افغانستان به کدام سو می‌رود؟‌

۱۳۹۸/۰۵/۲۶ - ۰۰:۲۴:۴۴
کد خبر: ۱۵۰۹۸۴
افغانستان به کدام سو می‌رود؟‌

گروه جهان|

به نظر می‌رسد که طالبان و ایالات متحده در نتیجه‌ 8 دور گفت‌وگو به توافق رسیده‌اند. قرار است که دیپلمات‌های امریکایی با نمایند‌گان طالبان سندی را که حاوی توافق‌های دو طرف است به زودی امضا کنند. دو طرف زمان، ‌مکان و نحوه امضای این سند را در هفته‌های آینده هماهنگ خواهند کرد. امضای توافق میان طالبان و امریکا تحولی بسیار بزرگ خواهد بود. این توافق به جنگ مستقیم و غیرمستقیم طالبان و ایالات متحده پایان می‌دهد و زمینه را برای خروج نیروهای نظامی ناتو از افغانستان فراهم می‌کند. با امضای توافق میان طالبان و امریکا فصل حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان به پایان می‌رسد.

واشنگتن دیگر پرونده افغانستان را بسته است. هیچ کشوری حتی متحدان بسیار نزدیک امریکا مثل فرانسه نیز دیگر نمی‌توانند تصمیم ایالات متحده را تغییر دهند. امریکا به این نتیجه رسیده که نمی‌تواند طالبان را در میدان نبرد شکست دهد، به همین دلیل مذاکره کرد تا از جنگ خارج شود. ولی با شروع خروج نیروهای ناتو و امریکایی، ‌چه وضعیتی در انتظار افغانستان است؟ به نظر می‌رسد که با آغاز روند خروج نیروهای نظامی ایالات متحده و ناتو از افغانستان یکی از چهار پنج سناریو  زیر تحقق خواهد یافت:

سناریوی برگشت به سال ۱۹۹۲: این سناریو زمانی تحقق خواهد یافت که روند خروج نیروهای امریکایی سرعت زیادی داشته باشد و مذاکرات‌ میان‌افغانی بی‌نتیجه بماند. یک فرضیه‌ این است که در آن صورت دونالد ترامپ رییس‌جمهور ایالات متحده ضریب سرعت خروج را افزایش می‌دهد، ‌کمک‌های مالی به نیروهای امنیتی افغانستان را متوقف می‌کند، سفارت امریکا را در کابل می‌بندد و وضعیتی می‌آفریند که تمام کشورهای غربی افغانستان را ترک کنند. در آن صورت، وضعیتی شبیه سال ۱۹۹۲ تکرار می‌شود، دولت فرو می‌پاشد و جنگ «همه علیه همه» شکل می‌گیرد.

سناریوی برگشت به سال ۱۹۸۹: اگر مذاکرات میان‌افغانی به نتیجه نرسد و نیروهای نظامی امریکایی خارج شوند، ‌یک فرضیه این است که ترامپ زیر فشار کنگره و متحدانش به کمک‌های نظامی و مالی به دولت افغانستان ادامه دهد. در آن صورت سناریوی سال ۱۹۸۹ تکرار می‌شود. در فوریه ۱۹۸۹ هم نیروهای نظامی اتحاد شوروی خاک افغانستان را ترک کردند، ‌اما کمک‌های نظامی و مالی شوروی به حکومت نجیب‌الله ادامه یافت. شوروی‌ها هزاران تن مهمات، ‌چند صد هواپیمای جنگی، صدها چرخ‌بال، ‌هزاران تانک و دستگاه‌های پرتاب موشک‌های اسکاد و لونا را پس از عقب‌نشینی، ‌در افغانستان جا گذاشتند تا ارتش نجیب‌الله بتواند از آن استفاده کند. روس‌ها ذخایر بزرگ مواد غذایی را هم در کابل جا گذاشتند تا حکومت وقت بتواند از آن استفاده کند. کمک‌های مالی شوروی هم به حکومت وقت پس از خروج ادامه یافت. نجیب‌الله توانست با استفاده از این کمک‌ها حمله‌های تهاجمی افراطی‌های جهادی را عقب بزند و رهبران آنان را به جان هم بیندازد. تاریخ نشان داده نیروهای شورشی همیشه موفق شده‌اند که زمین را زیر پای نظامیان خارجی در افغانستان داغ کرده و آنان را به عقب‌نشینی وادار کنند، ‌اما به هیچ‌وجه نتوانسته‌اند که دولت مورد حمایت قدرت‌های خارجی را سرنگون کنند. پس از خروج نظامی بریتانیا در قرن نوزدهم، ‌نیروهای ضد انگلیسی وقت نتوانستند حکومت‌های آن زمان را که مورد حمایت هند بریتانیایی بود، به زیر بکشند، نیروهای جهادی ضد شوروی در قرن بیستم هم نتوانستند دولت نجیب‌الله را پس از خروج روس‌ها سرنگون کنند. دولت نجیب‌الله زمانی سقوط کرد که اتحاد شوروی به تاریخ پیوست. جالب این است که حتا روس‌ها هم فکر نمی‌کردند که نجیب در فردای خروج ارتش سرخ دوام بیاورد، ‌ولی حکومت نجیب بیشتر از حکومت گورباچف، ‌عمر کرد. اکنون هم واضح است که در صورت خروج نیروهای ناتو، اگر کمک‌های مالی و نظامی به حکومت افغانستان ادامه یابد، سقوط نظامی اتفاق نخواهد افتاد. در آن صورت افغانستان به سال ۱۹۸۹ بازمی‌گردد. در آن زمان مناطق تحت کنترل دولت بسیار کوچک بود ولی نیروهای نظامی وقت در دفاع از آن موفق بودند.

