ایران و کابوسهای کاخ سفید
محدودیتهای در نظر گرفته شده برای ایران در متن برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت هر چه به پایان خود نزدیک میشود، بر نگرانیها در کاخ سفید افزوده و تکاپو بین مقامات امریکایی برای دایمی ساختن این محدودیتها افزایش مییابد.
به گزارش ایرنا، یکی از مسائلی که در توافق هستهای بین ایران و 1+5 بسترساز خروج امریکا از آن شد به محدودیتهای برمیگشت که برای ایران در زمینههای مختلف از جمله فعالیتهای موشکی، تسلیحاتی و هستهای در نظر گرفته شده بود و در گذر زمان از ایران برداشته میشد؛ موضوعی که در یکسال اخیر مقامات مختلف تیم «دونالد ترامپ» توجهی ویژه به آن داشته و در فرصتهای مختلف خواستار دایمی شدن محدودیتهای برجامی بر ایران شدهاند.
بیست ونهم مرداد ماه نیز در جریان برگزاری نشست «صلح و امنیت خاورمیانه» شورای امنیت سازمان ملل، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه ترامپ بار دیگر به محدویتهای در نظر گرفته برای ایران در حوزه تسلیحاتی اشاره کرد و خواستار تمدید تحریمهای تسلیحاتی و مسافرتی سازمان ملل متحد علیه ایران شد؛ تحریمهایی که اکتبر ۲۰۲۰ پایان خواهد یافت.
این نخستین باری نیست که پمپئو نگرانی خود را از پایان محدودیتهای تسلیحاتی ایران آشکارا بیان میکند. وی دوشنبه بیست و یکم مردادماه هم با انتشار یک پیام توئیتری از نگرانی کاخ سفید نسبت به پایان محدودیتهای موقتی اعمال شده بر ایران در برجام و قطعنامه شورای امنیت پرده برداشت و با درج ساعتی با شماره معکوس که پانزده ماه و اندی را نشان میداد، نوشت: زمان در حال سپری شدن است. این زمانی است که پیش از به اتمام رسیدن مهلت تحریم تسلیحاتی سازمان ملل برای ایران و ممنوعیت سفر قاسم سلیمانی باقی مانده است. ما از متحدان و شرکایمان میخواهیم فشار بر حکومت ایران را افزایش داده و رفتار بیثباتکننده آن را متوقف کنند.
اشاره پمپئو به تحریمهای تسلیحاتی است که در متن قطعنامه ۲۲۳۱ بازه زمانی پنج ساله برای آن در نظر گرفته شده و حدود یکسال آینده این محدودیت به پایان میرسد. ضمن اینکه در قطعنامه مذکور برای فعالیتهای موشکی ایران نیز محدودیتی هشت ساله در نظر گرفته شده و بعد از این زمان، فعالیتهای ایران در این زمینه به شرایط عادی بازخواهد گشت.
جدا از فعالیتهای تسلیحاتی و موشکی، یکی دیگر از نگرانیهای امریکا به «بند غروب برجام» ارتباط مییابد؛ بندی که برپایه آن پس از ۱۰ سال ایران میتواند سانتریفیوژهای غنیسازی را افزایش دهد و پس از ۱۵ سال نیز اجازه دارد بر حجم اورانیوم کمتر غنی شده خود بیفزاید. بند مورد نظر یکی از مهمترین دستاوردهای رایزنان هستهای ایران بود که در طول مذاکرات دو ساله به دست آمد.
همین اصل محدودیت زمانی چه در جریان مذاکرات هستهای و چه در فضای پسابرجام به دغدغه و ابزار نگرانی دشمنان تبدیل شده است. آنها معتقدند پس از انقضای زمان تعیین شده و
عادی سازی فعالیتهای هستهای ایران، تهران با سرعت چشمگیری به راه خود ادامه داده و رقبا را از صحنه خارج خواهد ساخت؛ با چنین نگرشی، دشمنان از هر فرصتی برای زیر سوال بردن این بند استفاده کرده ولی تاکنون راه به جایی نبردهاند.
یکی از راهکارهای امریکاییها برای جلوگیری از پایان محدودیتهای برجامی، خروج از برجام و تلاش برای خارج ساختن تهران از توافق بود. از این رو شاهد سختترین تنگناها و شدیدترین تحریمها بر ایران بوده ایم بطوری که مقامات امریکایی مدعیاند که شرایط نابسامان اقتصادی در ایران نتیجه فشار آنها بر تهران است.
به عنوان نمونه در یکسال اخیر سران واشنگتن در راستای سیاست «فشار حداکثری» بر ایران، در پی صفرسازی صادرات نفت ایران برآمده اند. اخیرا پمپئو مدعی شده که امریکا توانسته جلوی فروش 2 میلیون و 700 هزار بشکه نفت ایران را بگیرد. همچنین «برایان هوک» رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه امریکا هم اخیرا در نشستی مدعی شده که صادرات روزانه نفت ایران از دو میلیون به ۱۰۰ هزار بشکه نفت رسیده است. این ادعاها در حالی مطرح میشوند که برخی از رسانهها و منابع خبری همچنان از فروش نفت ایران به برخی شرکای سنتی خبر میدهند.
از دیگر راهکارهای امریکا برای فشار بر ایران،
ائتلاف سازی بین المللی در خلیج فارس است؛ ائتلافی که هر چند رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه امریکا مدعی شده شمار استقبال کنندگان از آن به 30 کشور میرسد اما از نگاه ناظران راه به جایی نخواهد برد به دو دلیل اصلی که در ادامه خواهد آمد.
نخست اینکه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همچون عربستان و امارات که در بدو ورود ترامپ به کاخ سفید روی او برای مواجهه با ایران حساب ویژهای باز کرده بودند، اینک ناامید از ترامپ به سوی ایران سیگنالهای مثبت میفرستند. دوم، واگرایی در دو سوی آتلانتیک و اختلاف بین تروئیکای اروپا با امریکا است. بطوری که فرانسه، آلمان و انگلیس به عنوان تروئیکای اتحادیه همواره از برجام حمایت میکنند و درصدد اجرای «اینستکس» و نجات توافقی هستند که برای آن بیش از یک دهه زحمت کشیدهاند.
حتی انگلیس که در چند قدمی خروج از اتحادیه قرار دارد و برخی بر این باورند که در فضای پسابرگزیت سیاست همسوتری با امریکا خواهد داشت چند روز پیش با رفع توقیف نفتکش «گریس1» حامل نفت ایران در جبل الطارق نشان داد که ائتلاف دریایی امریکا شکنندهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.