توازن جدید در منطقه به نفع ایران

۱۳۹۸/۰۵/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۰۸۶۹

بغداد اخیرا میزبان سومین دور از نشست‌های سه‌جانبه عربی در سطح وزرای امور خارجه عراق، اردن و مصر بود و یک محور مهم رایزنی‌ها به موضوع تحکیم همکاری‌های عربی و کاهش تنش‌ها در منطقه با محوریت ایران اختصاص داشت. فاطمه سیاحی، کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی در دیپلماسی ایرانی افزود: مقامات عراقی این‌بار نیز همچون گذشته نشان دادند در چارچوب سیاست گسترش روابط با کشورهای عربی و اسلامی حرکت می‌کنند و به دنبال تشکیل نشستی منطقه‌ای با عنوان کشورهای همسایه عراق هستند. هدف نیز این است که امنیت و ثبات منطقه به دست همه کشورها و با حضور ایران تأمین شود. این طرح از سوی ایران نیز تشویق شده است و سیاسیون تهران در دیدار با مقامات عراقی و سایر کشورهای منطقه دایما تاکید کرده‌اند که امنیت منطقه باید توسط خود کشورهای منطقه تامین شود. برهم صالح، رییس‌جمهوری عراق بعد از اتمام نشست وزرای امور خارجه در دیدار با آنها تاکید کرده که ایران همسایه‌ای مهم و از برادران عراق است. از نظر بغداد، ایران باید به عنوان قدرتی بزرگ در منظومه کشورهای اسلامی مورد احترام قرار بگیرد و به همین جهت لازم است کشورهای عربی منطقه روابط خوبی با آن داشته باشند. به نظر می‌رسد سیاستمداران عراقی تلاش دارند تا با رایزنی‌های مستمر در نشست‌های مشابه، در گام نخست برای تحکیم مناسبات درون عربی تلاش کنند؛ بطور مثال مسائل مربوط به سوریه و فلسطین را مطرح کرده و از کشورهای عربی دیگر بخواهند تا منافع این دو کشور را پیگیری کنند. سپس و در گام دوم سعی می‌کنند مواضع ایران را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و حامی منافع همسایگان به آنها ابلاغ کرده تا از این طریق نگرش برخی از کشورهای عربی نظیر مصر و اردن نسبت به ایران تغییر کند و به همکاری با تهران اقدام کنند. در این شرایط، مساله طرح صلح امریکایی موسوم به «معامله قرن» می‌تواند مصر و اردن را تا حدی به ایران نزدیک کند. چرا که اکنون با وجود روابط بین این دو کشور با اسراییل، آنان نسبت به طرح معترض‌اند. به همین جهت، اگر ایران و عراق را در شمار مخالفانِ کلی سیاست‌های  رژیم صهیونیستی  در مورد فلسطینیان قرار دهیم، قطعاً مصر و اردن نیز از مخالفان جزئی خواهند بود؛  السیسی می‌گوید تحرکات ما در خصوص فلسطین در حد توانایی‌هایمان است. این سیاستِ واقع‌بینانه دو اصل دارد: عدم قطع روابط و تاثیرگذاری غیرمستقیم بر تصمیمات. از این رو مصری‌ها در تلاشند با بهره‌گیری از ابزارهای دیپلماتیک، بطور غیرمستقیم اهدافی جزئی را در مورد فلسطین دنبال کنند. درحال‌حاضر شبه جزیره سینا (در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی) جزئی از طرح معامله قرن است؛ که مصری‌ها با آن سخت مخالفند. رییس‌جمهوری مصر نیز می‌گوید کشورش اجازه نخواهد داد این منطقه به طرح امریکایی‌ها بپیوندد. موضعی که حتی بعد از سفر کوشنر به قاهره و رایزنی با السیسی تغییر نیافت؛ و وزیر امور خارجه مصر نیز در نشست بغداد باری دیگر بر آن تاکید کرد. اکنون اوضاع داخلی مصر به خاطر مسائل امنیتی همچون فعالیت گروه‌های افراط‌گرا، مخالفت افکار عمومی با برقراری روابط با اسراییل و یک سوم جمعیتِ زیر خط‌ فقرِ این کشور حساس و نگران‌کننده است. در چنین شرایطی سیاسیون این کشور اراده و توانایی پیوستن به معامله قرن را ندارند و نمی‌توانند پذیرای مهاجران فلسطینی باشند؛ پس بدیهی‌ است که به مخالفت‌شان با این طرح ادامه دهند. شرایط اردن هم به این منوال است؛ با این تفاوت که صلح با اردنی‌ها برای اسراییل مهم‌تر از مصر است. از دلایل اهمیت استراتژیک این کشور برای اسراییل به شریک بودنشان در یک مرز طولانی و جهت‌گیری‌های غربی یکسان می‌توان اشاره کرد. می‌بینیم که با وجود تغییرات عمده منطقه‌ای در چند دهه اخیر، تهدیدات مشترکی پیشِ‌روی این دو کشور است. اسراییلی‌ها هم باتوجه به چنین اهمیتی ا‌ست که حفظ رژیم هاشمی، امنیت مرزها و ثبات داخلی اردن را در قلب نظریه امنیت‌شان جای داده‌اند. لیکن اردن هم مانند مصر اراده و توانایی پیوستن و اجرای طرح معامله قرن را ندارد. پادشاه اردن، راه‌حل قدیمی دو دولت و ایجاد یک دولت فلسطینی در بیت‌المقدس‌ شرقی را خواستار است و اساس صلح می‌داند؛ درحالی که راه‌حل دودولت برای اسراییلی‌ها معنا و روشی کاملاً متفاوت دارد.

سیاسیون امان به لحاظ داخلی نیز تحت فشار هستند؛ بنابراین قادر نخواهند بود اراضی شان را در اختیار این طرح قرار دهند. در سایه چنین مخاطرات و چالش‌هایی ا‌ست که اکنون اردن نسبت به تقویت روابط خود با کشورهای همسایه و درهم‌تنیدگی مناسبات توجه نشان می‌دهد.  شواهد حاکی از آن‌ است که در شرایط کنونی، کشورهای عربی نظیر مصر، عمان، کویت، و حتی امارات به دنبال برقراری روابط با ایرانند؛ بازیگر اصلی و حلقه وصل این روابط نیز عراق خواهد بود. مبنای ادعای اخیر یک پایگاه خبری لبنانی مبنی بر تلاش کشورهای عربی برای فراهم‌کردن زمینه گفت‌وگو میان تهران و ریاض نیز، همین سفرها و رایزنی‌های درون عربی گسترده است. اکنون تهران و بغداد با بهره‌برداری حداکثری از تضاد منافع بین کشورهای درگیر در معامله قرن و اسراییل، و تاکید بر منافع صلح با ایران می‌توانند تکاپوهای عربی در تغییر استراتژی‌های منطقه‌ای را به مرحله‌ مهمی برسانند. از یک سو، این عامل قادر است تهدیدات و چالش‌های مقابل جمهوری اسلامی ایران را تا حد زیادی کاهش داده و رویارویی را به حمایت تبدیل کند. از سوی دیگر چنانچه به تلاش و جدیت اسراییلی‌ها در اجرای طرح معامله قرن به عنوان یک تهدید برای کشورهای عربی و نظم کنونی منطقه نگاه کنیم، پیگیری روابط عربی- ایرانی را سیاستی برای ایجاد توازن جدید در خلیج‌فارس از جانب همسایگان ارزیابی خواهیم کرد.