دنیای جذاب اندازهگیری نفت
گروه انرژی| نادی صبوری|
2 میلیون بشکه، 5 میلیون بشکه، 100 هزار بشکه، تولید 1 میلیون بشکه در روز کم شده است و قیمت چند دلار بالاتر رفته است، آمار ذخایر تجاری نفت خام امریکا 500 هزار بشکه بالا رفته و باعث شده قیمتها 0.5 درصد افت کنند، تقاضای دنیا برای نفت خام امسال 2 میلیون بشکه بالاتر رفته و برای قیمتها خبر بدی است و هزاران هزار عدد دیگر که هر روز با جابهجا شدن دنیای نفت را روی انگشتانشان میچرخانند، اما این اعداد از کجا میآیند؟
بشر به صورت سنتی از «بشکه» برای اندازهگیری استفاده میکرد و تا سالها قبل از اینکه نفتکشهای امروزی به وجود بیایند عملا نفت در بشکههای چوبی به سفرهای دور و دراز میرفت. در ادامه هر چند با تولید نفتکشهای جدید نفت دیگر عملا با «بشکه» جابهجا نشد اما نفت به این یکای اندازهگیری وفادار ماند و هنوز معروفترین نماد برای نشان دادن هر مقداری از نفت بشکه است.
اما دنیای «اندازهگیری» در نفت دنیایی بسیار پیچیده و جذاب است. محمد زاهدی کارشناسی ارشد پژوهش مهندسی نفت در مقالهای با عنوان «بررسی دلایل کسری و سرک در تجارت نفت خام» مینویسد: «نفت و فراوردههای نفتی کالاهای باارزشی هستند باتوجه به حجم زیاد تجارت و نقل و انتقال جهانی روزانه آن هرگونه اختلاف و کسری هرچند کم سرمایه زیادی را شامل میشود». خب به خاطر همین ارزش است که سیستمهای اندازهگیری یا metering هم دانش خیلی ویژه و هم تجهیزات خیلی مهمی را میطلبند.
میخواهیم کمی عقب برویم و از سر چاه نفتی شروع کنیم، چطور میشود که گفته میشود از این چاه هر روز مثلا 100 هزار بشکه نفت خام برداشت میشود. یک کارشناس فرآیندهای نفت، گاز و پتروشیمی در مورد فرآیندی که برداشت روزانه از یک چاه نفتی طی میکند به «تعادل» میگوید: «هر چاه برنامه و پیشبینی تولید پنج ساله دارد، تجهیزی به نام «چوک ولو» داخل لوله گذاشته میشود که آن اجازه خروج مقدار معینی نفت از چاه را میدهد.»
این تجهیز که در اصطلاح مهندسی از آن در دسته شیرآلات صنعتی که برای «خفه کردن سیال» استفاده میکنند یاد میشود اجازه نمیدهد که فشار چاه نفت بیفتد. کارشناس فرآیندهای نفت میگوید: «اگر بخواهند جریان از یک چاه نفتی را بالاتر ببرند قطر چوک را تغییر میدهند» مقدار این تغییر را مهندسان مخزن با در نظر گرفتن فاکتورهایی مثل اینکه مخزن بر اثر جریان بالا صدمه نبیند تعیین میکنند. رضا وثوق مدیرهفتهنامه سرزمین انرژی در مورد اینکه چطور رفتار با مخزن حساسیتهای ویژهای دارد میگوید: «میشود اصطلاحا چاه را به تولید بیشتر تشویق کرد ولی چون مخزن موجودی زنده است ممکن است رفتار دفعی نشان بدهد و در نهایت به افت تولید منجر شود»
تا اینجای ماجرا مشخص است که کاری بسیار پیچیده در میزان برداشت نفت خام از هر چاه طی میشود، کاری که تصمیم اشتباه یا محاسبات غلط در آن میتواند عواقب سختی داشته باشد، اما بعد از اینکه نفت از چاه استخراج شد، و به ویژه وقتی پای «فروش» و در واقع «صادرات» نفت به میان بیاید، حساسیت شکلی متفاوت نیز به خود میگیرد.
برای سفر دریایی یک محموله کوچک یا بزرگ نفتی، چهار شکل مختلف میتوان متصور شد، ممکن است یک تک محموله در یک بندر بارگیری شود و در بندری دیگر تخلیه، در این حالت این محموله یک سفر ساده دریایی داشته است. اما ممکن است در یک بندر چند محموله بارگیری شود و فقط در یک بندر تخلیه که در اصطلاح به آن سفر چند محمولهای میگویند. حالت سوم وقتی است که محمولههای نفتی ما در جاهایی راهشان از هم جدا میشود و چند محموله در یک بندر بارگیری میشوند و در چند بندر تخلیه. گاهی هم پیش میآید که محمولهها سفرهای کشتیبهکشتی را از سر میگذرانند که این شاید پیچیدهترین سفر دریایی آنها باشد.
