هستی فرش دستباف ایرانی در معرض خطر است

۱۳۹۸/۰۶/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۲۱۸۰

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران گفت: فرش دستباف ایرانی مثل یک بچه سرراهی و یتیم است که متولیان و والدین خود را از دست‌داده و هستی آن در معرض یک خطر جدی است.

سید رضی حاجی آقامیری با بیان اینکه صادرات فرش را نمی‌توان مشابه صادرات دیگر کالاها دانست، افزود: تفاوت‌های ماهوی بین فرش و دیگر کالاها باعث تفاوت در صادرات آنهاست. صادرات فرش همیشه به معنای صادرات قطعی نیست. در بسیاری از موارد، فرش از ایران خارج شده و به انباری درکشور دیگر منتقل می‌شود. یعنی یا بطور امانی در انبار مشتری می‌ماند یا انبار متعلق به خود صادرکننده در کشور هدف صادراتی است و باید ماه‌ها و شاید سال‌ها پس‌ازآن به‌تدریج به فروش برسد. این در حالی است که وقتی از صادرات دیگر کالاها حرف می‌زنیم، یعنی صادرات قطعی کالا و اینکه صادرکننده کالایی را می‌فروشد که دیگر بازنمی‌گردد و خریدار آن را پس از خرید مصرف می‌کند. او تاکید کرد: فرش یک کالای فاسدشدنی و مصرفی نیست که پس از خروج از ایران مصرف شود یا به کالای دیگری تبدیل شود. فرش همیشه ماهیت اولیه خود را حفظ می‌کند و ممکن است خریداری که آن را خریده پس از سال‌ها بفروشد و دوباره به کشور دیگری صادر شده یا به ایران بازگردد. بنابراین زمانی که از چرایی افت صادرات فرش یا دلایل رونق آن صحبت می‌کنیم، باید به نکاتی ازاین‌دست که البته اینجا بطور خلاصه مطرح شد، توجه داشته باشیم.

این فعال اقتصادی ادامه داد: اکنون سوال این است که چرا صادرات فرش دستباف ایرانی در دهه 70 بیش از یک میلیارد و 700 میلیون دلار بوده و اکنون به کمتر از 400 میلیون دلار رسیده است؟ برای پاسخ باید دلایل رونق صادرات فرش در سال‌های دهه 70 را بررسی کرد. بخشی از رونق صادرات فرش در آن سال‌ها به دلیل قوانین تجاری حاکم در آن زمان بود. دولت در آن دهه واردات را مشروط به صادرات کرده بود. بعضی شرکت‌های زیرمجموعه نهادهای شبه‌دولتی و دولتی برای دریافت مجوز واردات، کالاهایی ازجمله فرش دستباف را حتی با قیمتی بالاتر از قیمت بازار در ایران می‌خریدند و در خارج از کشور صرفا برای تبدیل به ارز و دریافت مجوز واردات در مواردی که کم هم نبود، به قیمت ارزان‌تر می‌فروختند. این موضوع زمینه رشد قابل‌توجه صادرات فرش را فراهم و در ضمن عرصه کار برای بخش خصوصی که از امکانات آن شرکت‌ها محروم بودند را هم تنگ کرده بود. او عنوان کرد: زمانی که این وضعیت تغییر کرد، صادرات فرش به‌تدریج کمتر شد. قوانین تغییر کرد و اثرگذاری دو عامل دیگر به کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی دامن زد. عامل اول، تشدید رقابت و عامل دوم عدم‌حمایت دولت از صادرات فرش بود. به دلیل رقابت تنگاتنگ با دیگر کشورهای تولیدکننده فرش، تقاضای مشتریان فرش دستباف ایرانی کاهش یافت و از سوی دیگر دولت به توسعه صادرات فرش دستباف ایرانی کمک نکرد و البته اکنون هم کمکی نمی‌کند. به‌این‌ترتیب بازار فرش دستباف ایرانی به رقبا واگذار شد. دراین‌بین عوامل محدودکننده دیگری هم ایجاد شد. ازجمله اینکه ایرانیان مهاجر به امریکا، نقشه‌ها و تکنولوژی بافت فرش ایرانی را به هند و پاکستان و چین و ترکیه و.... بردند و در این کشورها فرش با مشخصات فرش ایرانی تولید کردند. نتیجه این کنش پیدایش فرش‌هایی بود که امروز به رقبای جدی فرش ایرانی تبدیل شدند.

حاجی آقامیری با بیان اینکه محدودیت‌های تولید و صادرات فرش دستباف ایرانی از دهه 70 تا امروز پایدار بوده است، افزود: پیمان ارزی و نوسانات ارزی حاصل از کنترل آن توسط دولت از دیگر عوامل محدودکننده است اما دراین‌بین گفتن از اینکه سنتی بودن تولید یا تجارت فرش در ایران مانع توسعه صادرات آن شده، انداختن تقصیر به گردن دیگران است. واقعیت این است که تولید فرش ایرانی به مصرف آن نگاه می‌کند. اگر فرش بتواند به خارج صادر شود، تولید هم می‌شود. اما اگر نتوان آن را صادر کرد، سرمایه‌گذار حاضر به سرمایه‌گذاری در تولید نیست و امکان ادامه فعالیت برای تولیدکننده وجود ندارد. دراین‌بین این کم و کاستی و نوسانات موجب اختلالات جدی در زندگی قشر بافنده و سایر اقشار ضعیف وابسته به این کار هم می‌شود. او به تفاوت مشکلات تولید از مشکلات ساختاری اشاره کرد و گفت: تورم فزاینده که زمینه افزایش قیمت تمام‌شده فرش را فراهم کرده و تحریم که تنها در یک مورد 20 تا 30 درصد از صادرات فرش ایرانی به ایالات‌متحده امریکا را از بین بُرد، از دیگر عوامل محدودکننده سهم فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی است. طی دوره مذاکرات ایران و کشورهای 1+5، یکی از اعضای عالیرتبه هیات مذاکره‌کننده ایرانی از این گفت که تحریم فرش هم برداشته خواهد شد، اما در متن برجام با دقت و جزییات به مسائل صادرات فرش ایرانی پرداخته نشده بود؛ بنابراین هرچند پس از امضای برجام می‌شد به امریکا فرش صادر کرد اما امکان صادرات فرش ایرانی از امریکا به دیگر کشورها ممکن نبود. این عضو هیات نمایندگان اتاق تهران عنوان کرد: چشم‌انداز صادرات فرش را تاریک می‌بینیم به‌ویژه که نمی‌توان موضوع فرش را جدای از سایر مسائل اقتصادی کشور دانست و بطور انتزاعی و مجرد درباره آینده آن حرف زد. زمانی که فرش از جنبه فرهنگی خود خارج‌شده و جنبه تجارتی پیدا می‌کند، درگیر مسائل و مشکلاتی است که به تجارت دیگر کالاها هم مترتب است. بازگشت ارز حاصل از فروش فرش به دلیل مشکلات ناشی از تحریم بانکی دشوار است و از سوی دیگر تغییر اسناد فرش ایرانی در کشورهای دیگر و صادرات آن با تغییر هویت آن ضربه مهلکی به برند فرش ایرانی است. چنین صدماتی آینده را خدشه‌دار می‌کند.