شکست تحریم‌های ترامپ قابل پیش‌بینی بود

۱۳۹۸/۰۶/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۱۷۹۳

ریچارد نفیو|  یان گلدنبرگ|

ریچارد نفیو، تقریبا نامی آشنا برای کارشناسان اقتصادی و سییاسی ایران است. اولین‌بار نام او با کتاب «هنر تحریم‌ها» که در مورد اعمال تحریم ایران در سال‌های 1390 تا 1394 بود، شناسانده شد. این کتاب را مرکز پژوهش‌های مجلس با توصیه علی لاریجانی، رییس مجلس، ترجمه کرده است. تخصص نفیو چهل و اندی ساله، در دولت باراک اوباما، اعمال تحریم‌ها بود. او و « یان گلدنبرگ»، سال گذشته و با خروج ترامپ از توافق هسته‌ای برجام، ‌یادداشتی در فارن پالیسی نوشتند و پیش‌بینی کردند که تحریم‌های ترامپ علیه ایران موفق نخواهد شد و در نهایت طولانی شدن آن سبب خسته شدن خود تحریم‌کنندگان خواهد شد. به نظر می‌رسد که این پیش‌بینی درست از آب درآمده است. فقط کافی است که به حرکت ترامپ در سفر ظریف به فرانسه در زمان نشست گروه 7 و نیز تقاضاهای مکرر ترامپ برای دیدار با مقامات ایرانی توجه کنیم.

یادداشت نفیو و گلدنبرگ با یاد آوری خروج ترامپ از توافق هسته‌ای شروع می‌شود و اینگونه نوشته‌اند که «روز سه‌شنبه (8 ماه می‌ 2018)، دونالد ترامپ رییس‌جمهوری ایالات متحده یکی از وعده‌های انتخاباتی‌اش را محقق ساخت و آن کشور را از قرارداد هسته‌ای ایران یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، خارج کرد. او برای انجام چنین کاری تعهد ایالات متحده را برای عملی کردن قرارداد با حسن اجرا را شکست، و با وجود تمایلش به گفت‌وگوهای آتی، احتمال یک تسویه دیپلماتیک با موضوع هسته‌ای را که اعتبار ایالات متحده در دیپلماسی را به تحلیل می‌برد، به خطر انداخت. نتیجه نهایی، یک رژیم تحریمی ضعیف خواهد بود، یک «ایران» که در طول زمان تعهدات هسته‌ای‌اش را کنار خواهد گذاشت و یک «خاورمیانه» که بی‌ثبات‌تر از اکنون که هست خواهد بود.»

نویسندگان در ادامه یادداشت خود با یادآوری اینکه «ایران حتی به تایید دولت ترامپ به قرارداد هسته‌ای پایبند بود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با احتمال به یقین این پایبندی را تا پایان ماه می، ‌زمانی که گزارش فصلی خود درباره ایران را منتشر کرد، ‌تایید کرده بود،» چنین می‌افزایند: «بنابراین اگر بحران هسته‌ای که پیش بیاید دیگر ‌تقصیر ایران نیست بلکه در عوض تقصیر دولت ترامپ و آنهایی است که یکی از مکانیزم‌های 35 سال گذشته را که برنامه هسته‌ای ایران را مهار کرده بود، انکار کردند.»

نفیو و گلدنبرگ با تبیین رفتار ترامپ از قبیل خروج از توافق آب و هوایی پاریس و ترانس پاسیفیک و سپس برجام این احتمال را مطرح می‌کنند که «محور توافق نامه (برجام) بر یک داد وستد حیاتی استوار بود: کاهش تحریم‌های ایالات متحده در ازای امتیازات هسته‌ای ایران. بدون حمایت فعال ایالات متحده، ‌این قرارداد طی سال گذشته از حیز انتفاع ساقط می‌شد. با مخالفت فعالانه ایالا ت متحده این قرارداد به احتمال خیلی زیاد و به زودی از هم پاشیده خواهد شد.ما همچنان که وارد محیط پسا قرارداد ایران می‌شویم سه مورد مرتبط با هم است که باید مراقب باشیم: اعمال تحریم‌ها، برنامه هسته‌ای ایران و ابعاد منطقه‌ای.»

