نقش بلاکچین در دولت دیجیتال و خدمات بازارهای مالی
مسعود خرقانی|
در مدت کمتر از ده سال از ظهور بلاکچین (در سال ۲۰۰۸)، مفهوم دفاتر کل توزیع شده خود را در برنامهها و جریانات اصلی تحقیقاتی و سیاستگذاریها جای داده است. اقبال عمومی و پذیرش مشتاقانه از این مفهوم به واسطه موفقیت بیت کوین، موجب افزایش سریع موارد کاربرد مستعد و دارای قابلیت استفاده از این تکنولوژی شده است که در برخی موارد نیز انتظارات، اغراق آمیز است. انتظاراتی که گاهی بلاکچین را دارای نقش متحولکننده صنعت و بخش عمومی میدانند. گسترش و افزایش تجربیات استفاده از دفاتر کل توزیع شده و عملیاتی کردن نمونههای پیادهسازی شده، این فرصت را فراهم میکند که دیدی فراتر از تبلیغات و گمانه زنی بر اساس موارد کاربردی که جنبه نظری دارند، حاصل شود. مطالعه و تحلیل موارد توسعه یافته ارایه خدمات عمومی بر بستر بلاکچین توسط گروههای پیشگام در این زمینه، نشاندهنده این است که فناوری بلاکچین میتواند موجب کاهش دیوانسالاری و افزایش کارایی پروسههای اداری شود و سطح اعتماد عمومی را در ثبت و نگهداری سوابق افزایش دهد.
بر اساس دستاوردهای حاصل از کارهای انجام شده مبتنی بر فناوری بلاکچین، بر خلاف تصوراتی که گاهی اوقات مطرح میشود، تا به حال نشان داده نشده است که این فناوری یک نوآوری تحول ساز یا مزاحم برای دولتها است. آنچه مشاهده میشود این است که پروژههای در دست اجرا، به جای ایجاد تغییرات اساسی در ظرفیتهای عملیاتی دولتها، بیشتر تغییرات را به صورت تدریجی و افزایشی در این زمینه به وجود میآورند. با این وجود بعضی از تغییرات باعث ارایه ارزشهای مشهودی برای شهروندان میشود. برای نمایان شدن و دستیابی به قدرت تحول گرایانه بلاکچین، باید بلوغ تکنولوژیکی و اکوسیستم دفاتر کل توزیع شده افزایش یابد. در این مسیر باید دستور کار و خط مشی حرکت بر رفع موانع غیر تکنولوژیکی مانند ناسازگاری بین راهحلهای مبتنی بر بلاکچین و چارچوبهای قانونی و سازمانی موجود متمرکز شود. این خط مشی و هدف مهم نمیتواند از طریق وفق دادن و سازگار کردن تکنولوژی با سیستمهای موروثی موجود محقق شود، بلکه نیازمند این است که از قدرت تحولپذیری بلاکچین برای ایجاد فرآیندهای جدید، سازماندهیها، ساختارها و استاندارها استفاده شود. از این جهت سیاستگذاری در این زمینه باید پشتیبان و محرکی برای اجرای فرآیندهای اداری مبتنی بر استفاده از بلاکچین و باز طراحی فرآیندهای موجود متناسب با تکنولوژی مورد نظر و کسب تجربیات بیشتر باشد. منشا اولیه و معرفی فناوری بلاکچین باز میگردد به سال ۲۰۰۸، که به عنوان یک طرح متکی بر علوم کامپیوتر به منظور ایجاد اعتماد در مبادلات مستقیم داراییها به صورت نفر به نفر، بر بستری امن و بدون نیاز به نهاد واسط برای اعتمادسازی پیشنهاد شد. نوآوری اصلی که در بلاکچین معرفی میشود، در اصل استفاده و ثبت تراکنشها در یک دفتر توزیع شده است که فقط قابلیت افزودن رکورد جدید روی آن فراهم است بطوری که رکوردها (تراکنش ها) غیرقابل حذف و تغییر هستند و این مفهوم جدید، نیاز به حفظ واسطههای مرکزی را که پیامدهای اقتصادی و سیاسی بالقوه بزرگی دارند، از بین میبرد.
با پذیرش و تبدیل شدن دفاتر ثبت تراکنشها به صورت الکترونیکی در سطح جهانی، فناوری بلاکچین نیز شروع به گسترش سریع و مطرح شدن به عنوان یک برنامه اصلی در سیستمهای پرداخت کرد و امروزه به عنوان یک فناوری همه منظوره که در صورت عدم توجه به تاثیرگذاری آن در تحول دیجیتالی میتواند، هم بخش صنعت و هم بخش دولتی را مختل کند، توسط گروههای در حال افزایشی از توسعهدهندگان سامانهها و نرم افزارهای کاربردی از جمله شرکتهای استارتاپی، به شکل یک اکوسیستم پر جنب و جوش مورد اقبال قرار گرفته و در حال پیگیری است.
امروزه شاهد این هستیم که دولتها نیز به شکل روزافزون در حال توجه و تمرکز بر کاربردهای بالقوه این فناوری در بخش عمومی هستند و بطور کلی، دفاتر کل توزیع شده در حال تبدیل به یک زیرساخت اطلاعاتی جدید است که از تبادل اطلاعات بین ادارات دولتی، شهروندان و مشاغل پشتیبانی میکند. در زمینه بخش عمومی، گروههای خاصی از موارد استفادهای که از زیرساختهای اطلاعاتی غیر متمرکز بهره میگیرند، مشخص شدهاند. به ویژه، از فناوری بلاکچین انتظار میرود که ایجادکننده یک انقلاب باشد یا حداقل، خدمات و کارکردهای مختلف دولتی را تسهیل کند. این موارد، به عنوان مثال شامل تهیه سوابق شهروندی، اجرای ثبت نامهای دولتی و پشتیبانی از رایگیری الکترونیکی، تسهیل معاملات اقتصادی، تسهیل فرایندهای نظارت و تطبیق دستگاههای رگولاتوری، مبارزه با کلاهبرداری/ فرار مالیاتی، توزیع و روانسازی گردش عمومی پول از جمله کمک هزینهها، مستمریها و حقوق بازنشستگی، تبادلات اجتماعی (بدون واسطه) است. دولت دیجیتال یک پارادایم پیشرفته در علم مدیریت دولتی است. تا قبل از این، در مفهومی تحت عنوان دولت الکترونیک، دیجیتالی شدن به عنوان ورودی یا عامل توانمندساز در نوسازی مدیریت دولتی نقش بسیار محدودتری داشت. دولت دیجیتال یک گام به جلوتر بر میدارد و بر ارایه خدمات عمومی چابک، مبتکرانه و با محوریت کاربر تمرکز دارد. این سرویسها و مدلهای ارایه خدمات باید از فناوریهای دیجیتال و داراییهای اطلاعاتی دولتی و شهروندی بهره ببرند.