی و نهادهای متولی و همچنین نهادهای اطلاعرسانی و غیره میتواند موانع توسعه متوازن باشد. ساختارها به قدری در کلانشهرها غلط است که اگر کسی بخواهد حرفی بزند با افکار عمومی منفی رو به رو خواهد شد در حالی که اگر این حرفها به موقع گفته میشد شاهد تمرکز توسعه و جمعیت در برخی استانهای انگشت شمار نبودیم. حتی درک نمایندگان هم درست نیست. برای بودجه متروی تهران، مبلغ هنگفتی را از صندوق توسعه ملی برداشتند و برای متروی تهران هزینه کردند و با این شتاب مترو توسعه پیدا کرد. بسیاری میگویند این کار خوبی بود اما اصلا اینچنین نیست چرا که این یک درمان مقطعی بود که مشکلات بزرگتری را برای کلان کشور به وجود آورد. این پول اگر برای زیر ساختهای مناطق محروم ومستعد هزینه میشد، شاهد مشکلات عظیمتری مانند افزایش سرسام آور قیمت مسکن در کلانشهرها و خیلی مسائل دیگر نبودیم. زمانی که یک سرمایهگذاری در تهران و کلانشهرهای دیگر انجام میدهیم و بودجهای را برای پروژهای عمرانی در این شهرها تخصیص میدهیم به همان اندازه هم عدم تعادل و توازن توسعه و جمعیتی در کشور ایجاد میکنیم در نتیجه باید ساختارها را به گونهای اصلاح کنیم که همه مناطق کشور به صورت مساوات از منابع و امکانات بهره ببرند.