آنها می‌نویسند که‌ «با آنکه بسیاری از مشوقان ترامپ معتقدند که ایالات متحده می‌تواند اراده خودش را از طریق فشارهای بی‌رحمانه تحریم بر باقی کره زمین تحمیل کند، اما ایالات متحده متوجه خواهد شد که اگر اکثر جامعه بین‌الملل مخالف باشند تکرار موفقیت تحریم‌های سال 2006 تا 2013 که ایران را به پای میز مذاکره کشاند بسیار سخت خواهد بود .کمپین تحریم‌ها در آن دوره بر سه مفهوم به هم مرتبط قرار داشت: فشار تحریم‌هایی که بتواند محاسبات استراتژیک ایران را تغییر دهد، فشار تحریم‌های چند جانبه موثرتر از فشارهای تحریم‌های یک جانبه خواهد بود و اینکه اراده، همکاری و فشار چند جانبه بهتر از هر چیز است.» نفیو با یادآوری تحریم‌هایی که در زمان باراک اوباما بر ایران تحمیل کرده بودند می‌نویسد که آن تحریم‌ها در واقع «بازتاب درس ایالات متحده از اواخر دهه 1990 بود زمانی که آن کشور به دنبال فشار بر مابقی دنیا بود تا فشار تحریم‌ها را بر کوبا، ‌لیبی و ایران را از طریق نیروی اقتصادی، تهدید به دسترسی به ایالات متحده مگر آنکه کشورها به امریکا در منزوی کردن این سه کشور ملحق شوند، اعمال کند. آن تلاش‌ها شکست خورد و باعث یک جدل زننده میان ایالات متحده و‌اروپا شد و اما در عوض ایالات متحده به استراتژی تحریم‌های چند جانبه روی آورد که در سال 2006 در سازمان ملل شروع شد واز طریق آن قطعنامه‌های همکاری‌ها و اقدامات کشوری هماهنگ را آغاز کرد.»

اما امروزه و تحریم‌های تازه ترامپ چطور؟ نویسندگان اینگونه جواب می‌دهند که «امروزه ‌آن شفافیت نیست و در اینجا توجیهی برای اعمال دوباره تحریم‌ها که بخشی از خواسته ترامپ مبنی بر گرفتن یک قرارداد بهتر بود، وجود ندارد. دولت ترامپ جزییات ناچیزی در خصوص اینکه چه چیزی جایگزین این قرارداد بشود داده است. لازمه گرفتن یک قرارداد بهتر وحدت بین‌المللی برای اعمال فشار بیشتر است. اما دولت ترامپ چاه را آلوده کرده است بطوری که هر شریک کلیدی بین‌المللی در اروپا و آسیا مخالف کنار رفتن از توافق نامه هستند و بدون پشتیبانی بین‌المللی ایالات متحده مثل شکستی که در دهه 1990 خورد، ‌تنها برای استراتژی نیروی بی‌رحمانه اقتصادی خواهد ماند.»