سناریوی حل سیاسی: راه‌حل سیاسی زمانی اتفاق خواهد افتاد که مذاکرات میان‌افغانی به نتیجه برسد و توافقی که حاصل می‌شود ضمانتی برای تطبیق آن وجود داشته باشد. در دوران جنگ‌های داخلی در کابل هم توافقاتی میان طرف‌های درگیر امضا شد، ولی از آن جایی که آن توافق‌ها تضمینی برای اجرا نداشت و ضمانت‌کنند‌گان جهانی و منطقه‌ای پای آن امضا نکرده بودند، شکست خورد. اگر مذاکرات میان‌افغانی به نتیجه برسد و قدرت‌های بزرگ اجرای یک توافق‌نامه جامع راه‌حل سیاسی را ضمانت کنند، ‌در آن صورت روند صلح کلید خواهد خورد و افغانستان فصل جدیدی را در تاریخ سیاسی‌اش تجربه خواهد کرد. «عمر صدر» در رساله «راه‌حل‌ سیاسی جنگ، الگوهای مختلف» که انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان منتشر کرده،گفته ‌برای راه‌حل سیاسی جنگ و رسیدن به وضعیت صلح‌آمیز الگوهای مختلف وجود دارد؛ تقسیم قدرت میان دولت مرکزی و حکومت‌های محلی بر مبنای توافق حکومت با شورشیان، تقسیم قدرت میان دولت و شورشیان، شرکت گروه شورشی در انتخابات‌ها یا تشکیل دولت موقت و گذار به یک نظم نوین سیاسی.  حتا می‌توان ترکیبی از این الگو‌ها را هم تصور کرد. مثلا دولت و شورشیان هم‌زمان به تقسیم قدرت میان دولت مرکزی و حکومت‌های محلی و شرکت در انتخابات‌ها رضایت دهند. در راه‌حل سیاسی مهم این است که قدرت‌های بزرگ اجرای آن را تضمین کنند. نجیب‌الله در ماه‌های آخر حکومتش پیوسته تاکید می‌کرد که باید قدرت‌های بزرگ برنامه انتقال قدرت به یک دولت موقت بی‌طرف و آغاز یک روند مصالحه را تضمین کنند. در حال حاضر حکومت و همه نیروهای سیاسی تلاش می‌کنند که سناریوی چهارم تحقق یابد.  فرسایش مذاکرات

و شکست آتش‌بس: سناریوی چهارم این است که طالبان آتش‌بس را می‌پذیرند ولی مذاکرات میان‌افغانی را عامدانه طولانی می‌کنند. در جریان مذاکره آتش‌بس یا از سوی طالبان یا بطور تصادفی از سوی نیروهای امنیتی شکسته می‌شود. در آن وضعیت مذاکره متوقف می‌شود، ‌طالبان به میدان جنگ بر می‌گردند و فصل جدیدی از نبرد آغاز می‌شود. ‌در آن وضعیت اگر نیروهای امنیتی افغانستان مورد حمایت مالی و نظامی کشورهای عضو ناتو قرار داشته باشند، طالبان به پیروزی نظامی نمی‌رسند و دوباره به میز مذاکره بر می‌گردند. این وضعیت با سناریوی دوم و برگشت به سال ۱۹۸۹ شباهت دارد.  

سناریوی شکست توافق صلح: سناریوی دیگر این است که مذاکرات میان‌افغانی به نتیجه می‌رسد و یک توافق صلح امضا می‌شود. بر مبنای این سناریو توافق صلح تا جایی اجرا می‌شود ولی در نیمه راه نیروهای سیاسی افغانستان با هم به توافق نمی‌رسد، توافق صلح می‌شکند و مرحله جدیدی از جنگ آغاز می‌شود. این وضعیت شبیه به سناریوی اول و برگشت به سال ۱۹۹۲ است.  روزنامه هشت صبح افغانستان نوشته: اشرف غنی رییس‌جمهوری افغانستان و تیم انتخاباتی او می‌گویند که برای تمام سناریوها آمادگی دارند. ولی موفقیت نسبی افغانستان بستگی به اتحاد سیاستمداران این کشور دارد. مشکل عمده در حال حاضر این است که نخبگان سیاسی، متفرق و بسیار پراکنده‌اند و انتخابات تفرقه سیاسی را بیشتر کرده است. اگر نامزدهای بازنده نتیجه انتخابات را نپذیرند، مرحله جدیدی از بن‌بست و پیچیده‌گی سیاسی شکل می‌گیرد.