مداخله بانک مرکزی به نقیض خودش تبدیل شد
در هر زمانی متناسب با شرایط شیوهای انتخاب شده است. به خصوص باید تأکید کنم که توفیق مداخله به ناشناخته بودن ابزار و کانال مداخله در بازار وابسته است. یعنی اگر خیلی شفاف در جایی که بانک مرکزی میخواهد تأثیرگذار باشد، رسماً اعلام کند که من چنین کاری انجام میدهم، حتماً تأثیر خود را از دست خواهد داد و چه بسا که به نقیض خود تبدیل شود.
مداخله بانک مرکزی در سال 92 بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم متوقف شد، چون اصلاً فضای عمومی و انتظارات از آینده مثبت بود و نیازی به مداخله نبود. قیمت ارز حتی نزولی هم بود تا سال 93 که به هر دلیلی مدیریت وقت بانک مرکزی تصمیم گرفت که شروع به مداخله کند و برگردد و از آن مقطع مداخلات دوباره انجام شد. مداخلهای که در این مقطع انجام شد صرفا از کانال صرافیهای رسمی و بانکها انجام میشد. یعنی مداخله حواله از طریق بانکها و صرافی بانکها و مداخله اسکناس هم از طریق صرافیهای منتخب و صرافی بانکها انجام میشد. اگر گریزی بزنم به کیفرخواست علیه بنده، اشاره در آن وجود دارد که گویی من تصمیم گرفتهام صرافیهای خاصی را انتخاب کنم که البته این موضوع صرافیهای منتخب و انتخاب آنها به سال 93 بازمیگردد و از آنجا پایهگذاری شد. این مداخلات در حال انجام بود و روند آن از سال 93 یک روند فزاینده بود. سال 93 مداخله زیر 2 میلیارد دلار بود که در سال 96 رقم آن به رقم قابلتوجهی رسید.
این مداخله از کانال رسمی و از طرق شناخته شده دیگر چندان موثر نبود و به نقیض خودش تبدیل شده بود. ما در گزارشها به کرات و متعدد به این مسائل اشاره کردیم و هشدار دادیم. اما از طرف دیگر هم نمیشد به یکباره آن را قطع کرد و باید بادرایتی این شیوه حذف میشد یا تغییر میکرد.
در کنار این مداخله رسمی بحث بازار فردایی مطرح شد. میدانید که بازار فردایی یک بازار قدیمی است. صرافان و طلافروشان و سکهفروشان از این ابزار برای مدیریت ریسک خودشان همیشه استفاده میکردند.