پس اگر قرار باشد هر مقدار نفت صادر بشود باید از یکی از این چهار روش جلو برود اما این بخش از ماجرا قدری پیچیده است که اساسا واحدهایی تحت عنوان «نظارت بر صادرات» در آن فعالیت میکنند، وظیفه آنها اعمال نظارتهای لازم بر عملیات اندازهگیری کمی و کیفی مرتبط با صادرات، واردات و مبادلات نفت است. آنها چطور این وظیفه را انجام میدهند؟ روش بسته به دسترسی به سیستمهای هوشمند میتواند متفاوت باشد اما کلیت کار به این شکل است که با کنترلهای لحظهای، سامانههای اندازهگیری دقیق خودکار در مبادی تحویل نفت و در شرکتهای تولیدکننده یک محصول این اطمینان را ایجاد کنند که نفتی که دارد صادر میشود همان مقدار و همان کیفیتی است که در قرارداد فروش آمده است.
در زمان تولید، در زمان نقل و انتقال در پایانه، در یک پالایشگاه و در نهایت موقع توزیع ممکن است نفت خام با کسری آمار روبهرو شود، برای اینکه این کسریها اتفاق نیفتد مراقبتی ویژه لازم است چیزی شبیه به جابهجا کردن کودکی که روی زمین خوابش برده به تخت خوابش که مبادا در کیفیت خواب او خدشهای وارد شود.
محمد زاهدی پژوهشگر نفت مینویسد: «به خاطر ارزش بالای نفت، لازم است که در نقل و انتقالات بینالمللی آمار و ارقام کشتی و ساحل مورد توافق فرستنده وگیرنده باشد و از این بابت در مصالحه و آشتی باشند.»
طبق گزارش نهادهایی همچون آژانس بینالمللی انرژی، در دنیا هر روز چیزی حدود 50 میلیون بشکه نفت رد و بدل میشود، این یعنی نفتکشهای فراوانی که این بندرگاه را به سوی نقطهای دیگر ترک میکنند و حجم بالایی از بشکهها که باید خریدار و فروشنده بر سر دقت و صحت آن به توافق رسیده باشند.
در این بین پیش میآید که در محمولهها کسری اتفاق بیفتد، طبق اطلاعاتی که در مقاله «بررسی دلایل کسری و سرک در تجارت جهانی نفت» نوشته محمد زاهدی، از بودن آب در محمولهها و تغییر چگالی تا نشتی یکی از شیرآلات که اگر نشتی به بیرون باشد ماجرای آلودگی را هم پیش میآورد همه و همه ممکن است آشتی بین خریدار و فروشنده را بر هم بزند. فقط هم اینها نیستند، مثلا ممکن است خطوط لوله انتقال پر نبوده باشند یا تجهیزاتی که اندازهگیری با آنها انجام میشود دقت کافی نداشته باشند. طبیعتا مثل هر کاری دیگری خطای انسانی هم نقش خودش را در معادلات بازی میکند.
برای اینکه در این اختلافها کار به جاهای باریک نکشد، کشورها تلاش میکنند در تجهیزات اندازهگیریشان به استانداردهای جهانی مثل آخرین استانداردهای نفتی IP, API, ASTM, ISO پایبند باشند. سامانههای اندازهگیری کمی و کیفی با در نظر گرفتن این استانداردها در آزمایشهای کارخانهای و آزمایشهای میدانی تلاش میکنند احتمال ایجاد اختلاف را به کمترین حد ممکن برسانند. به هماناندازه که کمیت محمولههای نفتی اهمیت دارد، اندازهگیری کیفیت هم فرآیندی بسیار ظریف است و با دقت زیاد انجام میشود.
حالا اگر بین مقدار حجمی و وزنی نفت یا فرآورده نفتی در بارنامه و میزان تخلیه شده اختلاف باشد، مثل هر خرید و فروش دیگری حتما خریدار معترض میشود، اما از آنجایی که نفت عنوان پرمعاملهترین کالای جهانی در بورس را هم یدک میکشد از هر کالای دیگری پیچیدهتر است، طبیعی است دعوای بین خریدار و فروشندهاش نیز پیچیده، تکنیکی و جذاب باشد. البته جذاب برای یک ناظر بیرونی، فرستنده وگیرنده نفت برای اینکه تا حد ممکن درگیر این پروسه نشوند عموما از کسری 0.25 درصد چشمپوشی میکنند و میگذارند معامله بیدردسر جوش بخورد. یکی از دلایلی که آنها برای تعیین این حدود دارند این است که تجهیزاتی که کشورها برای اندازهگیری و مترینگ استفاده میکنند متفاوت است و خب ممکن است تا حدودی ارقامی ناهمسان را نشان بدهند.
شاید نکتهای که حساب اندازهگیری را از دیگر ابعاد بازار نفت جدا میکند این باشد که وقتی پای این بخش به میان میآید همه عوامل درگیر خواهان این هستند که دقت کار بالاتر برود و به نوعی منافع همه تقریبا یکسان است. محمد زاهدی در نتیجهگیری مقالهاش در این مورد مینویسد: «فرآیند کنترل کسری در دنیای صنعت نفت امروزی مورد درخواست همگان است. اتخاذ رویههای ارزیابی استراتژیک عملیات در ترمینالهای نفتی در سراسر دنیا میتواند جلوی ضررهای میلیوندلاری به نفع یا ضرر مشتریان نفتی فارغ از خریدار یا فروشنده را بگیرد.»