آنها سپس پیش‌بینی می‌کنند که «‌یقینا این تحریم‌ها با توجه به آنکه شرکت‌ها منفعت نسبی بیشتری از تجارت در ایالات متحده می‌برند تا در ایران، بر اقتصاد ایران اثر منفی خواهد گذاشت .اما بدون مشارکت و همکاری فعال توسط مابقی دنیا، ایالات متحده با یک فشار تک‌جانبه و فشار بار با حمایت اندکی مواجه خواهد شد. قاچاق و فراریک واقعیت اعمال تحریم‌های تازه خوهد بود و با آنکه ایالات متحده می‌تواند آنهایی را که در چنین موارد اقتصادی با ایران هستند، تحریم کند اما متوجه بار اضافی خواهد شد که در نبود شرکایی که نمی‌خواهند چنین شبکه‌هایی بر روی آنها بسته شود فشار می‌آورد. از دست دادن شور و شوق بین‌المللی فشار آوردن بر ایران را کند خواهد کرد. یک تصویر آن را شفاف‌تر می‌سازد: در سال 2012، اتحادیه اروپا خرید نفت ایران را از 700 هزار بشکه در روز طی شش ماه به صفر رساند. این نتیجه تحریم امریکا نبود بلکه در عوض تصمیم اروپای مستقل بود، پیش از آنکه تحریم‌های ایالات متحده از تصویب کنگره بگذرد. بنگاه‌های اروپایی به جای آنکه منتظر تحریم‌های ایالات متحده باشند که ضربه را بزند، فقط الگوهای دیگران در آسیا را در پیش گرفتند و خردیدشان را هر 180 روز 20 درصد کاهش می‌دادند. اگر بنا بر زمان بود، ‌کار شش ماهه در سال 2012 حدود 6 سال طول می‌کشید تا تکمیل شود. آخرش را طرح کنیم که تحریم‌های ایالات متحده بدون حمایت سیاسی، بخشی از ان کاری است که در سال 2012 رخ داد.»

نفیو پیش‌بینی دیگری هم کرده بود و آن اینکه ایران برنامه هسته‌ای خود پیش از برجام را کلید خواهد زد زیرا، «رژیم تحریم‌های تضعیف شده آنقدر هست که به ایران فشار بیاورد تا از توافق هسته‌ای خارج شود. همچنانکه بنگاه‌ها ایران را ترک می‌کنند و تجارت‌ها بطور عمده کاهش می‌یابد، حامیان توافق هسته‌ای با فشار رو به فزاینده از جانب تندروها مواجه می‌شوند تا پاسخ دهند و به احتمال زیاد در طول زمان شروع به خروج از قرارداد می‌کنند. اروپا به سهم خودش خواهان آن شده که از این پیامد اجتناب کند. رهبران اروپایی در واکنش به اظهارنظر ترامپ، ‌تاکید خودشان را بر ماندن در توافق بیان کرده‌اند. مذاکرات موثری در خصوص تداوم بر قرارداد ایران و بدون حضور ایالات متحده صورت گرفته است. اما اروپا قادر نخواهد بود آن منفعت مورد نظر ایران را که ایالات متحده تحت قرارداد برای ایران آورده بود را تامین کند و به احتمال زیاد آن تلاش‌ها به شکست منجر خواهد شد در این صورت این سوال پیش می‌آید: ایران تا چه مدت صبر می‌کند و برنامه هسته‌ای خود را شروع می‌کند؟ ایران به احتمال خیلی زیاد حداقل تا زمانی که بتواند جنبه‌های محرک و مهم برنامه را انتخاب کند صبر می‌کند. رییس‌جمهور حسن روحانی و وزیر امور خارجه مجمد جواد ظریف از این لحظات به عنوان فرصتی که ائتلاف بین‌المللی علیه ایران را بشکنند، به نفع خود استفاده می‌کنند. با در نظر گرفتن عدم محبوبیت بین‌المللی ترامپ «ترامپ را متهم کنید» برای به صدا در آوردن این زنگ شکستن ائتلاف جذاب خواهد بود.» بر این اساس، اگر اروپا موفق نشود که برجام را نجات دهد ایران چاره‌ای جز شروع دوباره برنامه هسته‌ای خود نخواهد داشت و نفیو به این موضوع بطور شفاف اذعان می‌کند. او به همراه گلدنبرگ چنین نوشته است که «‌بسته به اینکه چه کسی این بحث را در ایران می‌برد به شروع مجدد برنامه هسته‌ای ایران مرتبط است. برنامه هسته‌ای ایران یا فورا یا بعد از آنکه اتحادیه اروپا و دیگر کشورها یی که با ایران تجارت می‌کنند نشان دهند که قادر نیستند مانع ترک بنگاه‌هایشان از ایران بشوند، از سر گرفته می‌شود. اما نهایتا برنامه هسته‌ای ایران به احتمال خیلی زیاد دوباره شروع می‌شود.»