اعتراض شوروی به قرارداد ایران با انگلستان
ششم شهریور 1298، نوزده روز پس از انعقاد قرارداد 1919 وثوقالدوله با انگلیس، دولت شوروی در اطلاعیهای با اعلام لغو پیمانهای استعماری دولت روسیه تزاری با ایران به انعقاد این قرارداد اعتراض کرد. قراردادی که در ۱۹۱۹ میلادی (۱۲۹۸ خورشیدی) میان دولت بریتانیا با دولت وقت ایران پس از هفت ماه مذاکره پنهانی با وثوقالدوله و با پرداخت ۴۰۰ هزار تومان رشوه بسته شد. بر اساس این قرارداد تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیرنظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت میگرفت. بر اثر مخالفتهای داخلی و خارجی و مغایرت آن با قانون اساسی مشروطه، این قرارداد هرگز به اجرا درنیامد. جنگ جهانی اول با پیروزی متفقین پایان یافته بود، اما هنوز کابینه جنگ در بریتانیا بر سر کار بود. بریتانیا برای جلوگیری از نفوذ شوروی و کمونیسم، تصمیم گرفت ایران را به عنوان کشوری حائل درآورد. بر پایه تلاشهای جورج کرزن که در آن هنگام کارشناس برجسته امور شرق (خاصه ایران) در وزارت امور خارجه بریتانیا بود، در ۳۰ دسامبر ۱۹۱۸ برابر با ۹ دی ۱۲۹۷ خورشیدی، کمیته خاوری کابینه بریتانیا پذیرفت که گفتوگویی برای بسته شدن قراردادی تازه با ایران آغاز گردد. مامور این مذاکره، پرسی کاکس وزیر مختار بریتانیا در تهران بود. در سراسر تابستان ۱۲۹۸ خورشیدی (برابر ماههای ژوئن - ژوئیه - اوت ۱۹۱۹) گفتوگوهای مربوط به بستن قرارداد، بر اساس مواد تنظیم شده از لندن، در ییلاق «پس قلعه » تهران که نقطهای دنج و آرام بود، با وزیرمختار بریتانیا و مشاوران سیاسی وی در جریان بود. محارم ایرانی این جلسات علاوه بر شخص احمدشاه قاجار عبارت بودند از: میرزا حسنخان وثوقالدوله (نخستوزیر)، صارمالدوله اکبر میرزا قاجار (وزیر دارایی، پسر شاهزاده سلطان مسعود میرزا ظلالسلطان)، نصرتالدوله فیروز میرزا قاجار (وزیر دادگستری، پسر ارشد شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما) و میرزاعلیخان منصورالملک (رییس اداره بریتانیا در وزارت امور خارجه)علی منصور که در قضایای سوم شهریور ۱۳۲۰ نخستوزیر ایران بود اما شخص وزیر امور خارجه (علیقلیخان انصاری مشاورالممالک) که میبایست در تمام گفتوگوهای مربوط به سیاست خارجی کشور شرکت داشته باشد، از همان آغاز کار به این جلسات دعوت نشده بود؛ در عوض روزنامهنگاری به نام سیدضیاءالدین طباطبایی که مدیر روزنامه رعد و رابط اصلی بین سفارت بریتانیا و نخستوزیر بود، در تمام مراحل مذاکرات و در تمامی جلسات محرمانه شرکت داشت. طی این روزها جسته و گریخته اخباری در روزنامههای رعد و ایران منتشر میشد که چندان مهم جلوه نمیکرد، ولی پس از اعلام بستن قرارداد که مشخص شد تمامی مذاکرات مربوط به آن در ییلاق پسقلعه صورت میگرفته است، اهمیت اینگونه خبرهای کوچک به ناگاه روشن شد. روزنامهخوانان تهران که این اخبار کوتاه را در روزنامههای رعد و ایران میخواندند، تصور میکردند که این آقایان در گرمای تابستان برای استراحت و استفاده از هوای خنک پسقلعه، بهطور موقت به حومه پایتخت رفتهاند، غافل از اینکه در پشت پرده این رفتوآمدها، گفتوگوهای بسیار مهم در جریان بود.