تشدید ریسک ترامپ
مجید اعزازی|
دبیر گروه راه و شهرسازی|
1- آنگونه که دیروز صبح روزنامه انگلیسی گاردین خبر داد، دادستانی امریکا حکم توقیف و ضبط کشتی «آدریان دریا» یا همان «گریس یک» را صادر کرده است. گریس1، 13 تیرماه سال جاری در تنگه جبلالطارق و توسط نیروهای انگلیسی توقیف شد. پنجشنبه گذشته اما دادگاه جبلالطارق برخلاف درخواستهای امریکا مبنیبر تمدید توقیف این کشتی، به آزادی آن رای داد. گریس1 نیز پس از آزادی به «آدریان دریا» تغییر نام داد و پرچم ایران را روی دکل اصلی خود به اهتزاز درآورد.
اما به نظر میرسد که بیاعتنایی دادگاه جبلالطارق آن هم پس از رایزنی با مقامهای ارشد دولت بریتانیا، به مذاق دونالد ترامپ و دولتش خوش نیامده است. از همین رو، وزارت دادگستری به عنوان وکیل ارشد دولت ایالات متحده حکم توقیف و ضبط کشتی نفتکش ایران با 2 میلیون بشکه نفت و یک میلیون دلار پول نقد را صادر کرده است. البته مالکیت این کشتی متعلق به کشور روسیه است.
2- ترامپ با انجام این ریسک بزرگ، بار دیگر بر این ایده صحه گذاشت که با تجربه هر ناکامی، به جای تعدیل خواستههای غیرمعقول خود، ریسکهای خطرناکتری را مرتکب میشود. چند هفته پیش، امریکا محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را تحریم کرد، اما در عمل اتفاق خاصی برای وزیر خارجه کشورمان رخ نداد و حتی کشورهای اروپایی اعلام کردند که با محمدجواد ظریف در موارد مختلف به همکاریها و رایزنیهای خود ادامه خواهند داد. به فاصله چند روز پس از این ناکامی، پنجشنبه هفته گذشته دولت ترامپ تلاش کرد با فشار به دادگاه جبلالطارق و از طریق این دادگاه توقف کشتی نفت کشی ایران در منطقه مورد اشاره را تمدید کند. اما این دادگاه پس از وقفهای چند ساعته و رایزنی با مقامهای ارشد بریتانیا رای به آزادی گریس یک داد. مسالهای که نهتنها حاکی از یک ناکامی دیگر برای ترامپ بود که بطور ضمنی این پیام را به کاخ سفید مخابره کرد که بریتانیا به عنوان نزدیکترین متحد ایالات متحده امریکا حاضر نیست در تمام ماجراجوییهای دولت ترامپ مشارکت کند. پس از این ناکامی بود که ترامپ تلاش کرد با دست و پا کردن وجاهت قانونی مساله توقیف «آدریان دریا» را از طریق دادستانی کل (وزارت دادگستری) امریکا پیگیری کندو مرتکب ریسک بزرگتری شود.
3-اما دلیل تشدید اقدامهای خصمانه امریکا علیه ایران چیست؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت به نظر میرسد، تشدید این اقدامات بیش از اینکه در چهارچوب یک استراتژی خارجی منسجم انجام شده باشد و هدف خاصی همچون جلب نظر مساعد مقامهای ایران برای مذاکره و کاهش تنشها در خلیج فارس را دنبال کند، ریشه در گذشته و شخصت ترامپ دارد. پس از دو سال حکمرانی در کاخ سفید، بر کسی پوشیده نیست که ترامپ از نظر روانی بهشدت نیازمند تایید دیگران است و تلاش میکند این تایید را با زر و زور به دست آورد. البته در مواردی مانند برقراری روابط با رهبر کره شمالی موفق بوده اما در همین حال، در موارد متعددی از جمله در مورد برقراری رابطه با مسوولان ایرانی ناکام مانده است. بر اساس گزارشهایی که رسانههای امریکایی منتشر کردهاند، دونالد ترامپ برخلاف اینکه تلاش کرده و میکند تا خود را به عنوان انسانی سختکوش، موفق، الگوی «میلیاردر خودساخته» به جامعه امریکا و جهان معرفی کند، اما او نه تنها به اصطلاح فردی زحمتکش نبوده که از همان دوران کودکی ماهیانه 200 هزار دلار از پدر خود دریافت میکرده و این رقم در سنین جوانی به ماهی 5 میلیون دلار هم رسیده بوده است. از این رو، پول به عنوان نشانه نوعی «تایید»، نقشی محوری در منظومه زندگی او داشته و دارد. هنوز سخنان او درباره عربستان را از یاد نبردهایم که گفته بود، «عربستان برای ما گاوی شیرده است که هر وقت بخواهیم از آن طلا و دلار میدوشیم و هر وقت شیرش تمام شود آن را سر میبریم.» در همین حال، او تصور میکند هر کاری را با پول نیز میتواند انجام دهد. آنگونه که برخی رسانهها دیروز خبر دادند که او پیشنهاد خرید «گرینلند» بزرگترین جزیره جهان را به مشاوران خود ارایه کرده و از آنها خواسته تا امکان خرید این جزیره از دولت دانمارک را بررسی کنند. با چنین پیشینهای است که میتوان سوداگری او را به شخصیتش و نه آرمان حداکثرسازی منافع ملی و اقتصادی امریکا نسبت داد.